وقت آن رسیده که پرده‌ها کنار برود و نقاب‌ها فروبریزند. آزمون حمله اسرائیل، ترازو و معیاری شد برای تشخیص ایرانی واقعی از خائنانی که تنها فارسی حرف می‌زنند، اما قلبشان برای میزهای اتاق‌فکر تل‌آویو می‌تپد.

در روزهایی که مردم ایران، از کودک و زن تا غیرنظامیان بی‌دفاع، هدف حملات مستقیم و غیرقانونی رژیم اسرائیل قرار گرفته‌اند، برخی از چهره‌های مدعی اپوزیسیون، که سال‌هاست خود را به دروغ نماینده «آزادی» و «نجات ملت ایران» معرفی کرده‌اند، نه‌تنها سکوت کرده‌اند، بلکه با رفتاری منفعلانه یا حتی در برخی موارد با حمایت‌های ضمنی یا آشکار از این جنایات، چهره واقعی خود را برای همیشه نزد افکار عمومی ایرانیان عیان کردند.

این سکوت پرمعنا، یا بهتر بگوییم همراهی حساب‌شده، نشان داد که برای جریاناتی مانند فرقه تروریستی مجاهدین ، بقایای سلطنت‌طلبی نظیر رضا پهلوی، و دیگر مهره‌های اطلاعاتی بیگانه که به‌نام «فعال سیاسی» یا «تحلیلگر» در رسانه‌های غربی جا خوش کرده‌اند، جان مردم ایران کوچک‌ترین اهمیتی ندارد. آن‌ها در بزنگاه تاریخی حمله به خاک ایران، به‌جای دفاع از مردم بی‌گناه، به ابزارهای جنگ روانی و عملیات اطلاعاتی رژیم صهیونیستی تبدیل شده‌اند.

چگونه می‌توان کسانی را که حتی در برابر خون کودکان ایرانی واکنشی نشان نمی‌دهند، ایرانی دانست؟ وطن‌دوستی تنها در ادعا و پرچم‌گردانی در کنفرانس‌های اروپایی معنا ندارد. آزمون وطن‌دوستی، ایستادن در کنار ملت است، نه در اردوگاه دشمن. وقتی یک ایرانی واقعی، فارغ از گرایش سیاسی، با تجاوز به خاک کشورش روبه‌رو می‌شود، نخستین واکنشش محکومیت قاطع و دفاع از مردم است. اما آن‌هایی که اکنون سکوت کرده‌اند یا با اسرائیل هم‌نوایی می‌کنند، نه تنها اپوزیسیون نیستند، بلکه شریک جرم دشمن هستند.

امروز دیگر برای بسیاری از ایرانیان روشن شده است که برخی از این چهره‌ها، نقش مستقیم در پروژه‌های جنگ ترکیبی علیه ملت ایران دارند. نقش آن‌ها نه تحلیل‌گری، نه روشنگری، بلکه شرکت در عملیات روانی، پمپاژ ناامیدی، تفرقه‌افکنی، و تطهیر دشمنانی است که مستقیم مردم ایران را هدف گرفته‌اند.

سکوت این افراد در برابر جنایت علیه ملت، تنها یک بی‌اخلاقی سیاسی نیست؛ بلکه سندی است بر خیانت سازمان‌یافته‌ای که با بودجه سرویس‌های اطلاعاتی خارجی و هماهنگی میدانی با اسرائیل در حال انجام است. تاریخ ایران، این خیانت را فراموش نخواهد کرد، و نام این مدعیان وطن‌فروش در حافظه تاریخی ملت به عنوان ابزار دشمن ثبت خواهد شد.

حرف آخر اینکه؛ امروز اسرائیل، ایران را هدف قرار داده است؛ فردا چه کسی در تیررس خواهد بود؟ سکوت در برابر این تجاوز، نه بی‌طرفی است و نه سیاست، بلکه همدستی با دشمن است. مردم ایران خوب می‌دانند چه کسانی با ملت‌اند و چه کسانی مزدور بیگانگان.

وقت آن رسیده که پرده‌ها کنار برود و نقاب‌ها فروبریزند. آزمون حمله اسرائیل، ترازو و معیاری شد برای تشخیص ایرانی واقعی از خائنانی که تنها فارسی حرف می‌زنند، اما قلبشان برای میزهای اتاق‌فکر تل‌آویو می‌تپد.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو