اواخر سال ۱۴۰۱ سرویس های اطلاعاتی غربی، عبری و عربی با محوریت اسرائیل و بازیگری اقلیم کردستان سناریوی از پیش طراحی شده خود را برای براندازی نظام جمهوری اسلامی به اجرا گذاشتند. آنها برای برهم زدن امنیت کشور و خیال خام براندازی، بر روی موضوعاتی که ظرفیت تولید تفرقه و برهم زدن انسجام کشور را داشته، سرمایه گذاری کرده بودند. در این میان سرویس های اطلاعاتی از ظرفیت تمامی افراد و گروههای تروریستی از جمله مجاهدین و سایر ضد انقلاب نهایتا استفاده را کردند.

یکی از این گروهها فرقه تروریستی مجاهدین می باشد که در کنار سایر اپوزیسیون خارج نشین در اغتشاشات سال گذشته فعالیت داشتند و در تلاش برای بهره برداری از شرایط و ظرفیت پیش آمده در کشور به نفع خود بودند.

واقعیت این است مجاهدین به دلیل اقدامات تروریستی در دهه شصت و پیوستن به ارتش صدام در جنگ، منفورترین گروه از نظر مردم ایران شناخته می شود که حتی در بین اپوزیسیون خارج از کشور نیز به بدی از آنان یاد می شود.

آنها با اینکه همواره در تلاش بودند به هر طریقی به جمهوری اسلامی ضربه بزنند اما هیچگاه توان و قدرت براندازی را در کشور نداشتند. در ارزیابی که سرویس دیا (اطلاعات نظامی آمریکا) داشته می‌گوید: «این گروه‌ها (مجاهدین و سایر اپوزیسیون) ثابت کردند در حمله به مرزهای ایران ناتوان هستند و ادعاهای قبلی آنان در خصوص عملیات خرید و انبار تسلیحات در داخل ایران کذب بوده است.»

بدین ترتیب باید گفت بر خلاف ادعا و تبلیغات مجاهدین، طبق اسناد و مدارک و شواهد میدانی، این فرقه نه تنها در آشوبهای سال ۱۴۰۱ بازیگر اصلی و میدان دار نبودند بلکه هیچ وزنه ای نداشتند. از جمله مواردی که می توان از آن به عنوان دلایل عدم تاثیرگذاری فرقه رجوی در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ اشاره کرد عبارت هستند از :

۱ – منفعل بودن آنچه که در تبلیغات فرقه رجوی «کانون های شورشی» نامیده می شود در ایام اغتشاشات.

۲ – عدم توانایی در برگزاری تجمع مستقل در خارج و داخل از کشور به دلیل وجهه منفی و جایگاه نامطلوب این فرقه

بعنوان مثال سرویس جاسوسی موساد به همراه وزیر اطلاعات اسرائیل، چند ماه با اپوزیسیون بی کفایت و کاسب کار ایرانی سر و کله زدند تا در سالگرد اغتشاشات پارسال در ایران، آشوب به راه بیندازند یا لااقل در نیویورک، تجمع قابل اعتنایی علیه سفر رئیس جمهور ایران ترتیب دهند.

اما جز چند نفر از مزدوران فرقه تروریستی مجاهدین و سلطنت طلبان، کسی با خواسته اسرائیل در نیویورک همراهی نکرد .

شایان توجه اینکه  رهبران مجاهدین در سالگرد فوت مهسا امینی هرگز اقدام به فراخوان تجمع بصورت رسمی در داخل کشور نکردند چون می دانستند کسی گوششان به حرفهای مشتی تروریست بدهکار نیست. لذا نخواستند بیشتر از این مایه آبروریزی شود.

حقیقت این است که مجاهدین در اندازه و پتانسیلی نیستند که حتی بتوانند کوچکترین فراخوانی در داخل یا خارج از کشور را برنامه ریزی و اجرا کنند، مگر با حضور فرتوت های درون سازمانی و همایش های دربسته مانند نشست ۲۴ شهریور که در بروکسل برگزار کردند.

۳ – فرقه رجوی علیرغم تبلیغات فراوان توانایی صدور فراخوان برای اجتماع هواداران سایر گروه های معاند را در خارج از کشور نداشتند

۴ – دامنه نفرت سایر اپوزیسیون از مجاهدین به بالاترین حد خود رسیده بود.

۵ – در حوزه بین الملل علی رغم تلاشهای نمایشی مریم رجوی در دوره گردی اروپایی خود، مجاهدین هیچ نتیجه و بازخورد مثبتی دریافت نکردند.

۶–  فرقه تروریستی مجاهدین به جهت کمبود نیروی انسانی برای حضور در تجمعات خارج از کشور به جذب اتباع خارجی روی اورده است.

۷ – پیر و فرتوت بودن اعضای فرقه و ناتوانی انان از اجرای عملیات موثر و نیز نداشتن رویکردهای جوان پسندانه و رهبری دیکتاتور مابانه مجاهدین یکی دیگر از عوامل عدم تاثیر فرقه در اغتشاشات اخیر بوده است.

۸ – اپوزیسیون با هر خط کاری که فرقه دست روی آن میگذاشت مخالفت کرده و با آن خط مقابله می کردند.

۹ – خبر انتقال آنان به هر کشوری با واکنش شدید اپوزسیون آن کشور مواجه می شود. به عنوان مثال پس از افشای خبر انتقال آنان به کانادا، اپوزیسیون کانادا نسبت به حضور این فرقه که سابقه فعالیت های تروریستی دارند واکنش تند نشان داده و اگر حتی در این کشور هم حضور پیدا کنند قطعا امنیت روانی و جانی ندارند.

۱۰- دولت آلبانی در رویکرد اخیر خود با این سازمان مانند یک فرقه تروریستی که خطری برای منافع و امنیت ملی آلبانی هستند، برخورد می کند و بر اخراج کامل مجاهدین از این کشور تاکید دارد.

اکنون نیز این فرقه با چالش های جدی همچون تلاش اعضا برای جدایی و یا فرار از کمپ اشرف (مانند فرار بیجار رحیمی)، کمبود نیرو در برگزاری تجمعات سازمان در کشورهای مختلف و … مواجه هستند، پس از حمله پلیس آلبانی به مقر اشرف ۳ این فرقه دچار سردرگمی و انفعال شده و هرزگاهی برای حفظ ظاهر به صدور بیانیه ی نمایشی اکتفا می کند.

نتیجه اینکه فرقه رجوی در اوج قدرت خود زمانی که انقلاب اسلامی نو پا بود با کمک سرویس های جاسوسی امریکا و انگلیس، ساواک و رژیم بعث و نیروهای نفوذی و … نتوانستند به هدف اصلی خود دست یابند، حال که بعد از گذشت ۴۴ سال که جمهوری اسلامی ایران بعنوان قدرت اول منطقه شناخته می شود، بی شک باید آرزوی براندازی را با خود به گور ببرند.