منفعت طلبی های افسارگسیخته هیئت حاکمه امریکا در خاورمیانه ، الزام حمایت از رژیم اسراییل در قبال سماجت بحق مردم فلسطین برای احقاق حقوق شان ، رعایت تعادل قوا و حفظ رجحان های برتر  اقتصادی و استراتژیک درقبال کشورهای چین و روسیه  و اثرات دلارهای عربستان و امارات و بحرینی بسوی زرادخانه های ایالات متحده ، امپریالیسم امریکا را برآن داشته به واسطه بعضی از خواسته های اقتصادی مردم از مسئولین کشور سمبه فشار را به زعم خود برای به زیر کشاندن نظام و هژمونی جمهوری اسلامی ایران افزایش دهد . فضاسازی های لازم برای بزرگ نمایی موضوع ایران هراسی در بین کشورهای منطقه و حتی اروپا قطعا در راستای اخذ سفارشات کلان برای فروش انواع جنگ افزار و … به کشورهای عربی منطقه خلیج فارس در طی این دوره اندک بوده است.  در این بین فرقه تروریستی مجاهدین که همواره مخاطبی در بین عموم مردم ایران برای تشکیلات بهم ریخته خود نمی یابد و از خیلی وقتها پیش بدنبال لابی گری در کریدور مجالس انگلیس و کنگره امریکا برای متقاعد نمودن آنان جهت سرشاخ شدن با ایران میباشد ، بنا را جهت ابتیاع مقدمات با دامن زدن به بازار شایعات اجتماعی ، سیاسی و حتی اقتصادی و جاانداختن واژه به اصطلاح کانون های شورشی !! در محیط های اجتماعی نموده است . اذعان فرقه رجوی براین هست توده های مردم به هر دلیلی جرات شروع هر اعتراض اقتصادی را نداشته و می طلبد که کانون های شورشی که نهایتا دو نفر و یا سه نفر خواهند بود با تحرک خود فضای اجتماعی و سیاسی را شکسته و مردم عادی را به صحنه بکشانند !!! .

فی الواقع این طرح مصداق بارز استراتژی جنگ مسلحانه آنها از بدو تشکیل سازمان بوده که همواره هیچ نقشه راهی را برای حل مشکلات پیشرو پیدا ننموده و برآن بوده اند که پیشتاز و پیشرو !!؟؟ میتواند آن فضای مورد نظر را برای پیشبرد اقدامات بعدی خود فراهم نماید . در عبارتی ساده تر همان حرکت جدای از مردم که اینک و از مدتها پیش این راه کج با نمایش پناه آوردن آنان به حکومت دیکتاتوری صدام حسین و تشکیل ارتش به اصطلاح آزادیبخش بعنوان جزوی از ارتش عراق در سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که با حمله امریکا به عراق و بمباران قرارگاه اشرف در استان دیالی و توافقنامه سازمان با امریکاییان و قبول خلع سلاح و جدایی بیش از ۱۵۰۰ نفر از مجموع ۳۴۰۰ نفر موجود آن زمان ، به مانند بادکنکی بی ارزش یا اسیر باد شده و رها گردید و یا ترکید و هیچ شد …

بازبینی نتایج موج سواری فرقه مجاهدین در اعتراضات اقتصادی و اجتماعی دو سال اخیر کشورمان موید این مطلب هست که در هیچ مقطع زمانی نتوانسته اند به اندازه یک اپسیلون تاثیرگذار این پدیده های اجتماعی باشند حتی بازانتشار همان اخبار که اغلب از سایت و کانال های داخل کشور بوده نیز نتوانسته جرگه تبلیغات موردنظر آنان را وسعی ببخشد و یا توسعه دهد.

مطمئنا فیلمبرداری یک نوشته در کف دست فلان کس در کوچه باغ خلوت فلان شهر و یا تطمییع اقتصادی گاها چند نفر با نیازهای اقتصادی لازم شان برای نوشتن شعاری در ارتفاعات فلان کوه قطعا جز مصارف تبلیغات داخل تشکیلاتی بوده و  هیچ مشکل و یا هیچ معضل و نهایتا هیچ تهدیدی برای کشورمان نخواهد بود و همه این رذالت ها ثمراتی را برای تشکیلات در حال فروپاشی رجوی ببار نخواهد آورد . حتی کانال های بسیار ضعیف و منطقه ای و شهری در کشورهای اروپایی که گاها با پرداخت هزینه نمایش چند دقیقه ای از سیرک و نمایش مسخره سالانه ویلپنت در پاریس را در آن روزها نمایش میدهند تاکنون چنین اتفاقاتی را برای چند ثانیه هم به اکران درنیاورده اند . ضمن اینکه فعالیتهای سیمای ضد آزادی سازمان جایگاه خود را در خدمت به امریکا با گردآوری بازخورد تشدید تحریمات اقتصادی ،غذایی و پزشکی علیه مردم ایران مورد کنکاش قرارداده و در اقدامی شرم آور مبادرت به بزرگنمایی آنان نزد اربابان امریکایی شان نموده اند . عصبانیت ستاد به اصطلاح داخله فرقه رجوی این روزها فزونی یافته و در دست و پازدن های بی نتیجه از ارتباط با داخل کشور مسیرهای تاریک خود را در رصدهای اشتباه می پیمایند . مشخص است به هرحال سمت و سوی سیاسی و اقتصادی کشورمان در تعادل قوای جدید منطقه ای و جهانی ، با همت مردم و صبوری آنها به ثمر خواهد نشست و دستاوردهای مثبت معیشتی حاصل زحمات و تلاش آنان خواهد شد. .