این روزها فرقه مجاهدین مستمرا متن زیر را در کانال های تلگرامی و شبکه های اجتماعی وایرال می کند تا شاید خود را حتی بعنوان یک «اقلیت» در جامعه ایرانی جا بیندازند! تا بر تنفری که از این فرقه وجود دارد سرپوش بگذارد.
«در اقلیت بودن؛ جسارت میخواهد …
مثل برگ بید با وزش بادهای موسمی آنطرف و اینطرف نشدن؛ جسارت میخواهد.
. . . در زمانی که تفاله سلطنت (رضا پهلوی) را حلوا حلوا میکنند، پافشاری بر اصول جسارت میخواهد.
ما هرگز از اقلیت بودن، هراسی نداریم.
منش ما و اصول ما ایجاب میکند که در دوران اختناق و دیکتاتوری، اقلیت باشیم.»
حال سوال این است چرا مجاهدین چنین دروغ بزرگی را به خورد مخاطبین خود می دهند؟ پاسخ روشن است. مجاهدین با اینکار می خواهند خود را به عنوان یک گروه سیاسی و نه یک فرقه تروریستی جا بزنند و بگویند، آنها هر چند در اقلیتند ولی دارای پایگاه اجتماعی هستند، پس مشروع هم هستند!
بدین ترتیب مجاهدین با فریبکاری تمام سعی می کند بر فرقه بودن و فعالیت های تروریستی خود سرپوش گذاشته و در اقلیت بودن این فرقه را به آنچه که «دیکتاتوری حاکم بر ایران» می خواند ربط داده و توجیه کند. عجب مارمولکی هستند.!!!
البته این یک توهین بزرگ به شعور مردم ایران است و اینکه مردم چگونه می توانند حامی یک فرقه تروریستی باشند، که هزاران نفر بدست آنان کشته شده است، مردم چگونه می توانند حامی کسانی باشند که در جنگ تحمیلی به ارتش صدام پیوستند و به حافظان این مرز و بوم در مناطق مرزی شلیک کردند و به صدام گرای مناطق پر جمعیت کشور را برای موشک زدن دادند و . . .
واقعیت این است که مردم ایران مجاهدین را نه بعنوان یک گروه سیاسی بلکه بعنوان یک فرقه تروریستی افراطی مشابه داعش می شناسند که نه به مردم ایران رحم می کنند و نه به اعضای خود. آنها تنها مهارتشان در کشتن، ترور، وطن فروشی و خیانت، جاسوسی به بیگانگان است. حیات آنان در گروه زیست اردوگاهی ، بدور از اجتماع بشری و تحت حمایت سرویس های اطلاعاتی بیگانگان است.
مردم ایران بخوبی می دانند مجاهدین بعنوان افراطی ترین فرقه التقاطی در تاریخ معاصر ایران شناخته می شوند که با با ازدواج و تشکیل خانواده که محبوبترین نهاد نزد خداوند متعال است مخالف بوده و تجرد را ترویج می کند. آنها زنان را از مردان و کودکان را از والدینشان جدا کرده و برای اهدف تروریستی خود تربیت می کنند. اسناد و مدارک و شاهدان عینی بخوبی تائید می کنند که مجاهدین بعنوان ضد زن ترین گروه تروریستی شناخته می شود که به زنان بعنوان برده جنسی نگاه می کنند.
بنابراین مجاهدین بزرگترین تهدید برای خانواده های ایرانی و همچنین هر اجتماع دیگری حتی آلبانی است.
به همین دلیل است که دولت آلبانی آنها را بدور از مردم این کشور و در اردوگاهی بنام مانز در حومه شهر تیرانا اسکان داده است.
البته این تنها بخشی از تبلیغات این فرقه در فضای مجازی است بخش بعدی آنهم جالب است.
مجاهدین در حالی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی این سوال: چرا میگوییم پهلوی، «رهبر خود خوانده» است؟ رامطرح می کنند که خودِ مسئول این فرقه هم «رهبر خودخوانده» است و از سوی هیچ جماعتی حتی اعضای خود در یک انتخاب دموکراتیک به این سمت انتخاب نشده و اینکه چه کسی این درجه را به مسعود رجوی داده و او را از «مسئول دفتر سیاسی» مجاهدین به سمت «رهبر مجاهدین» انتخاب کرده معلوم نیست.
البته اگر رضا پهلوی فقط خودش را «رهبر» می داند رجوی همسرش را هم «رئیس جمهور» دائمی معرفی کرده است!
مجاهدین به سوالی که در مورد رضا پهلوی مطرح کرده اند (چرا میگوییم پهلوی، «رهبر خود خوانده» است؟ ) پاسخ های جالبی هم داده اند. که عینا به خود آنها بر می گردد.
1 – (رضا پهلوی) فاقد مشروعیت مردمیست – چنانچه اگر تبلیغات گستردهی رسانهای را از آنها بگیری، به صفر ضرب میشود!
باید گفت؛ نه اینکه خود مجاهدین تبلیغات گسترده ای ندارند و شب و روز تلاش نمی کنند رجوی را بعنوان رهبر جا بیندازند. حتی آنها از درج عکس جدید از مسعود رجوی که هم اکنون بالای ۷۷ سال سن دارد ترس و واهمه دارند که مبادا هوادارانشان از قیافه کریه المنظر و بیمار او فرار کنند لذا با درج عکس های قدیمی سعی می کنند سر مخاطبین خود نیز کلاه گذاشته و جنس فاسد را قالب کنند.
۲– فقدان مشروعیت – معیار مشروعیت هر نیرو و جریان سیاسی در زمان اختناق، میزان مقاومت و توان سازماندهی او در برابر رژیم آخوندی و بهاییست که در این راستا میپردازد، ولی او نه مقاومت کرده و نه توان سازماندهی دارد، بلکه صرفا مشروعیتش را از ژنتیک خود به ارث برده است!
رهبران مجاهدین با این ادعا سعی می کنند بشکل کودکانه ای تمامی مزدوری، وطن فروشی و پیوستن به ارتش صدام، کشتن و ترور مردم ایران و حتی دادن اطلاعات دانشمندان هستهیی ایران به اسرائیل و سپس ترور آنها و تمامی گند و کثافت کاریهای چندین دهه گذشته خود را در قالب آنچه که «مقاومت» خواهنده می شود ماست مالی کرده و به خورد مخاطبینشان بدهند!
ضمن اینکه خودشان اعتراف می کنند در ایران در اقلیت هستند. اگر هم تا الان توانستند به حیات فیزیکی خود در کشورهای اروپایی ادامه دهند مسلما بخاطر حمایت سرویس های اطلاعاتی غربی، اسرائیل و دیگر دشمنان مردم ایران است. نتیجه اینکه هر جوری بخواهی وصله پینه کنی بازهم دم خروس بیرون است.
۳– بدون پایگاه عملی ادعای رهبری میکند – بر مبنای تبلیغات و توهم شخصی پیش میرود، اما هیچ توان عملی و میدانی ندارد!
این همان تُف سربالایی است که بر صورت ناپاک رهبران فاسد و بدنام خود مجاهدین هم بر می گردد. آیا تا بحال طی چند دهه گذشته کسی مشاهده کرده مردم ایران به اطلاعیه ها و پیام ها و فراخوان های رهبران ابله این فرقه توجه کنند؟ یعنی بودن و یا نبودن این وحوش هیچ تاثیری در وضعیت مردم ایران ندارد.
۴– خود را به دیگران تحمیل میکند – با ابزار رسانهای و گروههای کوچک، خود را رهبر معرفی میکند! اغلب با حملات ارتش سایبریاش مخالفینش را سرکوب میکند.
ابداع کننده این نوع فریبکاریها مسلما خود مجاهدین است و اگر رضا پهلوی دست به این کار می زند آنرا از خود مجاهدین یاد گرفته است. ارتش سایبری این فرقه در آلبانی هم دقیقا به همین کار مشغول است. رهبران مجاهدین هم سعی می کنند اعضای ناراضی و کسانی که مخالف وطن فروشی های رجوی هستند و می خواهند از این فرقه جدا شوند را در فضای مجازی با زدن اتهامات واهی ترور شخصیت می کنند.
مجاهدین با پروباگاندای رسانه ای در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی سعی می کند به قول خودشان این «اقلیت» را در فضای مجازی باد کرده و سران تروریست آنرا به جای «رهبر» و «رئیس جمهور» به مخاطبین قالب کنند.
نتیجه اینکه یک حرف منطقی برای پایان دادن به سگ دعواهای این وحوش بر سر «رهبر» بودن و محبوبیت بیشتر داشتن وجود دارد و آن اینکه هر سه (رضا پهلوی، مسعود رجوی و مریم رجوی) بمیرند تا ببینند آیا کسی یادی از آنها خواهد کرد یا خیر و چه تعداد دنبال تابوتشان راه خواهند افتاد!
- نویسنده : یوسف اردلان
- منبع خبر : سایت راه نو
Sunday, 16 March , 2025