انتخابات ایران، نشان از مدنیت و فرهنگ بالای مردم بود که خارج‌نشینان باید یاد بگیرند.

مرور برنامه‌های رسانه‌های فارسی زبان به خصوص شبکه ایران اینترنشنال و گروههای برانداز و ضدانقلابی مثل فرقه تروریستی مجاهدین و سلطنت طلبان در هفته‌ها و روزهای منتهی به چهاردهمین دور  انتخابات ریاست جمهوری در ایران به وضوح و روشنی نشان از تلاش این اوباش و  جریان‌های حامی آنها در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی برای کاهش مشارکت در انتخابات داشت.

اپوزیسیون بدنام با سه راهبرد سعی در کم کردن تمایل و انگیزه مخاطبان و بیننده‌های خود در مورد انتخابات را داشت، نخست القای این تصویر که هیچ امیدی به تغییر و بهبود مشکلات از طریق صندوق‌های رای وجود ندارد. ذیل این راهبرد بسیار تلاش شد تا صحت و سلامت انتخابات زیر سوال رفته و با تاکید بر اینکه گزینه مورد نظر حاکمیت پیش از این انتخاب شده است، مردم را از مشارکت در انتخابات ناامید کنند.

ادعای مجاهدین هم مبنی بر «تقلبات میلیونی» از سوی حاکمیت! مایه آبروریزی هرچه بیشتر سران بدنام و فاسد این فرقه گردید. ادعایی که هیچ ارگان و یا رسانه بین المللی نه تنها آنرا تائید نکرد بلکه تحسین آنان برای شرکت فعال مردم ایران در چنین انتخاباتی را نیز بدنبال داشت.

راهبرد بعدی رسانه های معاند و اپوزیسیون بدنام تاکید بر موضوع اختیارات کم  رییس‌جمهور بود تلاش مذبوحانه دیگری که مردم را از شرکت در این انتخابات ناامید کنند.

مشخصا برنامه‌ها و محتوای تولید شده توسط این شبکه‌ها و یا مطالب نقل شده توسط چهره‌های اپوزیسیون خارج از کشور در فضای مجازی حول این مساله مانور می‌داد که حتی در صورت پیروزی کاندیدای اصلاح‌طلب از اساس رییس جمهور در ساختار جمهوری اسلامی فاقد هر گونه اختیار و توان برای تغییر شرایط موجود است و از این نگاه نیز رای دادن و مشارکت در انتخابات امری بیهوده است. اما راهبرد سوم این جریانات را نیز می توان تلاش برای  تخریب چهره کاندیداها و ایجاد اختلاف و نهایتا دوقطبی سازی و کشاندن پای هواداران آنها به درگیریهای خیابانی دانست که با هوشیاری مردم ایران تمامی ترفند های اپوزیسیون بدنام و رسانه های معاند خنثی گردید.

این راهبرد در خارج از کشور نیز توسط همین اوباش با محوریت فحاشی به رای دهندگن با ضدیت تمام در اماکن رای گیری ادامه داشت اما به مفتضح ترین شکل ممکن بر علیه جریان های برانداز خاتمه یافت و یک بار دیگر مردم ایران پیروز میدان گردید.

بعبارتی انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در  15 تیر ۱۴۰۳ بعنوان یک روز خوب و پر از موفقیت برای ایرانیان و یک روز سیاه برای اوباشان خارجه نشین که کلمه اپوزیسیون را یدک می کشند در تاریخ معاصر ایران به ثبت رسید.

در همین رابطه تحلیل گر بی بی سی فارسی می گوید: « . . . مردم، اپوزیسیون را همراهی نمی‌کنند و زندگی همچنان در ایران ادامه دارد.»

یک تحلیل گر دیگر بی بی هم گفت: «صحبت از فروپاشی در ایران مقوله‌ای ساده‌انگارانه و غیر قابل انجام است»

کانال تلگرامی پارسینTV ویدئویی نیز از اظهارات شهرام خلدی کارشناس سیاسی شبکه‌های بی‌بی‌سی و اینترنشنال منتشر کرد و نوشت: «طرح بایکوت انتخابات توسط رضا پهلوی، مثل ده‌ها طرح دیگر او ناکام ماند! بدون تعارف، ادعای مشارکت پایین در انتخابات را باور نکنید.

باید تعارف را کنار بگذاریم؛ میلیون‌ها نفر از مردم ایران تصاویر [امام] خمینی را در تظاهرات‌های میلیونی در دست داشتند، الان کدام رهبر اپوزیسیونی شرایطش اینگونه است؟!»

همین کانال،  ویدئویی از مناظره جنجالی و دیدنی پیمان عارف با تحریم‌ کنندگان انتخابات هم منتشر کرد.

پیمان عارف، تحلیلگر سیاسی گفت: «با یک روایت بسیار ساده اندیشانه‌ای مواجه هستیم؛ تحریم انتخابات، مشروعیت زدایی از نظام سیاسی، سپس ورود بازیگران خارجی جهت تصمیم‌گیری در سیاست داخلی و تصورات بسیار عجیب و غریبی که در این چند سال شاهد آن هستیم!»

اما میخ آخر بر تابوت اپوزیسیون بدنام و اوباش وطن فروش خارج نشین را خانم ملیحه محمدی تحلیلگر سیاسی ساکن آلمان کوبید. ایشان در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: « وقتی انتخابات در شرایط اضطراری بر کشور تحمیل می شود میشه طبق قانون و یا حتی فراتر از قانون انتخابات را به زمان دیگری موکول کرد یعنی هر وقتی که حاکمیت صلاح بداند مثل هر جای دیگر ، اما حاکمیت در ایران، انتخابات را در شرایط  اضطراری به بهترین شکل و با رعایت مُرّ قانون برگزار کرد. انتخابات ایران، نشان از مدنیت و فرهنگ بالای مردم بود که خارج‌نشینان باید یاد بگیرند.»

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو