این روزها سایت ها و کانال های تلگرامی رسمی و غیر رسمی «مجاهدین» پر از اخبار تحریف و سانسور شده از تظاهرات لبنان است.

هنوز حمایت تبلیغاتی «مجاهدین» از داعش در سال ۱۳۹۳ در سایت رسمی این گروه در تصرف بخش هایی از استانهای شمالی عراق از جمله موصل یادمان نرفته است.

یا اینکه در بحران سوریه چگونه مریم رجوی در همسویی مشمئز کننده با نیروای داعش در این کشور در خرداد ماه ۱۳۹۳ به دیدار چوپانی به نام احمد جربا رئیس وقت باصطلاح ا«ئتلاف ملی نیروهای مخالف دولت سوریه» در پاریس شتافت.

حال تحولات لبنان و تظاهرات خیابانی مردم این کشور سوژه تبلیغاتی این گروه در راستای منافع آمریکا ، عربستان سعودی و اسرائیل، عاملین اصلی برهم زننده نظم در این کشور تبدیل گشته است.

هدف «مجاهدین» طبق خواسته آمریکا و عربستان سعودی اختلاف افکنی بین ارتش و نیروهای مفاومت از جمله حزب الله لبنان از یک سو و گروههای مختلف در این کشور از سوی دیگر است.

سایت رسمی منافقین در ۳۰/۰۷/۹۸ نوشت: «دوشنبه شب دسته‌های چماقدار حزب‌الله و گروه امل قصد یورش به جمعیت عظیم قیام‌کنندگان در بیروت را داشتند که توسط نیروهای ارتش پس رانده شدند.».

چیزی که بشدت از سوی حزب الله لبنان تکذیب شد و اعلام کرد که یورش کنندگان از حزب الله نیستند.

رهبران نادان و البته کودن مجاهدین همانند قضایای سوریه اینبار می خواهند از طریق لبنان جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنند؟؟!! تا ضمن انجام به وظایف تبلیغاتی مشخص شده توسط  آمریکا و عربستان سعودی، سرگرمی جدیدی را نیز برای نگون بخت های  اسیر در اردوگاه این گروه در آلبانی را فراهم سازند.

لذا جدیدترین حماقت خنده دار از قول «سخنگوی مجاهدین» (بخوانید مریم رجوی) در سایت رسمی این گروه خطاب به ارتش ایران این است که: «اقدام علیه پاسداران و بسیجیان در هر فرصت مانند پرسنل مردمی ارتش در لبنان»؟؟!!

ولی آنچه در این میان جا دارد بدان اشاره کرد تفاوت ماهوی فرقه بدنام رجوی با اکثریت مردم لبنان است که در دو سوی طیف وابستگی و مزدوری تمام عیار به بیگانگان از جمله آمریکا و عربستان سعودی و حق طلبی با حفظ مرز سرخ های استقلال ملی است. که گوشه هایی از آن در این تجمعات بخوبی نمایان بود ولی هرگز اخبار آن در سایت های رسمی و غیر رسمی مجاهدین انعکاس نیافت.

باید گفت علیرغم آنکه تظاهرات لبنان بر موضوعات مشخصی مانند اعتراض به وضع مالیات، فساد مالی برخی مقامات و کنار رفتن تعدادی از آنها متمرکز است اما معترضان در این حین پیام‌هایی نیز برای آمریکا، اسرائیل و فلسطین فرستادند.

در همین رابطه تظاهرات کنندگان روز دوشنبه ۲۹/۰۷/۹۸ پرچم اسرائیل را آتش زدند تا اینگونه به سیاست‌های این رژیم اعتراض کنند.

روزنامه «عربی ۲۱»، نیز روز سه شنبه در گزارشی به همین موضوع پرداخت و با انتشار عکس و فیلم‌هایی از کاربران اینترنتی به آتش زدن پرچم آمریکا در کنار پرچم اسرائیل در میدان «ریاض الصلح» (مقر نخست‌وزیری لبنان) اشاره کرد.

حال اگر از جست و خیز های تبلیغاتی «مجاهدین» بگذریم این سوال مطرح استکه: واقعا این روزها در لبنان چه می گذرد؟

اعتراض‌ها در لبنان از پنجشنبه گذشته در پی نارضایتی مردم از وضع مالیات بر سوخت و همچنین افزایش خدمات اینترنتی از جمله تماس با واتساپ آغاز شد. از سوی دیگر نارضایتی مردم از وضعیت بانک‌ها که بعضا بهره‌های زیادی می‌گیرند و در تبادلات مالی و ارزی نیز با محدودیت‌هایی رو به رو هستند و نیز پایین بودن سطح خدمات از جمله در زمینه جمع‌آوری زباله و پسماند  است. در مجموع مردم لبنان این روزها از حجم عظیم فساد، بی‌عدالتی و تحمیل هزینه‌های زیاد از سوی دولت به جامعه شاکی هستند و در چند روز گذشته اعتراضات خیابانی را شکل داده اند که از آن به‌عنوان یکی از بزرگترین ناآرامی‌های داخلی لبنان در دهه‌های اخیر یاد می‌شود.

ولی بنظر میرسد دست هایی در کار است تا خواسته های برحق مردم لبنان را در راستای منافع کثیف  آمریکا، عربستان سعودی و اسرائیل تغییر مسیر بدهند.

در همین رابطه سایت خبری تحلیلی اسپوتنیک روسیه سی ام مهر ۹۸ برابر با بیست و دوم آکتبر ۲۰۱۹ نوشت: تظاهرات لبنان بدون هیچ برنامه ریزی قبلی توسط مردم ستم دیده شروع شد و همه برای بیان مشکلاتشان به خیابان ها آمدند اما امروزه مشاهده می کنیم سفارت های آمریکا و عربستان سعودی در بیروت عوامل خود را به میان معترضان فرستاده اند و ملیون ها دلار دست آنها داده اند تا سور و سات تظاهر کنندگان را فراهم کنند وجوانان لبنانی از خیابان ها به خانه نروند.

شبکه تلویزیونی المنار، فرماندهی ارتش لبنان نیز امروز در بیانیه ای اعلام کرد: یک یگان واحد اطلاعات “محمد علی ترشیشی” را به خاطر جا زدن خود به عنوان یک عالم دینی و توزیع پول با منبع نامعلوم بین تظاهرات کنندگان در شهر بیروت دستگیر کرد. این بیانیه افزود: تحقیقات از فرد بازداشت شده از طرف مراجع ذیربط آغاز شده است.

آقای عماد آبشناس کارشناسی مسائل سیاسی در  سایت خبری تحلیلی اسپوتنیک در این خصوص می نویسد: «. . . مشکلات اخیر اقتصادی لبنان از زمانی شروع شد که آمریکایی ها شروع کردند به بانک مرکزی لبنان فشار بیاورند تا سیستم های بانکی خود را برای آنها باز کند . . .  در حالی که می دانیم سیستم بانکی لبنان مبنی بر ساختار محرمانه بودن  همانند سیستم بانکی سوئیس می باشد.

وقتی که سرمایه گذاران متوجه شدند حاکم جدید بانک مرکزی لبنان آقای ریاض سلامه تصمیم گرفته با آمریکایی ها همکاری کند و ساختار بانکی لبنان را وفق مراد آنها اداره کند بسیاری از سرمایه گذاران سریع اقدام به بیرون کشیدن سرمایه های خود کردند و طبعا لبنان با کمبود نقدینگی ارزی مواجه شد.

از سوی دیگر بانک جهانی برای اعطای وام به دولت لبنان دستور العمل هایی را برای این دولت ارسال کرد که طبق آن باید دولت لبنان در بسیاری از موارد مالیات وضع می کرد و درآمد خود از مالیات را افزایش می داد و برخی هزینه های خدماتی را کم می کرد تا بانک جهانی به لبنان کمک کند. حال چه کسی است که نداند دستور العمل های بانک جهانی از کجا می آید، آمریکا.

همزمان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و کشورهای اروپایی که وعده های مختلفی برای کمک به لبنان داده بودند به هیچ کدام از وعده های خود عمل نکردند تا دولت لبنان با مشکلات اقتصادی خود تنها بماند.

همچنین می توان از سایر عواملی که در جریانات اخیر لبنان تاثیر داشتند بشرح زیر نام برد:

– با توجه به اینکه هم پیمانان آمریکا و عربستان سعودی در انتخابات اخیر مجلس لبنان شکست خوردند لذا در صددند هیچ اقدامی در دولت کنونی لبنان موفق نباشد.

– هدف آنها ساقط کردن دولت کنونی لبنان است امری که حزب الله لبنان با هوشمندی کامل با آن مخالفت و از دولت سعد حریری حمایت کرد.  چرا که اگر دولت لبنان ساقط شود با توجه به اینکه  سعد الحریری تنها گزینه برای نخست وزیری می باشد لذا برای تشکیل دولت بعدی ممکن است به یک فرصت طولانی تر از قبل (شش ماه) نیاز داشته باشد.  امری که خود موجب ایجاد خلأ قانونی حکومتی در لبنان می گردد و بالطبع مشکلات مردم لبنان را دو چندان می کند.

– در شرایط فعلی، تهدید این است تجمعات و خواست های برحق مردم لبنان به مبارزه جریانات سیاسی میان یکدیگر منجر شود که می تواند لبنان را بار دیگر به سالهای جنگ داخلی در این کشور بازگرداند.