بنظر می رسد رجوی فراموش کرده است که دیگر نه «ارتش آزادیبخشی» دارد و نه صدامی که به او پول و سلاح و زمین بدهد. او به معنای واقعی کلمه یک جنایتکار آواره و فراری و تحت تعقیب است که اگر مرگ گریبانش را نگیرد دیر یا زود استرداد، محاکمه و مجازات خواهد شد.

اگر نگاهی بر پیام های یکماه اخیر مسعود رجوی بیندازیم بخوبی می توانیم سردرگمی و روانپریشی وی را  در تک تک واژه های بکار برده شده این کوتوله زمینگیر مشاهده کنیم که تلاش می کند اینطور وانمود کند که هنوز هم نای مُحمل بافی را بخوبی حفظ کرده و در توهمات بی پایان خویش بسر می برد. حتی اگر بی محتوایی و کلاس پایین این پیام ها باعث خنده  مخاطبینش شود.

یعنی آنقدر این پیام ها سخیف و سطح پایین و بی هدف بیان می شوند و  آنقدر بی ارزش هستند که به قول معروف «به درد لای جرز دیوار هم نمی خورد». 

البته پر واضح است که  اصلی ترین کاربرد این پیامها برای اعضای نگونبخت این فرقه در آلبانی است که فکر کنند رجوی هنوز هم در سن ۷۷ سالگی و با بی اختیاری های جمسی اش  توان اظهار نظر در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران را دارد.

وضعیت فعلی رجوی مثال آن مردی است که وقتی  به ده راهش نمی دادند سراغ خانه کدخدا را می گرفت.

کوتوله ای که جرات انتشار یک عکس از قیافه مسخ شده و تهوع آور خود برای اعضای نگونبخت محصور شده در اردوگاه مانز را ندارد مدام سعی می کند با دادن پیام هایی که بیشتر به فحش نامه شبیه است، حضور خود را اثبات کند در حالیکه او و سازمان تروریستی اش دهه هاست که به گورستان تاریخ سپرده شده است.

مثلا وقتی یک استاندار سنی برای کردستان انتخاب می شود،  صدای اعتراض این کوتوله بلند می شود که این یک «فریب» است یا برای کارگران حادثه دیده ی معدن طبس اشک تمساح می ریزد، و مدام خط و نشان می کشد.

وضعیت رجوی شرح حال کسی است که وقتی وطن  فروشی می کند از وفاداری ، وقتی دروغ می گویند از صداقت و وقتی در  بی لیاقتی شهره عام و خاص می شود  از لیاقت  سخن بگوید.

ضمنا  تجربه دهه های گذشته هم بخوبی  نشان داده است که تمامی یاوه گویی های رجوی وهم و خیالی بیش نبوده و بعبارتی «گوز بر گنبد افشاندن» *  است.

بنظر می رسد رجوی فراموش کرده است که دیگر نه «ارتش آزادیبخشی» دارد و نه صدامی که به او پول و سلاح و زمین بدهد.  او به معنای واقعی کلمه یک جنایتکار آواره و فراری و تحت تعقیب است که اگر مرگ گریبانش را نگیرد دیر یا زود استرداد،  محاکمه و مجازات خواهد شد.

حرف آخر اینکه علیرغم زوزه های دردآلود زوج جنایتکار ، آلبانی ایستگاه پایانی مجاهدین است و پرونده آنها بزودی در این کشور هم بسته خوهد شد. و  آنچه که از این فرقه تروریستی برای آیندگان به یادگار خواهد ماند،  قبرستانی در حومه تیرانا و تاریخی پر از خیانت، جنایت ، وطن فروشی ، خدمت به بیگانگان و همکاری با دشمنان قسم خورده ملت ایران است.

توضیح: گوز در لغت نامه دهخدا به معنی هر چیز گرد و گوی مانند آمده است ، گوز بر گنبد افشاندن استعاره تمثیلی است از کار بیهوده و انجام نشدنی. همان طور که هیچ گوز یا گردی ای بر شیب گنبد نمی تواند بماند.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو