نتیجه اینکه هدف از دادن اینگونه پیام ها ، انحراف اذهان عمومی از پیشینه جنایتکارانه این گروه در خاک عراق و ایجاد شکاف بین خلق های ایران و عراق است. ضمن اینکه مثل همیشه خوراک سیاسی مناسبی برای سرگرمی اعضای بیمار این گروه در خاک آلبانی را فراهم می کند. تا حول آن «پروژه» نوشته و در نشست های «عملیات جاری» بخوانند.

نشخوار رجوی حرف و عملش فریبکاری است. این مردک حراف، چنان از کلمات انقلابیون، استبداد، فاشیسم و . . . در پیام به مردم عراق سخن می گوید، انگار این سازمان تروریستی او نبود که همین آزادیخواهان عراقی را در رکاب صدام سرکوب می کرد و می کشت.

دور جدید تلاش های «مجاهدین» به همراه رهبر مفقودالاثر این گروه در ایجاد جنگ روانی بر علیه مردم و دولت عراق بعد از تظاهرات دانشجویان در ناصریه شروع شد.

سایت رسمی «مجاهدین» در ابعاد وسیعی اقدام به پوشش این تظاهرات نمود. «مجاهدین» تلاش کردند تجمع و راهپیمایی میلیونی مردم عراق در روز جمعه هفته گذشته را به «عوامل نظام و دست نشاندگان آن در عراق» نسبت داده و ایندو تجمع را رو در روی هم قرار دهند.

این تبلیعات رسانه ای چنان برای سران فرقه رجوی اهمیت داشت که در تاریخ ششم بهمن ۹۸ یک پیام با نام مسعود رجوی نیز در چند خط در سایت رسمی این گروه خطاب به مردم عراق درج گردید.

رجوی در این پیام می گوید: «به‌ انقلابیون در میدان آزادی بغداد به‌خاطر تعمیق مرزهای انقلاب و ارتجاع بر ضد بیداد و استبداد و تطهیر صفوف از دست‌نشاندگان رژیم فاشیسم دینی حاکم بر ایران تبریک می‌گویم . . . .»؟!

سوالی که اینجا مطرح می شود اینکه: آیا رجوی واقعا فکر می کند پیامش اینقدر بر روی مردم عراق تاثیر گذار است؟ حال اگر اینچنین  است پس چرا آنرا به زبان عربی نداد؟

نشخوار رجوی حرف و عملش فریبکاری است. این مردک حراف، چنان از کلمات انقلابیون، استبداد، فاشیسم و . . . در پیام به مردم عراق سخن می گوید انگار این سازمان تروریستی او نبود که همین آزادیخواهان عراقی را در رکاب صدام سرکوب می کرد و می کشت.

ضمن اینکه او بخوبی می داند؛ مردم عراق هنوز خاطره کشتار کُردهای شمال کشورشان بدست گروه تروریستی مجاهدین و سرکوب شیعه یان جنوب آن کشور توسط عوامل مجاهدین که عناصر اطلاعاتی صدام را همراهی می کردند فراموش نکرده اند. بنحویکه او و سازمانش را همچنان بعنوان یک ارهابی (تروریست) می شناسند.

نتیجه اینکه هدف از دادن اینگونه پیام ها ، انحراف اذهان عمومی از پیشینه جنایتکارانه این گروه در خاک عراق و ایجاد شکاف بین خلق های ایران و عراق است. ضمن اینکه مثل همیشه خوراک سیاسی مناسبی برای سرگرمی اعضای بیمار این گروه در خاک آلبانی را فراهم می کند. تا حول آن «پروژه» نوشته و در نشست های «عملیات جاری» بخوانند.

مردم عراق چه موافق و چه مخالف دولت عراق در یک چیز مشترکند و آنهم اینکه صدام یک دیکتاتور بود و هرگز اجازه بازگشت به بازماندگان حزب منحله بعث که مجاهدین تفاله آن محسوب می شوند نخواهند داد.

هرچند مریم رجوی بخواهد در خفاء با دختر صدام حسین در اردن – رغد صدام –رابطه برقرار کرده، علیه مردم عراق دسیسه کند و دلال رابطه او با حامیان غربی و تشکیلات مخفی بعثیون در خاک عراق شود.

بنابراین رجوی بخوبی می داند که دادن پیام به زبان عربی نوعی توهین به شعور هر عراقی محسوب می شود و می تواند انبوهی از اعتراضات همین جوانان در فضای مجازی علیه خودش را موجب شود.

عمل مسلحانه «مجاهدین» بر علیه مردم ایران در سال ۱۳۶۰ پایان حیات سیاسی و فیزیکی این گروه تروریستی محسوب می شود.  اما جنگ تنها عاملی بود که سازمان رجوی را موقتا از مرگ نجات داد. و ادامه حیات ننگین آن در شکاف جنگ عراق بر علیه ایران را سبب گردید.

اما همین که جنگ تمام شد و صدام از بین رفت، قد و قواره واقعی «مجاهدین» در کنار عملکرد ضد مردمی این گروه نیز بر همگان نمایان گشت.

رجوی به هر نحوی تلاش می کند خودش و سازمانش را از برچسب تروریستی، فرقه گرایی، بدنامی و خیانت در حق مردم ایران و عراق برهاند. اما آنچه که از آغاز انقلاب ۵۷ تاکنون حاصل شده  است؛ رسوایی بیش از پیش در تمامی عرصه های؛ سیاسی، خطی – استراتژیک، ایدئولوژیک و اخلاقی بوده است.

بنابراین واقعیت میدانی «مجاهدین» همانی است که هم اکنون در منظر دید همگان در اردوگاه محصور این گروه در خاک آلبانی قرار  دارد. نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو