مریم رجوی در حالی از اصل جدایی دین و دولت صحبت می کند که تا بخواهید در درون سازمان به گوش اعضاء بندهای انقلاب ایدئولوژیک می خوانند و هیچکس را چه لائیک باشی و چه مسلمان گریزی از افکار فرقه ای و ارتجاعی رجوی نیست. خلاصه اینکه تا به امروز هر چه که «مجاهدین» گفته بودند شکر خوری بود.

باید گفت مجاهدین آن متاعی نیستند که فروشندگانش با سر دادن شعار انقلاب دموکراتیک ، قیمت آنرا فریاد می زنند. چرا که آمریکا از نرخ واقعی این گروه که مریم رجوی در راس آن قرار دارد بخوبی آگاه است.

سخنرانی مریم رجوی در آنچه که «سالگرد انقلاب ضدسلطنتی» نامیده می شد، داستانی است تکراری، پر از فریب و البته غرب پسند با کلماتی نظیر انقلاب دموکراتیک

به یاد سالهایی افتادم که با «مجاهدین» بودم و هنوز دیکتاتور عراق یعنی صدام حسین سرنگون نشده بود و سازمان زیر چتر نظامی صدام حسین روزگار می گذراند.

نان به نرخ روز خورهای آن روزگار یعنی  مسعود و مریم رجوی می گفتند که ما خواهان «جمهوری دمکراتیک اسلامی» هستیم.

آن سالها مسعود و  مریم رجوی برای توجیه تروریسم در قالب «ارتش آزادیبخش» که قدرت آن نشات گرفته از ماشین جنگی صدام بود، می گفت جنگ ما با رژیم جنگ ایدئولوژیک است. رژیم می گوید انقلاب اسلامی ما می گوئیم اسلام انقلابی.

اسلام ما در چپ مارکسیسم قرار دارد.  و نهایت این چپگرائی به نبرد با آمریکا ختم بخیر خواهد شد.

سرود نبرد با آمریکا (مجاهد پر کینه سر کوچه کمینه – آمریکائی بیرون شو خونت روی زمینه ) نشات گرفته از این دیدگاه بود.

ولی همین که صدام سرنگون شد، «مجاهدان بی بدلیل» حتی تمامی کمدهای فردی آدمها را گشتند تا خدائی نکرده یک کاست از این ترانه سرودهای ضد آمریکائی به دست آمریکائیها نیافتد.

ولی امروز «مجاهدین» نان را به نرخ روز می خورند و می گویند «انقلاب دمکراتیک» بدون اینکه نامی از اسلامی بودن آن ببرند.

آن سالها بخاطر «چپ گرایی و اسلام انقلابی» ما اعضا مجبور بودیم نماز جماعت برپا کنیم و روزه بگیریم.  در پمپ بنزین قرارگاه اشرف زمانبندی سوخت زدن زنانه و مردانه شد تا خدائی نکرده «خواهران مجاهد» در معرض هیزی ما «مردان مجاهد» قرار نگیرند و انقلاب ایدئولوژیک ما سوراخ نشود.

هیچ زن راننده ای حق نداشت مردی را سوار کند و هیچ مرد راننده ای هم حق نداشت زنی را سوار کند.

هنوز هم «خواهران مجاهد» حجاب اسلامی را فراموش نکرده اند و  شما می توانید آنها را در اردوگاه این گروه در آلبانی مشاهده کنید.

در اشرف که بودیم، دینداری «مجاهدین» نهایتا  تا آنجا پیش رفت که تمام زنان «مجاهد» از شوهرانشان طلاق گرفتند. و  جملگی محرم مسعود رجوی شدند و در حریم او قرار گرفتند.

از اینها که بگذریم  خوب یادم هست.  آنروزها مسعود چه آرزوها که نداشت. می گفت کسی می تواند سرنگون کند که پشتش یک ابر قدرت باشد. ما «مجاهدین» که عناصر  انقلابی هستم نمی توانیم پشتمان را به یک ابر قدرت گرم کنیم!

آنروزها مسعود آرزوی ناو هواپیمابر داشت!

مسعود  با حسرت به نقشه ایران نگاه میگرد و میگفت ایران ۱٬۶۴۸٬۱۹۵کیلومتر مربع وسعت دارد در این وسعت چکارها که نمی توان کرد و چه چیزها که نمی توان مخفی کرد و رژیم را ملامت میکرد که چرا در مقابل غرب کوتاه میآید. حال باید پرسید چه کسی را باید ملامت کرد. و این اوج عوام فریبی رجوی بود.

ناز شصت خدا را برم، وقتی مریم رجوی به دنبال «انقلاب دموکراتیک» هست و از «جمهوری دمکراتیک اسلامی» کوتاه میآید و داشتن سیستم دفاع موشکی اَخ میشود و مستمرا برای خوش خدمتی به غرب شعار ایران بدون هسته ای را سر می دهد و دعاوی غرب علیه ایران را مستمرا نشخوار می کند، و هزاران کثافت کاری دیگر، تا شاید نیم نگاهی از سوی غرب به این موجود ناقص الخلقه شود.

مریم رجوی در حالی از اصل جدایی دین و دولت صحبت می کند که تا بخواهید در درون سازمان به گوش اعضاء بندهای انقلاب ایدئولوژیک می خوانند و هیچکس را چه لائیک باشی و چه مسلمان گریزی از افکار فرقه ای و ارتجاعی رجوی نیست.

خلاصه اینکه تا به امروز هر چه که «مجاهدین» گفته بودند شکر خوری بود.

در مقابل اما، آنکس که شعار واقعی مرگ بر آمریکا را سر داد تا به امروز توانسته است از تمامی تحریم ها و دشمنی های غرب علیه ایران فرصت بسازد و خود را در مقابل دشمن قوی کند.

اگر چه ناو هواپیما بر ندارد اما در عرصه دریا و قدرت دریائی به جائی رسیده که دیگر هیچ کشور فرا منطقه ای نمیتواند برای ایران قلدری کند. هنوز فراموش نکرده ایم که ایران چگونه کشتی با پرچم بریتانیای کبیر را در خلیج فارس توقیف و آنرا به بریتانیای صغیر تبدیل کرد. تا مجبور شوند ناوهای هواپیمابر و ادوات جنگی شان را  تا دریای سرخ عقب بکشند.

و چگونه با موشک های نقطه زن پایگاه عین الاسد آمریکا در خاک عراق را درهم کوبید تا بعد از جنگ جهانی دوم اولین کشوری باشد که پوزه آمریکا را به خاک می مالد.

حقیقت میدانی بزرگ دیگر به اعتراف دولتهای استعماری در دومین روز از نشست امنیتی مونیخ بود.

مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا بدبینی قدرت‌های اروپایی نسبت به آینده همکاری با آمریکا را بی مورد دانست و گفت: «غرب در حال پیروزی است و ما به همراه هم داریم پیروز می‌شویم.»

کمی پس از صحبت‌های آقای پومپئو ، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، نسبت به تضعیف غرب هشدار داد.

فرانک والتر اشتاین‌مایر، همتای آلمانی آقای مکرون و میزبان نشست مونیخ هم در افتتاحیه این نشست موضعی مشابه رئیس جمهور فرانسه گرفت.  از زمان قدرت گرفتن دونالد ترامپ و تغییر رویکرد او در سیاست خارجی این کشور با شعار «اول آمریکا» ، همچنین موضع او درباره ناتو، اختلاف نظرهای کم سابقه‌ای میان متحدان غربی بروز کرده و تا جنگ تجاری و وضع تعرفه‌های متقابل هم پیش رفته است.

مهم‌ترین موضوع کنفرانس امسال، ناشی از نگرانی‌های ژئوپلتیکی اعم از تنش در نقاط مختلف غرب آسیا، جنگ یمن، جنگ لیبی، جنگ سوریه، معامله قرن، آغاز رقابت‌های تسلیحاتی، اختلاف نظر غرب در مورد چارچوب امنیت دسته جمعی و غیره و تداوم روند از دست رفتن مفهوم غرب و بحران هویت و یکپارچگی پیش روی آن است که ناشی از شکاف رو به رشد در روابط آمریکا و اروپا و شکل گیری قدرتهای جدید مثل چین ، روسیه و ایران انکار ناپذیر شده است.

باید گفت مجاهدین آن متاعی نیستند که فروشندگانش با سر دادن شعار انقلاب دموکراتیک ، قیمت آنرا فریاد می زنند. چرا که آمریکا از نرخ واقعی این گروه که مریم رجوی در راس آن قرار دارد بخوبی آگاه است.

به همین دلیل است مریم رجوی که سالهاست خود را «رئیس جمهور ایران» معرفی می کند و مستمر در راستای اهداف اطلاعاتی و میدانی آمریکا سگ دو می زند، هرگز نتوانسته است حتی جایگاهی به اندازه «خوآن گوایدو» رئیس جمهور خود خوانده ونزوئلا که دربست در مزدوری  آمریکاست را هم پیدا کندکه توانست در بامداد روز چهارشنبه ۱۶ بهمن ۹۸ ، در سومین سخنرانی ترامپ در جلسه کنگره حضور یابد.

اینجاست که باید به مریم رجوی گفت دیر آمدی ای نگار سرمست. تاریخ مصرف تان گذشته است. دیگر وجود شما و سازمان مخوف و  تروریستی تان حتی برای دشمنان ایران نیز جذابیتی ندارد. حتی اگر بخواهید از کلمات نامفهومی مثل انقلاب دموکراتیک هم استفاده کنید.

میر باقر صداقی – سوئیس هیجدهم فوریه ۲۰۲۰

  • منبع خبر : سایت راه نو