در سالهای اخیر، فرقه تروریستی مجاهدین که بهویژه پس از سقوط صدام حسین و خروج از لیست گروههای تروریستی غربی به دنبال احیای وجهه خود در افکار عمومی بوده، بار دیگر چهره واقعی خود را نشان داده است. این گروه که سابقهای طولانی در ترور، بمبگذاری، جاسوسی برای دشمنان ایران و حتی همکاری مستقیم با صدام در جنگ ایران و عراق دارد، اکنون با پنهان شدن پشت مفاهیمی همچون «حقوق بشر» و «اعتراضات مردمی» سعی دارد اقدامات خشن، مسلحانه و تروریستی را تطهیر کند.
حمایت آشکار از قاتلان و اشرار مسلح
نمونههای حمایت این فرقه از افرادی که مرتکب قتل نیروهای انتظامی و حتی مردم عادی شدهاند به کرات دیده شده است. مجاهدین به جای محکوم کردن خشونت، با ساختن روایتهای مظلومنمایانه، این افراد را بهعنوان «قهرمانان آزادی» به رسانهها و نهادهای غربی معرفی میکنند. این تلاشها تنها با هدف منحرف کردن نگاه جهانی از ماهیت تروریستی خودشان صورت میگیرد.
ائتلاف نانوشته با گروهکهای تروریستی در مناطق مرزی
همکاری و همصدایی فرقه مجاهدین با گروههایی مانند جیشالعدل در شرق و دیگر گروهکهای تروریستی فعال در غرب کشور، نگرانیها را بیش از پیش افزایش داده است. این فرقه در بیانیهها و رسانههای وابسته به خود، عملاً از این گروهها حمایت کرده و آنها را بخشی از «مقاومت مردمی» معرفی میکند. در حالی که اقدامات این گروهها شامل بمبگذاری، قتل مرزبانان و مردم عادی است.
پرونده شارمهد؛ نماد حمایت از تروریسم در قالب «حقوق بشر»
یکی از برجستهترین نمونههای فریبکاری مجاهدین، حمایت از جمشید شارمهد است؛ فردی که شخصاً اعتراف کرده در عملیات تروریستی دست داشته و در آن چندین نفر از مردم ایران جان خود را از دست دادهاند. با این وجود، مجاهدین نهتنها از وی بهعنوان یک فعال سیاسی یاد میکنند، بلکه تلاشهای گستردهای هم برای جلوگیری از اجرای عدالت درباره او در سطح بینالمللی به راه انداخته بودند.
وارونهنمایی حقیقت در مجامع بینالمللی
استفاده ابزاری از شعارهای حقوق بشری، بخشی از راهبرد جدید فرقه رجوی است. در حالی که این فرقه خود مسئول کشتهشدن هزاران ایرانی در دهههای گذشته بوده، اکنون با فریب دادن نهادهای حقوق بشری سعی دارد خود را قربانی و جمهوری اسلامی را ناقض حقوق بشر جلوه دهد. این تلاشها با حمایت مالی و رسانهای برخی لابیهای ضدایرانی در غرب نیز تقویت میشود.
رسانهسازی برای آشوب و انحراف افکار عمومی
فرقه رجوی در سالهای اخیر بهخوبی نشان داده که چگونه از ابزار رسانه برای وارونهسازی واقعیت استفاده میکند. شبکههای تلویزیونی، وبسایتها و صفحات اجتماعی این گروه با انتشار ویدئوهای گزینشی، شعارهای ساختگی و تصاویر تحریکآمیز، سعی در تشویق به خشونت و آشوب در داخل کشور دارند. هرگونه برخورد قانونی با اشرار مسلح، در این رسانهها به شکل یک «سرکوب گسترده» تصویر میشود و چهرههایی که سابقه خشونت یا قتل دارند، بهعنوان «فعال مدنی» معرفی میشوند. این تاکتیک از سویی باعث فریب افکار عمومی خارج از کشور شده و از سوی دیگر ابزار فشار بر نهادهای بینالمللی برای صدور قطعنامههای ضدایرانی میشود.
بازگشت به ذات خشونتطلبانه
آنچه امروز از فرقه تروریستی مجاهدین میبینیم، در حقیقت ادامه همان خط مشی مسلحانه و خشونتطلبانهای است که از دهه ۶۰ آغاز شد. این فرقه هرگز از ایدئولوژی حذف فیزیکی مخالفان خود عقب ننشسته، بلکه تنها شکل اجرای آن را با توجه به تغییر شرایط جهانی، عوض کرده است. حمایت از گروههای تجزیهطلب، تحریک به آشوب در استانهای مرزی، تلاش برای مسلحسازی اعتراضات داخلی و جذب جوانان با وعدههای توخالی، همه نشانگر همان نگاه ضدملی و خطرناک است که امنیت ایران را هدف گرفته است.
نتیجهاینکه؛ بررسی عملکرد فرقه تروریستی مجاهدین طی سالهای گذشته نشان میدهد که این گروه نهتنها از گذشته تروریستی خود ابراز پشیمانی نکرده، بلکه با تاکتیکهایی جدید به دنبال بازتولید همان خشونت در قالبهایی نوین است. حمایت آشکار از اشرار مسلح، قاتلان مردم، گروهکهای تجزیهطلب و عاملان بمبگذاری، اثبات میکند که این فرقه همچنان تهدیدی جدی برای امنیت ملی و انسجام اجتماعی ایران است. استفاده ابزاری از شعارهای حقوق بشری و تلاش برای تطهیر چهره خود در مجامع بینالمللی، نباید باعث غفلت نخبگان، رسانهها و مسئولان از ماهیت واقعی این گروه شود. روشنگری در این زمینه، نهتنها وظیفهای رسانهای، بلکه ضرورتی امنیتی و ملی است.
- نویسنده : یوسف اردلان
- منبع خبر : سایت راه نو
Sunday, 18 May , 2025