موضوعی که خیلی به ما آسیب رساند جاسوسی در لباس پزشکی و پرستاری بود، ما بعد از پیروزی انقلاب فرصتی نداشتیم پزشک یا پرستار تربیت کنیم بخشی از پزشکان و پرستاران عضو (فرقه تروریستی مجاهدین) بودند و با جمع آوری اطلاعات و در اختیار قرار دادن آن به صدام ضربه زیادی به رزمندگان وارد کردند.

آزادسازی خرمشهر از اهداف اصلی عملیات بیت‌المقدس در خلال جنگ ایران و عراق بود، که توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی و احمد متوسلیان) انجام گرفت.

فتح خرمشهر بازتاب جهانی داشت و عراق با از دست دادن خرمشهر، از نظر سیاسی تکیه‌گاهش را برای مذاکره از دست داد.  این نبرد از لحاظ نظامی، به‌عنوان نقطهٔ عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته می‌شود.

آنچه که ذیلا آورده می شود مصاحبه خبرنگار خبرگزاری ایرنا با رزمنده ای بنام مهدی زمردیان است که در دفاع از خرمشهر حضور داشت .

آقای زمردیان با کلام نافذش حال و هوای آن دوران را زنده کرد و غریبی  رزمندگان را از زاویه ای دیگر بیان کرد.

مهدی زمردیان سخن را اینگونه آغاز کرد و گفت: امروز بنده می خواهم رشادتها و دلاوریهای مدافعان خرمشهر را از زاویه ای دیگر که کمتر به آن پرداخته شده است بیان کنم، رزمندگان آن دوران از رشیدترین، شجاعترین، دلاورترین، تاکتیکی ترین و غریبترین رزمندگان اسلام بودند.

حاج مهدی آزادسازی خرمشهر را یک معجزه خواند و گفت: بچه ها در خرمشهر کمبود امکانات داشتند ( نیرو، نظامی، تجهیزات، غذا، پزشکی، دارو) با وجود این کمبودها بچه ها خیلی عالی مقاومت می کردند حتی بی توجهی برخی از مسئولان وقت مانند بنی صدر هم نتوانست روحیه بچه ها را تضعیف کند.

زمردیان ادامه داد: موضوعی که خیلی به ما آسیب رساند جاسوسی در لباس پزشکی و پرستاری بود، ما بعد از پیروزی انقلاب فرصتی نداشتیم پزشک یا پرستار تربیت کنیم بخشی از پزشکان و پرستاران عضو  (فرقه تروریستی مجاهدین) بودند و با جمع آوری اطلاعات و در اختیار قرار دادن آن به صدام ضربه زیادی به رزمندگان وارد کردند.

زمردیان ادامه داد: بعد از آن که ما این معبر را به یاری خدا شناسایی کردیم تیمهای اطلاعاتی تشکیل دادیم و به عنوان کارگری که به مجروحین کمک کنیم و آنها انتقال دهیم وارد بیمارستانها شدیم و به عینه دیدیم پزشکان چه خیانتهایی می کنند.

این رزمنده دفاع مقدس اظهار داشت: مثلا یک مجروح را که میاوردند او در آن حال نمی دانست چه می گوید لذا ناخواسته اطلاعات گردان و تعداد شهدا و مقدار مهمات و تجهیزات را به زبان می آوردند و آنوقت بود که کار پزشکان و پرستاران که وابسته به مجاهدین بودند شروع می شد اطلاعات را جمع آوری کرده و در اختیار دشمن قرار می دادند.

وی اضافه کرد: مدت زیادی طول نکشید ما خیلی از این جاسوسها را شناسایی کردیم و تحویل مقامات دادیم ولی خیلی ها را هم که فهمیده بودیم جاسوسی می کنند دستگیر نکردیم چون به خدماتشان نیاز داشتیم و به علت کمبود پزشک باید آنها رزمندگان و مردم شهر را درمان می کردند ولی زیر نظرشان داشتیم.

این رزمنده دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: این غریبی رزمندگان خیلی ها را آزار می داد که حتی بعد مجروحیت کسی نیست از آنها با جان و دل پرستاری کند حتی در صدد به شهادت رساندن آنها هم بودند و این جمله امام امت که خدا خرمشهر را آزاد کرد حقیقتی غیر قابل انکار است.

لینک به قسمت هفتم (پیوستن رجوی به ارتش صدام)

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو