سازمان مجاهدین عمدترین گروه ضد ایرانی است که از بعد انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون فعالیت هایی همچون؛ عملیات تروریستی، انتحاری و انفجار در داخل کشور، پیوستن به ارتش صدام و همراهی نیروهای عراقی در جنگ با نظامیان ایران، همسویی کامل با سیاست های ضد ایرانی آمریکا بویژه در حوزه تحریم و استقبال از حمله نظامی این کشور به ایران، همکاری با اسرائیل در ترور دانشمندان هسته یی کشورمان، حاسوسی و همکاری با عربستان سعودی در پیشبرد خط «کشاندن جنگ به داخل ایران» را در پرونده خود دارد.

پرونده سیاه مجاهدین در چهار دهه گذشته اصلی ترین عامل زوال پایگاه اجتماعی این گروه در داخل کشور محسوب می شود.

بنابراین مجاهدین نه تنها از منظر مردم ایران گروهی ترد شده محسوب می شوند بلکه از دیدگاه سایر گروهها و شخصیت های مخالف ولی وطن پرست، هم بعنوان یک گروه ضدملی و ضد ایرانی شناخته می شوند. و هر روزی که می گذرد بر این اصل بیشتر از گذشته تاکید می شود.

بعبارتی دقیق تر مهمترین صف‌بندی سیاسی ایران امروز، مرز بین وطن پرستی و وطن‌ فروشی است که باید از مجاهدین بعنوان بزرگترین پرچم دار وطن فروشی در تاریخ معاصر ایران نام برد.

بی دلیل نیست که اکنون مردم ایران به روح ارتشبد زاهدی ، وزیر خارجه پیشین و آخرین سفیر دولت پهلوی در  واشنگتن که اخیرا در سن ۹۳ سالگی در سوئیس درگذشت درود می فرستند.

او علیرغم اینکه در دربار شاهنشاهی خدمت کرد ولی یک وطن پرست بود. وی با شجاعت بی نظیر شهید شدن ژنرال سلیمانی فرمانده اسطوره ای ایران بدست آمریکا را محکوم و از برنامه هسته ای ایران دفاع کرد و یک نام نیک از خود در تاریخ ایران بجای گذاشت.

در همین رابطه،  اقرار به قدرت بازدارندگی ایران در قبال آمریکا و اینکه صف بندی سیاسی در ایران همچنان مرز بین وطن پرستی و وطن فروشی است بار دیگر گروههای ضد ایرانی و وطن فروش و تجزیه طلب را در مقابل تاریخ قرار داد که جایی در بین مردم ایران ندارند.

آنچه که ذیلا از مد نظرتان می گذرد بخش هایی از برنامه پرگار و مصاحبه با آقایان ؛ ‘علم صالح’ استاد روابط بین الملل در دانشگاه ملی استرالیا و فرهنگ جهانپور تحلیل گر مسائل خارومیانه در تلویزیون بی بی سی فارسی است، که به حقانیت ایران و دفاع موجه در مقابل آمریکا، قدرت سازی و اینکه تلاش برای فروپاشی ایران ، وطن فروشی و همراهی با کشورهای بیگانه برای تجاوز به ایران، باید برای گروههای سیاسی یک تابو باشد تاکید گردیده است.

آقای ‘علم صالح’ استاد روابط بین الملل در دانشگاه ملی استرالیا می گوید:  “ایران در ۳۰۰ سال اخیر و تا دوره پهلوی هرگز ثبات و استقلال سیاسی و همچنین بازدارندگی دفاعی نداشته است اما رهبر جمهوری اسلامی با تمرکز بر سیاست‌های واقع‌گرایانه توانست قدرت نظامی پایدار ایجاد کند؛ ایران به هدفش یعنی حذف آمریکا از معادلات منطقه رسیده است”

آقای فرهنگ جهانپور تحلیل گر مسائل خارومیانه نیز گفت: مسائل سیاه و سفید نیست . . . در ده بیست سال گذشته . . . آقای بوش علنا گفت ما می خواهیم موازنه را بهم بزنیم و یک نظم جدید در خاورمیانه ایجاد کنیم. حتی لیست کشورها بود؛ عراق، لیبی، سوریه و بعدش ایران. که می خواستند این کشورها را مضمحل کنند. در عراق موفق شدند. در افغانستان موفق شدند در سوریه موفق شدند، در لیبی موفق شدند، ولی در ایران تا بحال موفق نشدند . . .

ما در مخالفت مان با (جمهوری) اسلامی باید مصالح مملکت را در نظر بگیریم. جنگ با ایران باید برای همه گروهها چه چپ ، چه راست ، میانه یک تابو باشه، فروپاشی ایران باید یک تابو باشه . اردشیر زاهدی یک وطن پرست بود و می گفت کشتن یک ژنرال ایرانی ، یا حمله خارجی (که مجاهدین بشدت از آن استقبال کردند) یا سیاست های آقای ترامپ (که باز تنها مجاهدین با آن همراهی کردند) ضد رژیم نبوده بلکه ضد ایرانی بود.