امروزه لیدر‌های ضدانقلاب و مدعیان آلترناتیوی نه تنها اصراری بر حفظ استقلال حتی در ظاهر ندارند، بلکه ابایی هم ندارند که وابستگی به دولت‌های دیگر را جار زده و با دیگر مزدوران در این زمینه رقابت کنند. که این هم نشان از قدرت کم آنهاست.

حمایت های مردمی از یک گروه یا یک شخصیت سیاسی به گونه ای نیست که هم اکنون سازمان مجاهدین آنرا در رسانه های وابسته به این فرقه به تصویر می کشد.

سازمانی که عامه مردم، آنها را از همان پیروزی بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ می شناسند و بخوبی با سوابق آنها آشنا هستند چرا باید  آنچه که «حمایت های مردمی» از این فرقه نامیده می شود به گونه ای نامتعارف و خاص از سوی این فرقه نمایش داده می شود؟

کجای دنیا حمایت های مردمی از یک گروه یا سازمان سیاسی که به ادعای خودشان دارای پایگاه اجتماعی هستند می شود تصویرنگاری دزدکی عکس رهبران آن بر روی دیوار ساختمانهای بلند در شب برای چند ثانیه، یا آتش زدن  دزدکی یک بنر و یا بیلبورد و اقداماتی از این قبیل؟!

اگر مجاهدین فکر می کنند حمایت مردمی دارند پس چرا مردم ایران هرگز به پیغام و پسغام های رهبران فاسد و بدنام این فرقه نه تنها  ارزشی قائل نبودند بلکه با حضور در تجمعات میلیونی در مناسبت های مختلف در شهرهای کشورمان  از آنها برائت هم جستند. در جریان اغتشاشات اخیر هم هیچ جمعی حتی چند نفره به نفع فرقه رجوی شعاری ندادند.

نسل اولی ها حتما سالهای ۱۳۵۶ و قیام مردم ایران علیه شاه به رهبری امام خمینی را به یاد دارند. رهبری کاریزماتیک که در دل میلیون های ایرانی جای داشت.

هم پیام های او ساده بوده و هم حمایت های مردمی شکل مشخصی داشت. با یک خط و فرمان او میلیون ها انسان در خیابانها به صف می شدند و علیه شاه اعتراض کرده و شعار می دادند. شاه هم هرچه قدر می توانست سرکوب می کرد ولی هرگز کارساز نبود.

بعد از انقلاب هم امام تنها و تنها به پشتوانه مردم ایران در مقابل ابرقدرت های غربی ایستاد و مقاومت کرد.

راستی امام چی داشت که مردم اینگونه عاشق و شیفته او بودند. او قدرت و اراده ای داشت که ابرقدرتی مثل آمریکا هم در زیر پای او خاک می شد. او شخصیتی برجسته داشت و با پشتوانه خدا و خلق به کسی باج نمی داد.

امام نه حامی سیاسی پولی داشت نه عواملش در راهروهای کنگره آمریکا و یا پارلمان های اروپایی از کت و شلوار این یا سیاست مدار  آویزان می شدند.

امام خمینی اُبهتی داشت که شخصیت های سیاسی و خبرنگاران آن روزگار آرزوی دیدار چند دقیقه ای با او در روستای «نوفل‌لوشاتو» فرانسه را داشتند. هرکسی به دیدار او می آمد چهارزانو در جلویش می نشست و مجذوب شخصیت او می شد.  

در  بخشی از کتاب خاطرات اوباما بنام سرزمین موعود با موضوع انقلاب اسلامی در ایران آمده است: ۱۷ سالم بود که تصویر مردی با چشمانی نافذ به مانند پیامبر در تلویزیون های دنیا منتشر شد؛ نام او خمینی بود. من ۳۰ سال پس از او رئیس جمهور شدم، اما فهمیدم مهمترین چالش های دوره ریاستم ریشه در انقلاب او دارد.

اما امروز با گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب باشکوه مردم ایران با وطن فروشانی طرف هستیم که فراخوان های هزارباره شان همچنان در طول دههای گذشته ادامه داشته است اما کوچکترین عکس العمل مثبتی را از سوی  مردم ایران در پی نداشته است.

آیا اینها ادله کافی نیست که تمامی طیف وطن فروشان بفهمند که آنان هرگز به جبهه خلق و مردم ایران تعلقی ندارند؟

بدیهی است اقدامات شنیع ضد انقلاب و دست زدن به هر کثافت کاری و رقابت با همدیگر در وطن فروشی برای گدایی مشتی دلار از سرویس های اطلاعاتی غربی است که حال هر ایرانی وطن پرست را بهم می زند.

تلاش برای تولید حمایت های مردمی با صرف میلیون های دلار هم برای برای این است که در چشم سرویس های اطلاعاتی بالا بیایند و از رقابایشان جلو بیفتند.

مجاهدین در طول دهه های گذشته با هدایت سرویس های اطلاعاتی غربی به هر کار ضد انسانی دست زدند؛ از ترور مردم کوچه و بازار گرفته تا محلق شدن به ارتش صدام و جنگ با ایران همراه با سربازان عراقی، تا جاسوسی و افشای اطلاعات کشورمان، شراکت در ترور دانشمندان هسته ای و هزاران کثافت کاری دیگر.

مجاهدین شاید با این کارها خیلی چیزها از جمله پول، حفاظت فیزیکی و . . .  بدست آوردند اما چیزی را که از دست دادند همان حمایت مردمی بود.

امروزه لیدر‌های ضدانقلاب و مدعیان آلترناتیوی نه تنها اصراری بر حفظ استقلال حتی در ظاهر ندارند، بلکه ابایی هم ندارند که وابستگی به دولت‌های دیگر را جار زده و با دیگر مزدوران در این زمینه رقابت کنند. که این هم نشان از قدرت کم آنهاست.

اگر آنان متکی به مردم بودند، نیازی به آویزان شدن از کت و کراوات رؤسای جمهور و سایر سیاسیون دست چندم غربی را نداشتند. در داخل کشور هم برای دیده شدن چند عکس از رهبران فاسد شان نیازی نبود دست به اقدامات عجیب و غریب با صرف میلیون ها دلار پول با اجیر کردن برخی از جوانان ناآگاه بزنند.

مسلما حمایت های مردمی از یک فرد و یا گروه خیلی ساده تر  از این حرف هاست که هرگز نیازی برای خرید آن نیست.

  • نویسنده : یوسف اردلان
  • منبع خبر : سایت راه نو