نتیجه اینکه؛ چهل سال تروریسم، چهل سال غارنشینی، چهل سال دوری از خانه و خانواده، اجتماع، مقطوع النسل بودن و نداشتن همسر و فرزند، از اعضای «مجاهدین» انسانهای عجیب و غریبی ساخته است که صرفا به درد موزه های فرقه شناسی می خورد. بنحویکه رنگ رویاها و خواب و خیال شان سیاه و سفید و آرزویشان سوار شدن بر خودروی پیکان و ژیان است. تلفن های ثابت شماره چرخان قدیمی همچنان وسیله ارتباطی محبوب آنهاست.
بعد از شکست سنگین جبهه غربی – عربی برای ایجاد آشوب و بلوا در ایران و فراهم ساختن زمینه مناسب برای تهاجم نظامی آمریکا، رسانه های «مجاهدین» این روزها بشدت سرگرم بازتولید عملیات روانی با کلماتی نظیر «انقلاب» و «قیام» اند. بنحویکه نفس شان در شمارش روزهای «قیام»! (روز اول قیام، . . . روز دهم قیام، . . . ) بریده و فعلا در «بیشت و ششمین روز قیام سراسری» زمین گیر شده اند.
اینکه این شمارش تا کجا ادامه خواهد یافت و چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد، بستگی به ادامه توهمات سران فرقه رجوی از یک سو و نیاز مبرم به ایجاد چنین جوی در اردوگاه بشدت قرنطینه شده این گروه در آلبانی دارد.
باید گفت؛ «مجاهدین» هرچند در تبلیغات رسانه ای خود از کلمات «انقلاب» و «قیام» بهره می برند ولی بخوبی می دانند که آنها تنها بازنده اصلی تحولات سیاسی و اجتماعی ایرانند.
چرا که در هیچ تجمع اعتراضی در خصوص افزایش قیمت بنزین و حتی شرایط بعدی آن بصورت اغتشاش، نامی از فرقه رجوی در خیابانها برده نشد. بنابراین «مجاهدین» واقفند که در فضای سیاسی کشور بی آینده هستند. به همین دلیل سعی می کنند خود را به اربابان غربی و عربی شان بیشتر از هر زمان دیگری نزدیک تر کنند.
آن روی سکه ورشکستگی «مجاهدین» در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور، صدور اطلاعیه های بغایت مبالغه شده توسط رسانه های این گروه از تعداد کشته ها و زخمی های اغتشاشات اخیر است که می تواند اهداف زیر را دنبال کند.
اولا تا آنجائیکه بتوانند خوراک تبلیغاتی ضد ایرانی برای رسانه های بیگانه فراهم کرده و حرف های خودشان را از زبان آنها بزنند.
ثانیا سعی می کنند آشوب های اخیر در ایران را به جای «قیام و انقلاب» جا بزنند تا بتوانند برای خودشان در نزد اربابان غربی و عربی شان، موقعیتی را دست و پا کنند.
ثالثا افکار عمومی و ارگانهای حقوق بشر بین المللی را علیه ایران تحریک کنند تا آنها در محکومیت ایران اطلاعیه صادر کنند و «مجاهدین» بتوانند دوباره اطلاعیه آنها را به چرخه تبلیغاتی خود بازگردانند.
رابعا بتوانند برای اعضای نگون بخت خود در اردوگاه این گروه در آلبانی این امیدواری را بدهند که بزودی جمهوری اسلامی سقوط کرده و آنها رهسپار ایران خواهند شد.
قابل توجه اینکه به گزارش خبرنگار سایت خبری بالکانزپست که با یکی از مجروحین «مجاهدین» در حادثه زلزله آلبانی در بیمارستانی در تیرانا مصاحبه داشته گفته است جمهوری اسلامی ایران در ایجاد این زلزله دست داشته است که باعث کشته شدن تعدادی از اعضای این فرقه شده است؟!
بنابراین می توان نتیجه گرفت که بخشی از آمار اعلام شده از کشته ها در ایران توسط «مجاهدین» می تواند کشته های این گروه در زلزله آلبانی را نیز شامل شود. که همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده است.
باید گفت هرچند «مجاهدین» با بهره گیری از ابزار تبلیغاتی سعی می کنند در فضای مجازی از خود چهره ای در هیبت یک آلترناتیو قدرتمند را به نمایش بگذارند، ولی در شدت تنفر مردم ایران از این گروه بدنام کافی است اشاره کنیم که بعد از چهل سال شرارت، تنها حاصل آنان ساکن شدن در تکه زمینی بشدت قرنطینه شده در خاک آلبانی است. که تنها دستاوردشان هم طی ۶ سال اخیر گسترش قبرستان کوچک روستای کنار این اردوگاه است.
نتیجه اینکه؛ چهل سال تروریسم، چهل سال غارنشینی، چهل سال دوری از خانه و خانواده، اجتماع، مقطوع النسل بودن و نداشتن همسر و فرزند، از اعضای «مجاهدین» انسانهای عجیب و غریبی ساخته است که صرفا به درد موزه های فرقه شناسی می خورد. بنحویکه رنگ رویاها و خواب و خیال شان سیاه و سفید و آرزویشان سوار شدن بر خودروی پیکان و ژیان است. تلفن های ثابت شماره چرخان قدیمی همچنان وسیله ارتباطی محبوب آنهاست.
کلماتی مانند؛ اسنپ ، تپسی و . . . بعنوان تاکسی اینترنتی همچنان برایشان گنگ و نامفهوم است.
گوشه نشینی و غرق شدن در اوهام و تخلیات بهترین و تنها سرگرمی آرامش دهنده برای آنها محسوب می شود. البته اگر بیماریهای مزمن که اغلب اعضا و حتی سران فرقه در اردوگاه این گروه در آلبانی را گرفتار ساخته است مجال و فرصت آنرا به آنان بدهد.
- نویسنده : سعید پارسا
- منبع خبر : سایت راه نو
Saturday, 8 February , 2025