به یاد آوریم روزگارانی در فردای پیروزی انقلاب را، رهبران عُقده ای و تازه به دوران رسیده مجاهدین را، تیره بختانی که در آرزوی رسیدن به قدرت و سلطنت، اینبار آنان بودند که تنها با گذشت کمتر از 3 سال از پیروزی انقلاب، بجای گارد شاهنشاهی، سینه مردم ایران را با ترور و خشونت شکافتند.

باید از رهبران مجاهدین پرسید: بعد از چهل و دوسالی که از عمر انقلاب شکوهمند ایران می گذرد در کجای تاریخ ایستاده اند؟ چه تنگنای سختی! گروهی که با سلاح تاختند، با دروغ باختند و با خیانت و وطن فروشی سوختند. آیا صدای شکستن استخوان هایتان را می شنوید؟

امشب انقلاب ایران وارد چهل و سومین سال حیات خود می شود. انقلابی که با عبور از فراز و نشیب های فراوان و دریای پر تلاطم دشمنی های جهانی و منطقه ای، و تروریسم داخلی اکنون دوران بلوغ خود را جشن می گیرد.

انقلابی که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با خون شهیدان، دردها و رنج های فراوان سالیان دراز سر از خاک بردمید، و در میان طوفان های سهمگین و دشمنان قسم خورده شان به درختی  تنومند تبدیل و به کمال و باور رسید.

اکنون دو سال از بلوغ چهل سالگی انقلاب ایران گذشت.

عددی که معنا و مفهومی عمیق دارد و مدلولِ این‌گونه وسیع کاربرد نمادین این عدد، مجموعه به هم پیوسته‌ای از مفاهیمِ امتحان ، ابتلا ، تصفیه و تطهیر ، بازگشت، ورود به مرحله دیگر یا مرحله نهایی و کمال و رشد و بلوغ است.

حال انقلابی که وارد چهل و سومین سال حیات خود می شود با ایجاد قدرت بازدارنگی کافی در حفظ امنیت و شرف ملی و سیانت از ایران و ایرانی «. . . کَأَنَّهُم بُنْیَانٌ مَّرْصُوصٌ»، که ‏گوئى بنایى آهنین‏اند، ایستاده است.

کو آن «جان بولتون» (*) که گلوی خود را به همت دلارهای مجاهدین پاره می کرد که  ایران چهل سالگی انقلابش را نخواهد دید؟ و عید ژانویه ۲۰۱۹ را در تهران جشن می گیریم؟

حالا این شخص خودش به زباله دان تاریخ رفته و رئیس اش هم با لگد و بطور مفتضانه از کاخ سفید اخراج شده است.

اما در آن سوی میدان نیز به یاد آوریم روزگارانی در فردای پیروزی انقلاب را، رهبران عقده ای و تازه به دوران رسیده مجاهدین را، تیره بختانی که در آرزوی رسیدن به قدرت و سلطنت، اینبار آنان بودند که تنها با گذشت کمتر از ۳ سال از پیروزی انقلاب، بجای گارد شاهنشاهی، سینه مردم ایران را با ترور و خشونت شکافتند.

حال باید از رهبران مجاهدین پرسید بعد از چهل و دو سالی که از عمر انقلاب شکوهمند ایران می گذرد در کجای تاریخ ایستاده اند؟

چه تنگنای سختی! گروهی که با سلاح تاختند، با دروغ باختند و با خیانت و وطن فروشی سوختند. آیا صدای شکستن استخوان هایتان را می شنوید؟

شهریور سال ۱۳۵۷ از جمله ماههای پر اتفاق انقلاب مردم ایران بود. مردم در ۱۳ و ۱۶ شهریور ۱۳۵۷ در سراسر کشور به خیابانها ریختند و علیه شاه تظاهرات کردند.

بدین ترتیب شعار «مرگ بر شاه »، «جمهوری اسلامی ایجاد باید گردد» در فضای کشور طنین انداز شد و شاه اعلام حکومت نظامی کرد.

روز  جمعه ۱۷ شهریور آن کشتار معروف توسط عوامل شاه در میدان ژاله تهران بوقوع پیوست و تعداد زیادی از هموطنانمان شهید شدند. کشتار میدان ژاله تهران که به جمعه سیاه معروف گشت، خشم رهبران دینی و در راس آن امام را برانگیخت. و باعث گردید تا اتفاقات بعدی با شتاب بیشتری طی مسیر کنند.

تا اینکه رسیدم به روزهای بهمن سال ۱۳۵۷، شاهی که رفت و رهبری که در ۱۲ بهمن ۵۷ وارد تهران شد.

شورش دانشجویان نیروی هوایی و همافران در پادگان دوشان تپه، نزدیکی میدان ژاله تهران و سقوط آن در غروب ۲۰ بهمن ۱۳۵۷ باعث شد سلاح های زیادی از پادگان خارج و بدست مجاهدین و دیگر گروهها بیفتد. سلاح هایی که هرگز به پادگانها باز نگشت.

در روز ۲۲ بهمن درگیرها به اوج خود رسید. که نهایتا ارتش بی طرفی خود را اعلام و انقلاب به پیروزی رسید.

رهبران مجاهدین که با داشتن سلاح احساس قدرت می کردند با چشمک و چراغ بیگانگان از یک سو و توهم رسیدن زودهنگام به قدرت از سوی دیگر تلاش کردند از همان فردای پیروزی، با نفوذ در بدنه تشکیلات نوپای انقلاب، ایجاد تشکیلات نظامی،  یارگیری سیاسی، شرایط اطمینان بخشی را برای از بین بردن انقلاب فراهم کنند. نهایتا هم به بهانه های واهی در سی خرداد ۱۳۶۰ دست به سلاح برده و با انفجار و ترور خشونت را به جامعه ایران تحمیل کردند.

مجاهدینی که  محصول یک دوره تاریخی استثنائی در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران بودند، از ۵ مهر سال ۱۳۶۰ به این سو به جای قبول شکست در تمامی عرصه های نظامی، سیاسی و اجتماعی، به تحلیل آنچه که «بحران‌های اقتصادی»، «بی آینده شدن» و «سقوط قریب‌الوقوع » نظام ایران نامیده می شد روی آوردند، تا با حذف صورت مسئله و سرپوش گذاشتن بر اشتباه تاریخی رجوی، ذهن اعضای سازمان را از انفعال فراگیر و آغاز نابودی مجاهدین دور کنند.

بدین ترتیب زوال سرمایه اجتماعی مجاهدین در دهه شصت، آنان را خیلی زود به سوی ناکجا آباد تروریسم و خشونت گرایی بی حد و حصر کشاند تا نهایتا وابستگی به سرویس های اطلاعاتی کشورهای غربی و عبری – عربی محصول آن خطای استراتژیک شود.

اگر اعلام جنگ مسلحانه در سی خرداد ۱۳۶۰ اولین خطای مجاهدین بود،  پیوستن به ارتش صدام و تمرکز در قرارگاه اشرف در خاک عراق، دومین خطای استراتژیک  آنان محسوب می شود که اوج نفرت مردم ایران را از این گروه برانگیخت.

هدف رجوی از خلق سی خرداد ۱۳۶۰ سرنگونی سریع دولت نوپای انقلاب و تکیه بر مسند قدرت و سپس پیاده سازی الگوها و آرمانهای حکومتی خویش که «انقلاب ایدئولوژیک» در راس همه آنها قرار داشت، بود، ولی هرگز محقق نشد.

بنابراین آنچه که طی سالیان بعد اتفاق افتاد اجرای همان الگوهای مورد علاقه رجوی در درون تشکیلات مجاهدین در قلعه اشرف در خاک عراق بود که نهایتا به یک فاجعه انسانی ختم گردید.

با سقوط صدام حسین در سال ۱۳۸۲ استراتژی خشونت آمیز فرقه رجوی که ۲۲ سال از آن آویزان بود به بن بست رسید و نهایتا تحت سیاست های منطقه ای آمریکا، توسط ارتش این کشور خلع سلاح گردید.

رهبران مجاهدین که تا همینجا از سوی مردم ایران طرد شده بودند توسط مردم و دولت عراق نیز از خاک این کشور اخراج و در اردوگاهی دور افتاده در کشور آلبانی اسکان داده شدند تا بیش از هر زمان دیگری شاهد نتایج دردناک خیانت، وطن فروشی و جنایات خود باشند.

توضیح: «جان بولتون» عضو ارشد مؤسسه‌ نومحافظ‌ کار «آمریکن اینترپرایز» و رئیس مؤسسه‌ دست‌ِراستی «گیت‌استون» است. این مؤسسه، یکی از  گروه‌های  فشار  طرفدار اسرائیل در آمریکا محسوب می‌شود که به گرایش‌های ضداسلامی معروف است.

بولتون به‌مدت چندین سال یکی از مدافعین پر سر و صدای گروه تروریستی مجاهدین و شاخه سیاسی آن بوده است. وی در هر فرصتی که به‌دست آورده، این فرقه تمامیت خواه را گروه اپوزسیون «دموکراتیک» و جایگزینی برای دولت ایران معرفی کرده است!

بنا به گزارش «کریستین ساینس مانیتور»، بولتون در کنار «پاتریک کندی»؛ نماینده دموکرات سابق کنگره، «رودی جولیانی»؛ شهردار سابق نیویورک و «مایکل استیل»؛ رئیس سابق کمیته ملی حزب جمهوری‌خواه، در ازای سخنرانی به‌نفع مجاهدین، از سازمان‌های پوششی این گروه مبالغ کلانی دریافت کرده است. به‌نقل از این روزنامه، بولتون جزو دسته‌ای از مقامات سابق آمریکایی است که برای بیرون آوردن مجاهدین از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی وزارت خارجه آمریکا به‌طور فعالانه لابیگری می‌کردند. این تلاش مقامات سابق آمریکایی در سال ۲۰۱۲ نتیجه داد و مجاهدین  علی‌رغم سابقه تروریستی خود، از فهرست گروههای تروریستی بیرون آمد.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو