حاصل مرگ اعضای فرقه چیزی بیش از لعن و نفرین خانواده هایشان بر رجوی و تجربه دردناک گرفتار شدن در فرقه ها نیست. آنها بزودی فراموش می شوند گویی اینکه نه بودند و نه رفتند.
اینجا قلمرو شیطان است. فرقه ها هرگز زندگی نمی بخشند. مرگ تنها هدیه رهبر فرقه به اعضای گرفتار است. کار فرقه ها وادار کردن اعضایشان به کشتن کسانی است که از نظر فرقه دشمن محسوب می شوند. خروج از فرقه بدلیل اینکه آنها اطلاعات زیادی از کارهای پنهان فرقه کسب می کنند ممنوع است . نهایتا هم مرگ تنها هدیه ای است که از سوی رهبران این فرقه به اعضای در اسارت شان هدیه می شود.
اینجا شهر غریبی است. نگون بخت هایی که پاداششان در حال حیات آجیل و شیرینی ، و بهنگام قربانی شدن ، آئینه و قند است و شانه کشیدن بر موهایشان.
مصاحبه، نوشتن نامه به رهبر فرقه و اعلام سرسپردگی کامل ، اعتراف به چیزهایی که از نظر فرقه گناه محسوب می شود، هویت بخشی کاذب با پوشاندن لباس پاسبونی به آنها و آویزان کردن مدال های خروس نشان بر سینه هایشان برای گرفتن عکس و تهیه فیلم، یک روش روتین و همه گیر در فرقه رجوی است که باید اعضای گرفتار در زمان حیات شان به آنها تن دهند.
گویی هیچ چیز واقعی وجود ندارد. هرچه هست یک صحنه سازی مضحک فرقه ای است، تا با نمایش آنها به مخاطبانشان، شاید جمعی دیگر را فریب داده و در این فرقه گرفتار کنند تا به حیاث کثیف شان برای چند صباح دیگر ادامه دهند.
اعضای گرفتار، هم زندانی اند و هم زندانبان. به اجبار باید در یک محیط جمعی زندگی کنند تا مطابق آموزه های فرقه ای بتوانند همدیگر را تحت کنترل داشته باشند.
هرگونه علاقه و رابطه عاطفی و انسانی بین آنها ممنوع است و اگر وجود داشته باشد هر دو طرف بسختی مجازات می شوند.
تجرد و طلاق از همسر و گسستن پیوند خانوادگی اصل اساسی در مناسبات فرقه رجوی است. فکر کردن به هرگونه روابط و مناسبات زناشویی و سکس ممنوع است.
اعضای نگون بخت برده های رهبر فرقه محسوب می شوند. که بهنگام مرگشان هم کسی بر آنها گریه نمی کند و در تاریکی شب و در اوج تنهایی به دل خاک سپرده می شوند.
مرگ های اخیر نیز از این قانون مندی خارج نیست. رجوی، مسعود نصیری را نیز همانند سایر اعضای نگونبخت فرقه به جنایت علیه هموطنانش و کشتن سربازان در جبهه ها مجبور کرد. تا در سایه چنین جنایاتی در مقام فرمانده واحد های عملیاتی این فرقه قرار بگیرد. او نیز شب و روزش در آموزش بکارگیری سلاح و آدم کشی سپری شد تا پس از مرگش عکس های او در لباس پاسبونی با مدال های خروس نشان آویزان بر سینه اش به نمایش در آید.
شهین قاسمی نیز در تشکیلات رجوی به مقام « شورای رهبری » ارتقاء داده شد تا زمینه تجاوز جنسی این مردک پلید بر او نیز فراهم شود. ستمی که بطور مضاعف و سیستماتیک بیشتر از مردان بر زنان نگونبخت این فرقه روا داشته می شود.
بنابراین حاصل مرگ اعضای فرقه رجوی چیزی بیش از لعن و نفرین خانواده هایشان بر رجوی و تجربه دردناک گرفتار شدن در فرقه ها نیست. آنها بزودی فراموش می شوند گویی اینکه نه بودند و نه رفتند.
- نویسنده : سعید پارسا
- منبع خبر : سایت راه نو
Monday, 17 March , 2025