«مجاهدین» سعی داشتند علیرغم کشتاری که در عملیات مروارید از اکراد کرده بودند با بخشی از اسرای کُرد در یک دستگاه تبلیغی رفتار کنند. تا شاید کمی از بار زشت و منفی وابستگی تمام عیار به ارتش صدام حسین و کشتار مردم کرد کاسته شود.
برگرفته از کتاب خداوند اشرف از ظهور تا سقوط
بعد از اتمام درگیریها و پایان موفقیت آمیز عملیات مروارید در فروردین ماه سال ۱۳۷۰ تعداد زیادی از نیروهای کُردی توسط یگانهای ارتش آزادیبخش ، اسیر و به قرارگاه اشرف آورده شدند. که تعداد زیادی از شهروندان عادی نیز در بین آنها بودند. اینها علاوه بر کسانی بود که در صحنه توسط تانک های مجاهدین زیر گرفته شده و کشته شده بودند.
بخشی از این نفرات در محلی در ورودی قرارگاه اشرف و بخشی دیگر یعنی کسانی که در درگیریهای مستقیم با سازمان درگیر شده بودند به زندان معروف سازمان در محل پرسنلی (*) انتقال یافتند. البته لازم بتوضیح است که تعدادی از آنها بصورت مخفی و بلافاصله بعد از اسارت تحویل مخابرات (اطلاعات) عراق داده شدند.
«مجاهدین» سعی داشتند علیرغم کشتاری که در عملیات مروارید از اکراد کرده بودند با بخشی از اسرای کُرد در یک دستگاه تبلیغی رفتار کنند. تا شاید کمی از بار زشت و منفی وابستگی تمام عیار به ارتش صدام حسین و کشتار مردم کرد کاسته شود.
نا گفته نماند تنها تعداد معدودی از مسئولین سازمان که دست اندرکار عملیات بودند، از وجود این زندانیان در قرارگاه اشرف اطلاع داشتنتد.
در همین راستا تخلیه اطلاعاتی اسرا نیز جزو مسئولیت های ستاد اطلاعات سازمان محسوب میشد. این کار بطور سیستماتیک در سازمان صورت میگرفت و مهمترین اخبار و اطلاعات بدست آمده از اسرا هم در گردش کار ستاد اطلاعات مورد استفاده قرار میگرفت و هم به اطلاعات عراق تحویل داده میشد.
ضمن اینکه از این اطلاعات برای پاسخگویی به انبوه سوالات نظامی سیستم های اطلاعات و استخبارات ارتش عراق که یکی از وظایف عمده ستاد اطلاعات محسوب میشد نیز استفاده میگردید.
خواسته های اطلاعاتی طرف عراقی بسته به سطح درخواست کننده فرق میکرد. معمولا اطلاعات تاکتیکی توسط افسران اطلاعات و روابط قرارگاهها و ارتش ها در ملاقات هایی که با متناظریبن خود در سطح ارتش عراق و فیلق ها (مراکز سپاه های هفت گانه وقت عراق) در مناطق مرزی انجام میدادند به آنها داده میشد. این ملاقاتها بصورت دوره ای در سطح ستاد اطلاعات و افسران روابط و اطلاعات ارتش های سازمان با فرماندهان گردانها ، تیپ ها و فیلق های ارتش عراق صورت میگرفت و اطلاعات تاکتیکی نیز متناسب با سطح ملاقات کننده ها به آنها داده میشد.
تقریبا یک ماه و شاید هم بیشتر تخلیه اطلاعاتی دستگیر شده گان طول کشید. این افراد تا مدتها در اسارت سازمان بودند. بتدریج که اوضاع آرام شد و بعد از تسلط کامل دولت مرکزی بر امور و بدست گرفتن کنترل کامل کشور خیلی از این نفرات تحویل نیروهای عراقی گردیدند.
سازمان سعی میکرد در مقابل انبوه سوالات اعضاء در قبال سرنوشت دستگیرشدگان بازهم به دروغ متوسل شود.
بنابراین مسئولین سازمان براساس توجیهی که شده بودند در نشست ها اینطور توضیح می دادند؛ «علیرغم اینکه دولت آنها را از ما میخواست ولی ما مقاومت کرده و به آنها گفته ایم که اینها اسیر ما هستند و ما خودمان آنها را تعیین تکلیف خواهیم کرد.» ولی کیست که نداند این توضیحات فقط و فقط جهت جلوگیری از فشار نیروهای درون تشکیلات بر مسئولین سازمان بوده و صرفا جوابی در مقابل انبوه سوالاتی بوده که اعضا از مسئولین خود در این رابطه میکردند.
سرکوب اکراد توسط سازمان برای صدام خیلی ارزشمند بود چرا که ارتش صدام این مناطق را کاملا خالی کرده بود و نیروهای مسلح کُرد می توانستند در عرض ۴۸ ساعت و بدون مقاومت تا بغداد پیش بروند ولی سازمان بزرگترین خدمت را در حق صدام کرد و حکومت او را از سرنگونی حتمی نجات داد و دقیقا به همین دلیل بود که بعد از عملیات مروارید صدام برای شخص رجوی مدال قهرمان جنگ فرستاد و عزت ابراهیم شخصا آنرا بر گردن رجوی آویخت.
(*) لازم بتوضیح است در زندان پرسنلی طی سالهای ۷۳ و ۷۴ تعداد زیادی از مخالفان سازمان زندانی بودند. البته این محل در مقطع عملیات مروارید زندان کوچکی بود که بعدا گسترش یافت و دارای چندین سلول انفرادی شد. که تعداد زیادی از اعضا و مسئولین مخالف سازمان در آن زندانی و شکنجه میشدند.
- نویسنده : سردبیر
- منبع خبر : سایت راه نو
Wednesday, 4 December , 2024