مشخص شد ارباب خلیج فارس کیست
ایرانی ها با زیرکی تمام روی نقطه ضعف انگلیس سرمایه گذاری کردند و هزینه ها را چه از نظر اقتصادی چه از نظر سیاسی برای انگلیس بالا بردند.
شرایط سیاسی و اقتصادی دولت انگلیس اجازه نمی داد که این کشور به ادامه روند توقیف کشتی گریس ۱ ادامه دهد و ایالات متحده که انگلیس را وادار کرده بود این کار را انجام دهد حاضر نبود در هزینه ها با انگلیس شریک باشد.
در حالی که سیاست ها و رفتارهای انگلیسی ها و آمریکایی ها در طی این دو ماه حالت سردرگم داشت و معلوم نبود که می خواهند چه کاری انجام دهند ایرانی ها هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه نظامی با یک سیاست هماهنگ پیش رفتند.
تقاضای آمریکا برای ادامه توقیف کشتی ایرانی و یا حتی مصادره آن به این دلیل بود که برخی تندروها در ایالات متحده هنوز به دنبال افزایش تنش در جهان هستند و از اینکه تنش در سطح بین المللی کاهش یابد ناراحت هستند.
آنها علیرغم همه شکست هایی که در عرصه سیاست خورده اند هنوز قبول ندارند درس را یاد بگیرند و تلاش دارند به رفتار خود ادامه دهند.
بر کسی پوشیده نیست که آقای جان بولتون هر آنچه در توان داشت انجام داد تا بلکه بتواند ماجرای آزادی کشتی گریس ۱ را به هم بزند و چند بار نیز به انگلیس سفر کرد و یا با مقامات انگلیسی تماس داشت اما در نهایت به آنچه می خواست نرسید.
همانگونه که قبلا نیز اشاره کردیم در مقابل ایران یک رفتار و سیاست منسجم چه در عرصه سیاست بین المللی و چه در عرصه نظامی در پیش گرفت و شاید بتوان گفت صحبت های آقای روحانی نشان داد که درس ایران برای غربی ها چیست.
کشتی در مقابل کشتی ، تنگه در مقابل تنگه، صلح در مقابل صلح و نا امنی در مقابل نا امنی.
همین که ایرانی ها توانستند با اقتدار در مقابل ایالات متحده و انگلیس بایستند عملا آنها توانستند منطقه خاورمیانه را از یک جنگ تمام عیار نجات دهند وکاری کنند که فعلا خیال همه راحت باشد که قرار نیست کسی جرئت کند به ایران حمله کند.
همچنین ایرانی ها به همه فهماندند که کسی نمی تواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند و یا اینکه جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد و هر کشوری که جسارت کند وارد این ماجرا شود با واکنش شدید ایران مواجه خواهد شد.
حدود سه ماه پیش آمریکایی ها باور داشتند که در آخرین مرحله تحریم های خود با ارسال ناوگان های نظامی به منطقه خلیج فارس جلوی تردد کشتی های ایرانی را می توانند بگیرند و بعد محاصره ایران تکمیل خواهد شد.
وقتی که در اجرای این نقشه ناکام ماندند به سمت نقشه دوم خود رفتند و ماجرای بمب گذاری نفتکش های فجیره و بعد از آن کشتی ژاپنی را راه انداختند تا به جهانیان بگویند که منطقه دریای عمان و خلیج فارس نا امن است و نیاز به لشکر کشی است تا امنیت آن حفظ شود اما باز هم موفق نشدند.
حتی در این ماجرا هم می بینیم تنها کشوری که با آمریکا همراهی کرد انگلیس بود.
بعد از اینکه آمریکایی ها در نقشه دوم خود شکست خوردند به سمت نقشه سوم پیش رفتند و خوب ماجرای توقیف نفتکش ایرانی را راه انداختند.
ایران سر دوراهی قرار می گرفت.
یا باید این توقیف را می پذیرفت و صادرات نفت اش عملا متوقف می شد چون دیگر اطمینانی برای تردد نفت کش های ایرانی در هیچ جایی از دریاها و اقیانوس ها وجود نداشت و یا اینکه بلا فاصله یک کشتی انگلیسی را متوقف می کرد تا تلافی کند و بالطبع ایالات متحده و انگلیس به سمت نقشه خود مبنی بر ایجاد ائتلاف بر علیه ایران پیش می رفتند.
ایرانی ها وارد بازی آمریکا و انگلیس نشدند بلکه خود بازی شان را انجام دادند.
اول با دیپلماسی شروع کردند و حدود دو هفته دیپلماسی ایران بصورت فعال در سطح بین المللی همه کشورهای جهان را نسبت به خطر این اقدام انگلیس توجیه کرد.
سپس ایرانی ها اقدام به توقیف کشتی انگلیسی کردند.
البته همان شب که کشتی انگلیسی توقیف شد طبق بسیاری اخبار ایرانی ها چند کشتی انگلیسی دیگر را نیز توقیف کردند تا به انگلیسی ها و دیگر کشورها نشان دهند که ارباب تنگه هرمز کیست اما مشاهده کردیم تا صبح نشده این کشتی ها را آزاد کردند تا نشانه ای باشد بر اینکه ایران می خواهد فقط رفتار به مثل داشته باشد.
میانجی گری های زیادی طی این یک ماه برای حل ماجرا انجام شد و برخی مخصوصا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس باور داشتند که ایرانی ها با حضور اولین میانجی وا خواهند داد و کشتی انگلیسی را به امید آزادی کشتی ایرانی آزاد خواهند کرد اما اینبار ایرانی ها جور دیگری رفتار کردند.
آنها اصرار داشتند که دیگر نقد را نمی دهند نسیه بگیرند و اول انگلیسی ها باید کشتی ایرانی را آزاد کنند.
همین هم شد.
احتمالا هم طی هفته آینده دادگاه در ایران به ماجرای کشتی انگلیسی رسیدگی کند و اگر اتفاق خاصی پیش نیاید این کشتی پس از پرداخت جرایم آزاد شود.
اما اتفاقی که پیش آمده این است که ایرانی ها درسی را به انگلیسی ها و آمریکایی ها دادند که هیچ وقت فراموش نخواهند کرد.
البته فقط انگلیسی ها و آمریکایی ها این درس را نخواندند بلکه دیگر کشورها هم مجبور شدند پای میز درس بنشینند.
مشخص شد ارباب منطقه خلیج فارس وتنگه هرمز کیست.
همچنین مشخص شد که ایران یک بازیگر بسیار سخت و حرفه ای است وبه این راحتی ها نمی توان با آن مقابله نمود.
درس اصلی در این بود که متوقف نمودن صادرات نفت ایران امکان پذیر نمی باشد و اینکه برخی تصور می کردند آمریکا و یا انگلیس جسارت حمله به ایران را دارند نیز تصور اشتباهی است.
با توجه به این شرایط است که می بینیم کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تلاش دارند در مواضع خود نسبت به ایران تجدید نظر کنند و بسیار آشکارا مواضعشان را تغییر داده اند و از سوی دیگر هیچ کشوری در جهان حاضر نیست با آمریکا در ائتلاف موسوم خود همکاری کند.
علیرغم اینکه ایالات متحده امروزه شدیدترین تحریم ها و فشارها را بر علیه ایرانی ها تحمیل کرده اما در عرصه سیاست بین المللی امروزه این آمریکا است که محصور شده و ایران است که بازی را دست گرفته.
- نویسنده : عماد آبشناس
Tuesday, 15 October , 2024