مسعود رجوی، این مردک پَست، بخوبی می داند که دیگر تاریخ مصرفش گذشته، راه پس که ندارد. راه پیش هم تنها به سوی قبرستان مانز منتهی می شود. پس تنها کار پارس کردن از هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای ایران و از قعر تاریخ است.

اخیرا کنفرانسی در واشینگتن  توسط فرقه رجوی برگزار گردید. در این کنفرانس تعدادی از حامیان آمریکایی مجاهدین از جمله مایک پمبئو شرکت داشتند.

«مایک پامپئو» وزیر خارجه دوران ریاست‌جمهوری «دونالد ترامپ» بار دیگر لفاظی علیه جمهوری اسلامی را تکرار کرد و ضمن حمایت از یک زن جنایتکار و روسپی گفت که «هیچ امیدی» برای همکاری دولت آمریکا با نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد.

البته صحبت های مایک پمبئو و دیگر همپالکی های وی صرفا در راستای روحیه دادن به فرقه وطن فروش رجوی است که بعد از شکست اغتشاشات اخیر در کما بسر می برد.

بعد از شکست پروژه آشوب و اغتشاش در ایران و سیلی محکمی که گروه تروریستی مجاهدین و دیگر وحوش ضد انقلاب از مردم ایران خوردند، جایگاه تمامی این اوباش، بویژه فرقه رجوی بشدت در نزد سرویس های اطلاعاتی معلوم الحال غربی – عربی پایین آمد و یک نوع سردرگمی و بلاتکلیفی را بر جبهه دشمن حاکم ساخت.

در چنین وضعیتی که شبیه به برزخ است، رهبران هرکدام از آنها بدنبال بهانه ای برای توجیه شکست های خود برآمدند.

افشای سندی از اعتراف عبدالله مهتدی سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله تا اعتراف به شکست توسط رهبر فاسد و بدنام مجاهدین و تلاش مشترک همه آنها برای توجیه شکست.

رجوی در آخرین پیام خود در توجیه این شکست گفته بود؛ « با یک درصد آنچه به اوکراین می‌دهند، ارتش آزادیبخش می‌توانست کار را تمام کند.»!!!

باید خطاب به رجوی ابله و بیمار گفت: این نوع اظهار نظر مرغ پخته را هم به خنده وا می دارد. چرا که با صد درصدی که صدام حسین به سفارش آمریکا در کنار مرزهای ایران و با حمایت ۳۰ کشور غربی در طول ۸ جنگ ایران و عراق به شما داد هیچ غلطی نکردی حال می خواهی با یک درصد داده شده به اوکراین که هم خودت و هم اعضای سالمندت در حال پوشک سواری هستید جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنی !؟

مسعود رجوی، این مردک پَست، بخوبی می داند که دیگر تاریخ مصرفش گذشته، راه پس که ندارد. راه پیش هم تنها به سوی قبرستان مانز منتهی می شود. پس تنها کار پارس کردن از هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای ایران و از قعر تاریخ است.

البته مزخرفات رانده شده بر دهان رجوی مصرف داخلی هم دارد و تا آنجائیکه به این مردک بیمار جنسی بر می گردد بخوبی می داند که هرگز ارزش سرمایه گذاری در ابعاد آنچه که از سوی این فرقه «سرنگونی» نامیده می شود برای غرب نداشته و صرفا بعنوان اهرم فشار به کار گرفته می شوند.

برای مزاح بیشتر باید به بیوه رجوی پیش بینی ابوالحسن بنی صدر و مسعود رجوی که در ماه جولای ١٩٨١، مرداد ١٣۶٠، مخفیانه از ایران گریختند، را یادآوری کرد. آنها در پاریس دولت در تبعید تشکیل دادند، پیش بینی می کردند که ظرف چند هفته جمهوی اسلامی ایران به رهبری امام خمینی سقوط می کند!

از سوی دیگر باید گفت؛ دولت آمریکا همچنانکه مقامات وزارت خارجه این کشور نیز بارها به صراحت و بطور علنی گفته اند هرگز به این وحوش تروریست به چشم اپوزیسیون نگاه نمی کنند. آنها تحت امر سرویس های اطلاعاتی هستند. وظیفه آنها مزدوری و  وطن روشی است. در صحنه هم  عوامل آنها تنها نقش پول خُرد را دارند که باید هزینه شوند و نه بیشتر.

با این توضیحات آیا ابهامی در این رابطه باقی می ماند؟

اما علیرغم همه اینها ، مریم رجوی، این زن جنایتکار و روسپی، بار دیگر از دم مایک پمبئو آویزان شده تا شاید فضای یاس و ناامیدی در اردوگاه این فرقه در آلبانی را شکسته و به اعضای نگونبخت و سالمند، برای مدتی دیگر روحیه داده و آنان را از وضعیت کما خارج کند. چرخه ی معیوبی که در کارخانه بافندگی سران این فرقه همچنان ادامه دارد.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو