اين وجه، یعنی زندان و شکنجه کردن اعضای سازمان توسط شکنجه گران وفادار به رجوی ، آنقدر گزنده و ناروا است كه تنها با بيان داستانهاي زنداني كردن اعضاء ، نحوه شكنجه و كشتن آنها ميتوان ابعاد ضد انساني ايدئولوژي فرقه رجوي را برملا كرد.

از زمانیکه مجاهدین بطورکامل در خاک عراق  مستقر شده و تحت حاکمیت صدام قرار گرفتند توانستند در یک زمان کوتاه مناسبات بسته ای را بوجود آوردند  که پای هیچ شخص و ارگان بین المللی و حقوق بشری تا زمانیکه که در خاک عراق بودند باز نشده باشد.

حضور کامل تشکیلات  مجاهدین در خاک عراق و خزیدن به زیر چتر صدام حسین  و تغییر بنیادین  از یک سازمان انقلابی و مردمی  به یک تشکیلات فرقه ای،  باعث گردید پای زندان و شکنجه و آزار و اذیت اعضای فرقه نیز در قرارگاه اشرف – جزیره ثبات مجاهدین –  در دستور کار سران فرقه   قرار گیرد.

سازمانی که روزی بنیانگذاران و  سایر اعضای آن که در زندانهای شاه  سالهای سال زندانی بوده و تحت انواع شکنجه ها قرار گرفته بودند  و خیلی هایشان نیز اعدام شده بودند،  حالا  بازماندگان آنها و در راس شان شخص مسعود رجوی و یارانش خود به شکنجه گرانی تبدیل شده بودند که اعضای خود را بخاطر عدم قبول عقاید و خط و خطوط سازمان و تن ندادن به پروسه های مغزشویی ، آنان را  تحت انواع تهمت ها و هتک حرمت ها قرار داده و شکنجه شان میکردند.

اگر از من سوال کنید که زشت ترین وجه ایدئولوژیکی سازمان در طول حیات خود چیست؟  بی شک همین موضوع زندان و شکنجه اعضای سازمان توسط دژخیمان و  در کنار آن  تجاوز جنسی توسط شخص مسعود رجوی به زنان نگون بخت در تشکیلات مجاهدین را مطرح خواهم کرد.

این وجه،  یعنی زندان و شکنجه کردن اعضای سازمان توسط شکنجه گران وفادار به رجوی  ، آنقدر گزنده  و  ناروا  است که  تنها با  بیان داستانهای زندانی کردن اعضاء ، نحوه  شکنجه و کشتن آنها میتوان ابعاد ضد انسانی ایدئولوژی فرقه رجوی را برملا کرد. 

کسانی که با فریاد آزادیخواهی و تحقق قسط و عدل وارد این تشکیلات شده بودند حال خود را در زندانهای مجاهدین و با زندان بانها و شکنجه گرانی از جنس «مجاهد خلق» روبرو میدیدند که باور آن شاید برای یک ناظر خارجی کمی مشکل باشد ولی اینها واقعیات درون تشکیلات مجاهدین است که طی سالیان سال در خاک عراق و در قراگاه اشرف بوقوع پیوسته است.

دستگیریهای گسترده  و دسته جمعی که در سال  1373 در درون تشکیلات مجاهدین  و تحت نام پروژه «رفع ابهام و نفوذی»  صورت گرفت هدفی جز  سرکوب اعتراضات درون تشکیلاتی نداشت.

مجاهدین در این پروژه با ساخت انواع زندان  و ابداع انواع شکنجه ها و ایجاد رعب و وحشت در درون تشکیلات آنروی چهره بظاهر دموکراتیک و مردمی فرقه  را  برای اولین بار  به اعضای در بند فرقه نشان داد.

در جریان اجرای این پروژه و راه اندازی انبوهی زندان و شکنجه  و درز برخی اخبار آن توسط کسانیکه توانسته بودند خود را از بند فرقه رها ساخته و به خارج از عراق بروند ،  باعث شد  مجاهدین  از ترس بازدید های احتمالی  ارگانهای حقوق بشری بلافاصله و بطور شبانه بخشی از زندانهای قرارگاه اشرف را با لودر و بولدوزر تخریب  کنند  تا هیچ آثاری از آنها باقی نماند تا اگر بازدیدهای بین المللی  جدی شد هیچ آثاری برای جمع آوری مدارک باقی نماند . ولی علیرغم تمامی اینها و به همت و کوشش کسانی که خود زمانی را در زندانهای مجاهدین بسر برده بودند ، در تاریخ ۲۹ اردیبهشت سال ۱۳۸۴ برابر با نوزدهم می ۲۰۰۵ سازمان دیدبان حقوق بشر یکی از معتبرترین نهادهای بین المللی با انتشار گزارش مفصلی پرده از جنایات هولناک فرقه رجوی علیه اعضای خود برداشت که بسرعت مورد توجه رسانه های جهان قرار گرفت.

این گزارش نشان میدهد که چگونه اعضای ناراضی که از سیاست ها و اعمال غیر دموکراتیک مجاهدین انتقاد نموده و یا قصد خود را برای ترک گروه اعلام کرده اند مورد شکنجه و ضرب و جرح قرار گرفته و یا سالها در سلولهای انفرادی کمپ های نظامی در عراق محبوس شده اند.

لازم بذکر است که در جریان دستگیریهای گسترده سال ۱۳۷۳  نزدیک به  500 نفر  از اعضای سازمان بازداشت و زندان و شکنجه شدند و متاسفانه تعدادی از آنها هم مثل پرویز احمدی و قربانعلی ترابی تحت شدیدترین شکنجه ها جان باختند که اسامی آنها در گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر نیز آمده است.

در اجرای این پروژه  محل هایی برای انتقال دستگیر شدگان آماده شده بود. این پروژه مشخصا توسط ستاد پرسنلی ،  امنیت و با همکاری فرماندهان ارتش ها و مسئولین ستادها  یعنی همان شورای رهبری و تعداد زیادی دیگر از  مسئولین  به اجرا در آمد.

تصور کنید هوادارانی  را که در سالهای بعد از ۱۳۶۰ به جرم عضویت در تشکیلات مجاهدین  درزندانهای رژیم ایران زندانی بودند. آنها  وقتی آزاد شدند  برخی هایشان  برای پیوستن دوباره  به تشکیلات مجاهدین و با ورود غیر قانونی به خاک عراق خود را به مجاهدین رساندند  و بعد از گذشت مدتی حضور در تشکیلات مجاهدین در قرارگاه اشرف و دیدن  مناسباتی که هرگز تصور آنرا نمی کردند ،  با  اعتراض به استراتژی و مناسبات تشکیلاتی  مجاهدین حال خود را مجددا در  زندان و شکنجه گاهی  می یافتند که اینبار زندانش  در قرارگاه  اشرف و شکنجه گرانش همان مجاهدینی بودند که روزی با شعار رسیدن به قسط و عدل و جامعه بی طبقه توحیدی وارد مبارزه شده بودند.

پس ایدئولوژی رجوی هم میتواند از انسانهایی که روزی بخاطر محو زندان و شکنجه از جامعه وارد تشکیلات مجاهدین شده  بودند  شکنجه گران حرفه ای بسازد که  جان همرزمانشان را بگیرند. 

ادامه دارد

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو