رهبران فاسد و بدنام مجاهدین سالهاست جای خدا را برای اعضای این فرقه گرفته و یاد خانواده هایشان را از دل آنان ربوده و نیرنگ و کینه را جای صفا نشانده اند.
تاریک و سرد مانده در این شهر خانه ها،
انگار چشم پنجره ها را گرفته اند.
اخیرا سازمان مجاهدین برای چندمین بار متوالی برای «سرنگونی » جمهوری اسلامی در آلبانی اعلام آمادگی نموده و خبر آنرا با ذوق و شوق در شبکه های اجتماعی و سایت های فیک خود منتشر کرده است!!!
اینک ارتش ۶۰ ساله های عصا بدست ِ مجاهدین، در اردوگاه این گروه در آلبانی آماده می شوند تا اینبار با نواختن شیپور تهران را فتح کنند!!!
بنظر می رسد ناخدای کشتی طوفان زده مجاهدین که بیش از ۴۰ سال است «سرنگونی» جمهوری اسلامی ایران را به اعضای خود وعده داده ، و اکنون بجای رسیدن به سواحل ایران، در کشور کوچک آلبانی و کیلومترها دور از مرزهای ایران به گِل نشسته ، به هذیان گویی افتاده است.
حال اینجا این سوال مطرح است. سازمانی که هیچ گونه سلاح و ابزار و آلات و ادوات جنگی ندارد و خلع سلاح شده ، و با توجه به میانگین سنی بالای ۶۰ سال اعضا در اردوگاه این گروه در آلبانی، و درگیری آنان با انواع و اقسام بیماری ها، چرا باید رهبران نادان مجاهدین به چنین تبلیغاتی مضحک و خنده داری روی بیاورند؟ آیا آنها مخاطبان خود را احمق فرض کرده اند؟ یا برای مصرف داخلی و روحیه دادن به اعضای خود مجبورند به چنین ترفند هایی روی بیاورند؟
البته پاسخ روشن است. هدف سرپوش گذاشتن بر مرگ و میر اعضای گرفتار در فرقه رجوی در اردوگاه این گروه در آلبانی است.
از ابتدای شیوع ویروس کرونا خانواده های اعضای دربند فرقه همواره پیگیر سلامتی آنان بوده اند تا شاید بتوانند به هر نحو ممکن با آنان ارتباط برقرار کنند. ولی سران فرقه هربار با ترفندی این امکان را از اعضاء و خانواده هایشان دریغ کرده اند. و امروز می بینیم که اعضا یکی پس از دیگری در غربت و در اثر بیماری و کهولت، جانشان را از دست می دهند.
اخیرا نیز اخبار رسیده از کشور آلبانی و بیمارستان مادر ترازای این کشور در تیرانا حاکی است که مرگ مسعود نصیری و شهین قاسمی براثر ویروس کرونا بوده است .
در کنار همه اینها این سوال هم مطرح است؛ سازمانی که حتی قادر نیست از اعضای خود بلحاظ پزشکی و بهداشتی مراقبت کند چگونه ادعای آمادگی برای سرنگونی را تبلیغ می کند!؟
متاسفانه هر سال بر تعداد مرگ و میر اعضاء در اردوگاه این گروه در آلبانی اضافه می شود. و مسیر اردوگاه این گروه تا قبرستان تنها مسیر پر تردد این فرقه است.
با گذشت تنها نیمی از سال ۹۹ تاکنون ۸ نفر در اردوگاه این فرقه در آلبانی فوت کرده اند. با این وضعیت بنظر میرسد سران مجاهدین بجای آمادگی برای سرنگونی، مشغول کفن و دفن اعضای نگوبخت این فرقه هستند تا آنها را در تابوت های طلایی رنگ به سوی قبرستان مشایعت کنند.
دردآور اینکه رهبران نادان این فرقه پایان هر سال را پایان جمهوری اسلامی نیز نامگذاری می کنند.
این نوع از سرنگونی از وقتی که اعضای این فرقه جوانان ۲۰ ساله و یا کمتر بودند وجود داشته و اکنون که ۴۰ سال از آن روزگار می گذرد، این رسم همچنان توسط پیرمرد ها و پیر زنانی که بیش از ۶۰ سال از عمر خود را تباه کرده اند و خواسته یا ناخواسته تن در قل و زنجیر این فرقه داده اند، همچنان ادامه دارد.
سازمانی که در سال ۱۳۶۷ در حالیکه تا دندان مسلح بود و پشتیبانی هوایی و توپخانه ای عراق را نیز همراه خود داشت در آستانه عملیات موسوم به « فروغ جاویدان » وعده میداد در عرض ۴۸ ساعت تهران را فتح خواهد کرد، هیچ غلطی نتوانست بکند. امروز که ۶۰۰۰ کیلومتر دورتر از مرزهای ایران با اعضایی با میانگین سنی بالای ۶۰ سال کجا را می خواهند فتح کنند؟ تصور اینکه اعضای فرقه رجوی حتی برای لحظاتی دوباره دست به اسلحه بشوند هم مضحک و خنده دار است.
حال بعد از ۴۰ سال آوارگی تنها تحفه سازمان مرگ و نیستی است و دروغ هایی که با آن گوش اعضا را در زمان حیات شان پر می کنند تا یک وقت صدای خانواده خود را نشنوند. و نهایتا هم جسم بی جانشان را در زیر خروارها خاک فرو می برند.
سران فرقه خود را به هر در و دیواری می زنند تا برای چند صباح دیگر حمایت های غربی و عربی را داشته باشند تا بتواند سازمان تروریستی خود را به عنوان گروه اپوزیسیون به دنیا قالب کنند.
به هر موضوع بی ربط و با ربطی که بتوانند ایران و مردم آن را تحت فشار قرار دهند چنگ می زنند. آنان در شعار خود حمایت از مردم سر می دهند و در خلوت خود بر طبل تحریم ایرانیان بویژه تحریم دارویی می کوبند تا مرگ را بر فرزندان این مرز و بوم و پدران و مادران آنها هدیه کنند.
آیا این است نقش اپوزیسیون؟ کدام کشوری چنین اپوزیسیون مزدور و وطن فروشی دارد؟
رهبران بدنام مجاهدین با دادن امیدهای واهی مثل آمادگی برای سرنگون و . . . سعی در بالا بردن روحیه این نگونبختان گرفتار دارند. اعضای دربندی که از پشت پرده زد و بندهای سران خود با حامیان شان خبر ندارند.
اینک در انتهای خط، آنچه که در اردوگاه مجاهدین در آلبانی می گذرد نه آمادگی برای سرنگونی بلکه سپری کردن روزهای پایانی عمر اعضاء با نوشتن وصیت نامه های کلیشه ای و اعلام وفاداری به رهبران فاسد فرقه با کوبیدن بر دگمه های کیبردهایی است که بجای سلاح در دستانشان قرار داده شده است.
رهبران مجاهدین سالهاست جای خدا را برای اعضای این فرقه گرفته و یاد خانواده هایشان را از دل آنان ربوده و نیرنگ و کینه را جای صفا نشانده اند.
تاریک و سرد مانده در این شهر خانه ها، انگار چشم پنجره ها را گرفته اند.
- نویسنده : علی صدر
- منبع خبر : سایت راه نو
Sunday, 13 October , 2024