پانزدهم شهریور مواجه با پنجاه و پنجمین سال تاسیس سازمان تروریستی مجاهدین هستیم. ولی از دو سال پیش بتدریج فرقه رجوی موضوع گرامیداشت این مناسبت را نیز به آرامی کمرنگ کرده است.
این روزها لاپوشانی چهره اصلی ترین مهره موسس این سازمان یعنی عبدالرضا نیک بین – که اغلب کتب آموزشی سازمان را تهیه و تدوین نموده و در سال ۱۳۴۷ از تشکیلاتی که خود یکی از پایه گذاران آن بود جدا شد، و اول مرداد ۱۳۹۶ در پی چند سال ابتلا به بیماری سرطان، درتهران درگذشت، – از الزامی ترین وظایف رهبری این گروه تروریستی بشمار می رود.
طبق “روایت رسمی”، سازمان مجاهدین توسط محمد حنیف نژاد ، سعید محسن و اصغر بدیع زداه گان در سال ۱۳۴۴ بنیاد نهاده شد. واقعیت اما این است که گرچه دو نفر اول و بخصوص محمد حنیف نژاد نقشی تعیین کننده داشتند ،اما نفر سوم نه اصغربدیع زادگان بلکه عبدالرضا نیک بین رودسری (عبدی) بود. بدیع زاده گان یک سال بعد از تاسیس درسال ۱۳۴۵ به این جمع سه نفری پیوست.
سفیدسازی و پاکسازی افکار عمومی خارجی و داخل کشور به جهت عملیات خشونت طلبانه علیه مستشاران آمریکایی در قبل انقلاب و ترورهای کور سالهای دهه ۱۳۶۰ و تلاش برای جا انداختن وجهه جدید و البته تصنعی باصطلاح سیاسی و نافرمانی مدنی، و . . . ، اهم موارد و مشکلاتی هستند که رهبری این جریان تروریستی را وادار به اتخاذ چنین رویکردی نموده است.
مشی و تاکتیک های ابتدایی این سازمان با عناوینی همچون معیارهای ضدامپریالیستی همراه بود و حتی با این محور بقول مسعود رجوی، جبهه خلق و ضدخلق !! ارزیابی می گردید . . .
کمیته مرکزی وجود داشت و عملکرد سیاسی سازمان با استناد به اصل سانترالیزم دموکراتیک مطابقت و بحث و تبادل نظر می شد . مواضع ضداسراییلی و حمایت از جناح یاسرعرفات مطرح بود.
اما به یکباره پای توجه خائنانه به قدرت و زن بارگی میدان آمد . . . لذا در عرض یکسال مسعود رجوی صاحب دو همسر؛ فیروزه بنی صدر و مریم عضدانلو شد . متقابلا اعضا مجبور به طلاق همسران شان در تشکیلات شدند.
علیرغم ادعاهای سال ۵۸ فرقه رجوی علیه صدام حسین ، سازمان، با دیدار مسعود رجوی با طارق عزیز، در سال ۱۳۶۵ به خاک عراق منتقل شد و مقر یکی از سپاههای ارتش عراق در اختیار مسعود رجوی گذاشته شد .
بعد از سرنگونی صدام حسین توسط نیروهای ائتلاف ، ادعاهای ضدامپریالیستی با دستور مسعود رجوی ته کشید . محکوم کردن هرگونه تعرضات نظامی اسراییل به خاک فلسطین در همه مقاطع زمانی با سکوت رد شد . التماس و لابی گری از جناحهای تندروی آمریکا برای اعمال تحریم های شدیدتر علیه مردم ایران و یا حمله به میهن مان از سوی این تروریست های خدانشناس بعنوان یک وظیفه مبرم شناخته شد.
گفتنی است از فروردین سال ۱۳۸۲ مسعود رجوی بعد از خلع سلاح سازمان توسط نیروهای آمریکایی و بازداشت خانگی ساکنان قرارگاه اشرف سابق و عقد توافقنامه ۱۶ ماده ای همکاری با آنان عملا تاکنون مخفی شده است.
بی ثباتی ایدئولوژیک – سیاسی رهبری سازمان در نعل وارونه زدن های مکرر در تصمیم سازی های مرگبار برای عمق بخشیدن به « بی شرف سازی ماهیت های جدید سازمان » روزبه روز شدیدتر می شود.
در یک کلمه و بطور مطلق تمامیت دیدگاههای طبقاتی سیاسی رهبران سازمان از سال تاسیس تاکنون تغییر به شکل مبهم در کج راهه نابودی توسط نمایندگان جناح های متفاوت دولت آمریکا به جلو می رود.
در یک نگاه کلی شالوده فکری فرقه تروریستی رجوی چه قبل انقلاب و چه بعد از انقلاب ۵۷ برای پیشبرد اهداف اجتماعی ، سیاسی و مذهبی بکارگرفته نشد . بعد انقلاب، و دوری از سرنوشت توده های مردم به واسطه گرایش رهبری سازمان به قدرت طلبی و جاه طلبی و استفاده از خشونت و ترور های کور برای رسیدن به آنها ، سرعت گرفت.
هم اکنون تشکیلات آلبانیایی این سازمان بطور کامل جهت سهم خواهی از توهم دگرگونی های سراب گونه آتی در ایران ، خود را با مواضع آمریکا ، کشورهای مرتجع عرب و دشمن ایران و حتی اسراییل یکسان نموده و برای هر اقدام تنفربرانگیز ضداجتماعی در ایران طرح و برنامه ارائه می دهد.
- نویسنده : سیامک جم
- منبع خبر : سایت راه نو
Wednesday, 4 December , 2024