شاهزاده ترکی الفیصل آن زمان مسئول استخبارات عربستان بود و سابقه ارتباطش با سازمان به آن سالها برمی‌گردد. ملک عبدالله هم ولیعهد بود؛ ملک عبدالله گاه حتی مستقیم کارهای مسعود رجوی را کنترل و رسیدگی می کرد.

مسعود خدا بنده، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود رجوی است.  وی با نام مستعار «رسول» در این فرقه فعالیت می‌کرد، در تابستان ۱۳۶۰ مسئول مستقیم انتقال محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری (عاملین انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری و دفتر نخست‌وزیری) بود.

اطلاعات او از پیشینه سازمان، روابط تشکیلاتی، طرح‌های عملیاتی گوناگون، کمپ اشرف، منابع مالی سازمان مجاهدین خلق و پشت‌پرده روابط مسعود رجوی با افراد و گروه‌های مختلف، خواندنی و جالب است.

اخیرا هم کتاب «تهران تا تیرانا» ؛ خاطرات مسعود خدا بنده، به کوشش محمد جعفربگلو توسط انتشارات شهیدکاظمی روانه بازار شد. ذیلا بخشی از خاطرات ایشان آورده می شود.

مجاهدین چگونه سه کامیون طلا را از عربستان سعودی به بغداد آوردند؟

شاهزاده ترکی الفیصل آن زمان مسئول استخبارات عربستان بود و سابقه ارتباطش با سازمان به آن سالها برمی‌گردد. ملک عبدالله هم ولیعهد بود؛ ملک عبدالله گاه حتی مستقیم کارهای مسعود رجوی را کنترل و رسیدگی می کرد. همان روزها من در یکی از سفرها به عربستان سه کامیون طلا (هر کدام به میزان یک تن) و انبوهی هدایا از جمله ساعت‌های رولکس طلا با مارک سلطنتی و اقلام دیگر به بغداد آوردیم که بعدها به کمک تعدادی از تجار اردنی وابسته به دربار عربستان اینها را به پول تبدیل کردیم.

سازمان البته در این سه چهار دهه با اموالی که از خانواده‌های اعضایش دزدید، با مبالغی که از سرویس ها تحت عنوان خرج نفرات گرفت، با سرانه‌ای که صدام حسین دریافت می‌کرد و مبالغی که از طریق فروش نفت قاچاق به دست می‌آورد توانست انبوهی شرکت و هتل و دارالتجاره هم افتتاح کند؛ در جریان فروش نفت قاچاق برای صدام ۱۰ درصد درآمد را نگه می‌داشت که به سرعت تبدیل به چند هتل بزرگ در لندن شد.

مریم رجوی با چند ده میلیون دلار اسکناس دزدیده شده در فرانسه دستگیر شد.

بعد از فرار مریم رجوی از عراق او را با چند ده میلیون دلار اسکناس دزدیده شده از بانک‌های عراق در پاریس دستگیر کردند و فرانسه مسئله را به سوریه اطلاع داد که در همان زمان چند ده میلیون دیگر با صندوق‌هایی از جواهرات و طلا در مرز عراق به سوریه که بار قاطر کرده بودند، کشف و ضبط شد.

البته بعد از دستگیری مریم رجوی در پاریس (سال ۲۰۰۳) تحقیقاتی شروع شد که منابع مالی سازمان را هم نشانه گرفت. سازمان برای فرار از دست تحقیقات مجبور شد حجم چشم‌گیری از پول‌ها را خرج کند؛ مقدار زیادی هم از بین رفت چون مجبور بودند آن مبالغ را جابجا کنند.

شرکت‌های بسیاری که سازمان در اختیار داشت تعطیل شد و خلاصه حجم درآمد کاهش یافت؛ طبق برآورد سازمان‌های فرانسوی که مسئول تعقیب این قضیه بودند امروز مجاهدین خلق کمتر از ۲۰ درصد پولی را که زمان صدام جمع کردند در اختیار دارند.

این را در میزان خرج‌کردها را هم می‌شود دید؛ تحرکات سازمان چه در منطقه و چه در اروپا و امریکا عملا با مخارجی که قبلاً می‌کردند قابل مقایسه نیست. به جرات می‌شود گفت امروز هم منابع اصلی و اولیه مالی سازمان فرق زیادی نکرده است. باز هم سرویس های امریکایی و اسرائیلی باز همان سرویس های امریکایی و اسرائیلی منابع مالی سازمان را تامین می‌کنند و مسئولیت ارسال با خزانه شیخ عربستان است!

البته روشها و واسطه‌ها فرق کرده است؛ زمانی مستقیم در فرانسه به چند صد حساب بانکی واریز می‌شد، زمانی از طریق صدام حسین به دستشان می‌رسید، گاهی با چمدان، گاهی با کامیون، گاهی از طریق پولشویی و گاهی هم از طریق خیریه‌هایی که تاسیس کرده بودند این پول تامین می شد.

داستان دست رد زدن شجریان به سینه مسعود رجوی

یادم است سازمان مجاهدین خلق تا مدت‌ها دنبال محمدرضا شجریان بود تا او را جذب کند. مسعود رجوی بارها دنبالش فرستاد و شجریان هر بار دست رد به سینه فرستاده‌ها زد. کلامش را هم یادم است که گفته بود: من ثمره موسیقی یک نسل هستم، نه می‌خواهم و نه می‌توانم صدایم را در خدمت کسی قرار دهم.

مسعود رجوی از آهنگ‌های شجریان لذت می‌برد و بقیه هم فهمیده بودند و حتی آهنگ‌های شجریان بیش از هر چیز دیگری در سالن های قرارگاه پخش می‌شد.

اما وقتی رجوی از شجریان قطع امید کرد و فهمید او در تله مجاهدین نخواهد افتاد، تمام نوارهای شجریان از بین رفت و صدایش هم دیگر در سالن‌ها پخش نشد.

وقتی آقای شجریان به مجاهدین پاسخ منفی داد به یک باره مورد غضب رجوی قرار گرفت و هر نشستی که برگزار می‌شد، باید حتما شجریان مورد ناسزا قرار می‌گرفت.

کمپ مجاهدین در آلبانی چگونه ساخته شد؟

امروز در آلبانی ۵ زمین کشاورزی خریداری شده و در آن کمپی برای مجاهدین ساخته شده که نه تنها مجوز ساختمان ندارد که اصلا ردی از آن یا سکنه آن در دفاتر دولتی البانی وجود ندارد. این زمین را به واسطه یکی از معروف‌ترین قاچاقچی‌های سلاح آلبانی به صورت نقد تهیه کرده‌اند و هیچ داد و ستد بانکی و ردّ اداری انجام نشده است. کلیه مصالح ساختمانی از طریق ایتالیا بدون پرداخت مالیات و مجوز واردات آمده که باز هیچ ردی از حساب و کتاب و بانک و مالیات در آن نیست.

چندی پیش دو نفر اسرائیلی را در مرز آبی با ایتالیا دستگیر کردند که حجم درخور توجهی اسکناس به‌همراه داشتند؛ البته کسی نفهمید ماجرای آن دو اسرائیلی چه شد. سازمان مجاهدین در آلبانی نه تنها یک حساب بانکی ندارد که اصلا در دفاتر وزارت کشور و (این روزها در دفاتر وزارت بهداشت) اصلا نه این نفرات ثبت هستند و نه قرارگاهی در نقشه وجود دارد؛ پلیس هم یکی دوبار خواست بخاطر قتل‌های مشکوک وارد صحنه شود که از شیش (سرویس امنیتی آلبانی تحت نظارت سازمان سیا) هشدار دادند و آنها را منع کردند. 

مافیای آلبانی با مجاهدین رابطه خوبی دارد

اصلاً یکی از دلایلی که مجاهدین را بعد از سقوط صدام به آلبانی منتقل کردند، همین فساد گسترده در سیستم این کشور است. آلبانی در اروپا به‌عنوان دروازه قاچاق مواد مخدر، فساد مالی و قاچاق سلاح شناخته می‌شود. بسیاری از سلاح‌هایی که از غرب به دست گروه‌های تروریستی در سوریه می‌رسید و می‌رسد، از آلبانی عبور می‌کند. مافیای آلبانی البته این روزها رابطه خوبی با مجاهدین خلق دارد که مسائل مختلفی از جمله مسئله پولشویی را حل می‌کند. 

  • منبع خبر : سایت راه نو