آیا دور از انتظار است که از رهبران «مجاهدین» بخواهیم حتی برای یکبار هم شده تحت نظارت ارگانهای بین المللی و تضمین حقوق و امنیت اعضاء و البته با حضور خانواده هایشان، صندوق های رای به اردوگاه این گروه در آلبانی برده شوند تا افراد برای یکبار هم شده حتی نه در رابطه با سازمان و رهبری آن بلکه در حداقل ها و اینکه از این به بعد در کجا و چگونه می خواهند زندگی کنند تصمیم بگیرند؟

در حوزه خصوصی، حقوق فردی و گروهی مجزا از قدرت رهبری «مجاهدین» وجود ندارد. مشروعیتِ ساختار قدرت، از حوزه فردی مبتنی بر اندیشه و ایدئولوژی که «رهبر» مبلغ آن است گرفته می شود. بحدی که  روابط میان انسان ها و روابط ادراکی انسان با واقعیت ویران می شود. ایدئولوژی فرقه با عرضه تفسیر واحدی از کل امور، اراده فرد را برای اجبار درونی خودش بسیج می کند.

تمامیت‌خواهی یا توتالیتاریسم اصطلاحی در علوم سیاسی و برای توصیف‌ نوعی از حکومت است که ویژگی هایی مانند؛ دارا بودن یک ایدئولوژی، که معمولاً توسط یک نفر رهبری می‌شود، دارا بودن سیستم شدید سرکوب، انحصار وسایل ارتباط جمعی، و . . . را در خود دارد.

هرچند توتالیتاریسم را در کادر حکومت ها تعریف کرده اند ولی در عصر حاضر گروههای فرقه ای از هر نوع آن (مذهبی یا غیر مذهبی) که باشد شامل این تعریف خواهند شد. چرا که رهبران چنین فرقه هایی نیز در تمامیت خواهی محض بر اعضای خود حکمرانی می کنند. حتی در مواردی مثل کامبوج نیز چنین گروههای (خمرهای سرخ – سالهای ۱۹۷۹ – ۱۹۷۵) به حاکمیت رسیده و سالهای سیاهی را برای مردم کشورشان رقم زده اند.

بنابراین می توانیم خصوصیات یک حکومت توتالیتر را برای گروههای فرقه ای نیز تعریف کنیم که معنای آن بمراتب فراتر از مرزهای تعریف کلاسیک آن گسترش خواهد یافت.

با توجه به عملکرد و شناختی که طی بیش از نیم قرن گذشته از «مجاهدین» شکل گرفته به یقین این گروه یک فرقه سیاسی – مذهبی است که مناسبات و ساختار تشکیلاتی خاصی به نسبت سایر فرقه های شناخته شده دارد. هرچند در اصول از همان قوانین کلی که برای شناسایی تمامی فرقه ها بکار گرفته می شود پیروی می کنند.

در چنین فرقه هایی رهبر فرقه با ابزارهای خاص خود بر تمام شئون زندگی و رفتارهای خصوصی اعضاء ، کنترل دارد. شاید نظارت های جزئی تر بر رفتارهای اعضاء و اجبار آنان در نوشتن هر آن چیزی که در طول روز و یا به هنگام خواب به ذهن شان خطور می کند و حتی نظارت های شدیدتر از اینها که به موضوعاتی از قبیل بهداشت فردی و . . .  افراد نیز ختم می شود کنترل های منحصربفردی باشد که تنها در تشکیلات «مجاهدین» معنا و مفهوم پیدا می کند.

در حوزه خصوصی، حقوق فردی و گروهی مجزا از قدرت رهبری «مجاهدین» وجود ندارد. مشروعیتِ ساختار قدرت، از حوزه فردی مبتنی بر اندیشه و ایدئولوژی که «رهبر» مبلغ آن است گرفته می شود. بحدی که  روابط میان انسان ها و روابط ادراکی انسان با واقعیت ویران می شود. ایدئولوژی فرقه با عرضه تفسیر واحدی از کل امور، اراده فرد را برای اجبار درونی خودش بسیج می کند.

در مناسبات «مجاهدین» از زمانیکه این گروه شکل گرفت تاکنون هیچ انتخاباتی وجود نداشته است. هرچند در تئوری از «سانترالیسم دموکراتیک» به معنای «مرکزیت دمکراتیک» و حتی «رهبری جمعی» صحبت می شود، بویژه از زمانکیه شخص رجوی بر مسند قدرت تمام عیار در «مجاهدین» تکیه زد و تمامی مبانی و اصول تشکیلات این فرقه دستخوش تغییرات بنیادین گردید.

در نتیجه در سازمان «مجاهدین» مشروعیت تشکیلات از رهبر خودکامه فرقه یعنی شخص مسعود رجوی اخذ می شود.

باید گفت این قدرت بویژه بعد از آنچه که «انقلاب ایدئولوژیک» در سال ۱۳۶۳ نامیده شد،  به حدی است که امکان شکل گیری هر گونه نهاد معارض با قدرت رهبری برابر با صفر است.

نتیجه اینکه سیاست در تشکیلات «مجاهدین» عمدتا امری فردی است نه گروهی. و براساس اهداف ایدئولوژیک و کاریزمای شخصی رهبر فرقه پیش برده می شود.

حال با این مفاهیم و پیشینه، پاسخ به این سوال از سوی رهبران «مجاهدین» برای مخاطبان این گروه حتی  هواداران شان هم جالب توجه خواهد بود و آن اینکه؛ چرا مجاهدینی که اینگونه از اهمیت انتخابات «آزاد و دموکراتیک و سالم» در ایران بحث و گفتگو می کنند و در آستانه انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ایران نیز به روال عادات قبلی شان، تمامی فعالیت و امکانات خود در فضای مجازی را در کادر عملیات روانی برای تحریف افکار عمومی و مایوس کردن مردم از شرکت در انتخابات مصرف می کنند، ولی خود سالهای سال است که با مفهوم انتخابات و صندوق رای بیگانه اند؟ و هیچ انتخاباتی در درون تشکیلات «مجاهدین» صورت نگرفته است؟

حرف آخر اینکه آیا دور از انتظار است که از رهبران «مجاهدین» بخواهیم حتی برای یکبار هم شده تحت نظارت ارگانهای بین المللی و تضمین حقوق و امنیت اعضاء و البته با حضور خانواده هایشان، صندوق های رای به اردوگاه این گروه در آلبانی برده شوند تا افراد برای یکبار هم شده حتی نه در رابطه با سازمان و رهبری آن بلکه در حداقل ها و اینکه از این به بعد در کجا و چگونه می خواهند زندگی کنند تصمیم بگیرند؟

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو