مریم رجوی در تاریخ ۴ بهمن ماه جاری در کنفرانسی موسوم به «زنان نیروی تغییر»! که تعدادی از حامیان جیره خار فرقه را در پاریس گردهم آورده بود سخنرانی کرد.
حمایت از زنان توسط مریم رجوی تُف سربالایی است که هر لحظه و هر ثانیه بر صورت ناپاک سران این فرقه فرود می آید و آنقدر پرونده این فرقه در ارتباط با زن ستیزی سنگین و ننگین است که هر تقلایی از این دست و حمایت ظاهری از زنان ماهیت ضد انسانی و ضد زن بودن مجاهدین را رفع و رجوع نخواهد کرد.

از تجاوز جنسی و درآوردن رحم زنان تا خوراندن سیانور به زنان مخالف تشکیلات و خواهان جدایی تا کشتن آنان در جلسات گروهی در زیر دست و پا بخاطر صحبت با مردان ، و همه و همه شمه ای از پرنده قطور زن ستیزی در تشکیلات مجاهدین است.
مریم رجوی در حالی در این کنفرانس سخنرانی می کرد که هیچ زنی از اردوگاه مانز آلبانی در آن شرکت نداشت و این نشانی از یاوه سرایی های این عجوزه و فرافکنی در دفاع از زنان ایران است.
موضوع سخنرانی مریم رجوی هرچند در ارتباط با زنان بود اما او به ناچار به شکست هایی اعتراف کرد که ناشی از ماهیت خشونت طلبی و تروریسم، خوی تمامیت خواهی و شکست های پی در پی فرقه طی چند دهه گذشته در راه اندازی تبلیغات رسانه ای دروغین بر علیه دولت و ملت ایران است.
مریم رجوی به شکست تمامی توطئه های این فرقه علیه مردم ایران در دهه های گذشته اعتراف کرد و علت آنچه آنرا «طولانی شدن مبارزه» می نامید، «استمرار نداشتن یک مبارزه عمیق فرهنگی و ایدئولوژیک» توسط این فرقه دانست!
یعنی اینکه هرچی تاکنون کُشت و کشتار کردند و هرچی وطن فروشی کردند، به ارتش صدام پیوسته و ایرانیان را کشتند، کارساز نبوده و از این حالا به بعد باید در کادر جنگ ترکیبی با هدف تغییر باورهای مردم به مهندسی ذهن جوانان ایرانی دست بزنند تا بشود آنان را به پایگاهی برای پیشبرد اهداف ضد ایرانی این فرقه تبدیل کرد.
البته جوانان این مرز و بوم هم با مجهز شدن به سواد رسانهای و تفکر انتقادی، این میدان را هرگز به دشمن واگذار نخواهد کرد.
مریم رجوی تلویحا در بخش دیگری از صحبت هایش از دست فعالیت های مجموعه انجمن نجات و دیگر ارگانهایی که در افشای ماهیت تروریستی و فرقه ای مجاهدین دست دارند، همچنین برگزاری دادگاه محاکمه سران و اعضای فرقه در تهران آه و ناله سر داده و می گوید: « (ما در جهانی زندگی می کنیم ) «که آکنده از مماشات و شیطانسازی با پروندهسازیهای ۱۰۰هزار صفحهیی علیه مقاومت یک خلق تنها و تحت ستم است».
نهایتا هم پیر حرامی مجاهدین می گوید برای اینکه در مقابل مردم و نظام حاکم بر ایران به پیروزی برسند دو عنصر اساسی لازم است؛ اول فریب زنان ایران و جذب آنان در تشکیلات مجاهدین، یعنی وارد کردن آنها در همان مسیری که پیشتر زنان نگوبخت دیگری آن راه را پیموده و اکنون در اردوگاه مانز آلبانی تحت شدیدترین کنترل ها و بدور از جامعه و خانواده نگهداری می شوند دوم هم اینکه سایر طیف های ضد انقلاب هم باید زیر چتر این فرقه گردهم آیند صرفا به این دلیل که فرقه مجاهدین «تجربه کار جمعی را دارد» و می تواند باصطلاح مبارزه خود را تحت رهبری یک نفر که جمع مجاهدین هم از وی پیروی می کنند پیش ببرند منظور همان رهبر خودخوانده 77 ساله مفقودالاثر و بیمار دیابتی است که هنوز در توهم دهه های گذشته و هفت تیر کشی سیر و سیاحت می کند.
بنابراین مجاهدین اعتبار و مشروعیت خود را نه در حمایت های واقعی مردم، بلکه در لابلای گزارشات سازمان های اطلاعاتی غربی و حامیان استیجاری شان مثل همین کنفرانس جستجو می کنند.
نتیجه اینکه مریم رجوی اکنون در حسرت حکومتی در ایران است که اگر به آن دست می یافت همان بلایایی را که بر سر اعضای خود در اردوگاه اشرف آورد بر سر مردم ایران نیز می آورد.
هدف رجوی از همان فردای سی خرداد ۱۳۶۰ هم سرنگونی سریع دولت نوپای انقلاب و تکیه بر مسند قدرت و سپس پیاده سازی الگوها و آرمانهای حکومتی خویش که «انقلاب ایدئولوژیک» در راس همه آنها قرار داشت، بود، اما هرگز محقق نشد.
اما آنچه که طی سالیان بعد اتفاق افتاد اجرای همان الگوهای مورد علاقه رجوی در درون تشکیلات مجاهدین در قلعه اشرف در خاک عراق بود که نهایتا به یک فاجعه انسانی ختم گردید.
نظارت شدید بر نیروها، مصادره داراییها، کنترل جنسی (از جمله طلاق اجباری و ممانعت از ازدواج)، انزوای عاطفی، کار اجباری، ممانعت از خواب، بدرفتاری جسمی و محدودیت خروج، اجبار اعضای ناراضی به خودکشی با قرص سیانور، درآوردن رحِم زنان ، اجبار اعضا برای حضور در کنار سربازان عراقی برای جنگ با نظامیان ایران و . . . شرایطی را فراهم ساخت تا مجاهدین بعنوان یک فرقه سیاسی – مذهبی خطرناک ثبت جهانی شوند. بنحویکه بهنگام اخراج از خاک عراق علیرغم اینکه آنها دهها در خدمت سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اروپا بودند هرگز مجاهدین را به خاک خود راه ندادند و نهایتا با فشار دولت آمریکا در خاک آلبانی و در اردوگاهی دور از شهر تیرانا اسکان داده شدند تا بعنوان اولین موزه عبرت تاریخ معاصر ایران ثبت شود.
- نویسنده : سعید پارسا
- منبع خبر : سایت راه نو
Sunday, 16 March , 2025