اخیرا برنامه تلویزیونی هیل، نشریه کنگره آمریکا به بررسی آنچه که «تاریخچه و فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق» نامیده می شود پرداخته است. این برنامه مستمرا توسط رسانه های مجاهدین بویژه در سایت رسمی این گروه بازتاب داده میشود.
اگر به متن این تاریخچه و آنچه که از زبان حامیان سیاسی این گروه در آمریکا به زبان رانده می شود نگاه کنیم چیزی جز آنچه که مجاهدین آنرا به طرف حسابهای خود دیکته کردند نمی بینیم. تاریخچه ای که صرفا با پرداخت پول های کثیف توسط مجاهدین و بصورت سفارشی تهیه می شود.
در پنجمین سری این نمایش مضحک نشریه هیل که در سایت رسمی مجاهدین به تاریخ ۱۷/۰۳/۹۸ انتشار یافته است، با طرح این پرسش که «سازمان مجاهدین خلق کیست؟» اینطور پاسخ می دهد: «. . . در ایران در سال ۱۹۶۵ سه دانشجوی مسلمان دانشگاه، مجاهدین خلق ایران را برای ایجاد تغییرات اجتماعی و سیاسی تأسیس کردند. ایران در آن زمان تحت حکومت شاه، . . . قرار داشت. پلیس مخفی شاه ساواک که بهخاطر شکنجه مخالفان شناخته شده بود، در نهایت بسیاری از رهبران و اعضای مجاهدین را دستگیر کرد. دادگاههای نظامی شاه، رهبران مجاهدین را به مرگ محکوم کردند. اکثراً ، از جمله بنیانگذاران توسط جوخه آتش در ۱۹۷۲ به ضرب گلوله کشته شدند . . . »
در تاریخچه سازی مجاهدین، سعی شده است بر روی واقعیت های بیشماری که در رابطه با این گروه وجود دارد، سرپوش گذاشته شود. از جمله؛ ایدئولوژی التقاطی مجاهدین، تسویه حساب های درونی، شرکت در ماجراجویی های قومی و هزاران ترور و وحشت آفرینی در ایران، همکاری وسیع اطلاعاتی و عملیاتی با صدام حسین و بسیاری سوالات دیگر که در جامعه سیاسی ایران در خصوص این گروه خشونت طلب و فرقه گرا بی جواب مانده است.
وی در جای دیگری می گوید: «. . . تنها بازمانده رهبری مجاهدین مسعود رجوی بود. حکم اعدام او بعد از فشارهای بینالمللی به حبس ابد تبدیل شد . . . ».
ولی او از اینکه چرا حکم اعدام مسعود رجوی به حبس ابد تبدیل شد هیچ نمی داند. و مجاهدین هم به عمد در این رابطه توضیح نمی دهند. باید گفت با اتکا به اسناد ساواک شاه این مسعود رجوی بود که با تک نویسی هایش هویت خیلی از اعضای کادر مرکزی آن زمان مجاهدین را برای ساواک لو داد که در صدر همه آنها لو دادن مخفیگاه بنیانگذار سازمان یعنی محمد حنیف نژاد بود که به اعدام او منجر شد. ضمن اینکه برادر وی کاظم رجوی نیز از جمله عوامل ساواک شاه در کشور سوئیس بشمار می رفت. که مجموعه اینها باعث شد اعدام مسعود رجوی به زندان ابد تبدیل شود.
از دیگر شاهکارهای این تاریخچه همان ادعای بی محتوای رجوی مبنی بر اینکه «انقلاب ایران توسط خمینی ربوده شد»، است. این همان جمله معروفی است که مریم رجوی در خاک عراق و در قرارگاه اشرف در وصف رهبری مسعود رجوی بر زنان راند. گویا اینکه فراموش کرده بود که معمار این انقلاب از شروع تا پایان آن شخص خمینی بوده است.
نشریه هیل تقریبا همان ادعای مجاهدین را تکرار کرده و می نویسد: «. . . بعد از اینکه آخوندهای بنیادگرا رهبری انقلاب ۱۹۷۹ را غصب کردند و سفارت ایالات متحده را گرفتند، به ضدیت علیه مجاهدین پرداختند . . . »
مجاهدین بخاطر اینکه بتوانند این تاریخچه را هرچه بهتر و باورپذیرتر به مخاطبانش قالب کنند از حامیان سیاسی خود در آمریکا کمک می گیرد. کسانی که سالهای سال است از تُبره مجاهدین نشخوار میکنند تا هراز چندگاهی جمله ای را در وصف این گروه معلوم الاحال بر زبانشان برانند.
یکی از این افراد لینکلن بلومفیلد معاون پیشین وزارت امور خارجه آمریکا است که حتی مجاهدین به نام وی کتاب نیز چاپ کرده اند.
این فرد در وصف مجاهدین بی کم و کاست همان چیزهایی را تعریف می کند که بهش دیکته شده است. وی میگوید: «. . . بسیار سازمانیافتهاند. آنها بسیار با صلاحیت هستند. و آنچه در واقع مردم نمیدانند این است که این سازمان با رهبری زنان اداره میشود نه تنها در سطح بالا بلکه تقریباً در همه سطوح. این یک اپوزیسیون سیاسی به رهبری زنان است و آنها بسیار بسیار با صلاحیت هستند . . . ؟؟!!».
ولی این پیر خرفت نمی داند که مجاهدین طی ۴ دهه گذشته چه بلایی بر سر زنان آورده است که کمترین آنها تجاوز جنسی رهبر فرقه مجاهدین بر زنان تشکیلات بوده است.
علیرغم همه این تشبثات و پول هنگفتی که توسط مجاهدین خرج یاوه گویی های لینکلن بلومفیلد شده پاسخ وی به سوال مجری مبنی بر اینکه «میزان حمایت واقعی از مجاهدین در داخل ایران چقدر است ؟» بیشتر به طنز شبیه است.
وی می گوید: «این یک سؤال عالی است و کاملا صادقانه بگویم نه تنها من نمیدانم بلکه هیچکس دیگری هم نمیداند . . . »
ضمن اینکه به آقای لینکلن بلومفیلد توصیه می کنم بیشتر از این خود را بخاطر مشتی دلار مفتضح نکند و مقاله جان لیمبرت، استاد ممتاز روابط بین الملل در آکادمی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در آناپولیس مریلند و دستیار سابق معاون وزیر امور خارجه آمریکا که در پنجم ژوئن (۱۵/۰۳/۹۸) در پایگاه خبری امریکن پراسپکت به چاپ رسیده است را بخواند.
جان لیمبرت مسئول سابق میز ایران در وزارت خارجه آمریکا
استاد ممتاز آکادمی نیروی دریایی آمریکا در توصیف مجاهدین آن را «فرقهای مرموز» تعریف کرده است که ایدئولوژی آن تلفیقی است از آموزههای فرقههای چپگرای رادیکالِ «پیپلز تمپل» و «خمرهای سرخ».
جان لیمبرت با اشاره به گذشته تاریک مجاهدین از جمله ترور شهروندان آمریکایی، مینویسد: رفتارهای کنونی این گروه از جمله فعالیتهای خیریهای فریبکارانه، طلاق های اجباری، جلسات خودانتقادی و طیف وسیعی از دیگر شیوههای فرقه ای، حتی از اقدامات گذشته آن جنجالبرانگیزتر است.
مسئول سابق میز ایران در وزارت خارجه آمریکا و کارمند سفارتخانه آمریکا در ایران در زمان اشغال در سال ۱۳۵۸ با اشاره به سخنرانیای که اخیراً در جمع فارغالتحصیلان سه تا از بهترین دانشگاههای جهان داشته است، عنوان میکند که اکثر مخاطبین وی سازمان مجاهدین را نمیشناختند و از پرداختهای هنگفت آن به مشاور امنیت ملی ستیزهجوی دولت آمریکا بیاطلاع بودند. هرچند، وی به این نکته اشاره میکند که تمامی ایرانیان مقیم آمریکا که در آن جلسه حضور داشتند مجاهدین را میشناختند و با سابقه جنایتکارانه آن، از جمله همدوشی با رژیم بعث در جریان جنگ خونین هشت ساله عراق با ایران و حتی یورش نظامی آنها به خاک ایران در جریان آن جنگ، آشنایی داشتند
جان لیمبرت تصریح میکند که براساس تمام گزارشهای منتشرشده، اغلب ایرانیها، با هر دیدگاهی که درباره جمهوری اسلامی داشته باشند، عمیقاً از مجاهدین متنفر هستند و با علم به کارهایی که در گذشته انجام داده، ادعای دموکراتیکبودن آن را باور نمیکنند.
حرف آخر اینکه تاریخچه واقعی مجاهدین نزد مردم ایران است همان مردمی که در طی بیش از ۴ دهه گذشته با پوست و گوشت خود جنایات مجاهدین را لمس کرده و خسارات سنگینی را بواسطه خیانت این گروه مزدور و وطن فروش متحمل شده اند. خیانت هایی که علیرغم همه تاریخچه سازی های رهبران مجاهدین فراموش نخواهد شد.
- نویسنده : سعید پارسا
- منبع خبر : سایت راه نو
Wednesday, 4 December , 2024