می گویند اوضاع و احوال این روزها و ماههای اخیر مجاهدین خوب نیست و روزگار بر وفق مراد مریم رجوی نمی چرخد. مشکلات عدیده تشکیلاتی و شتاب یافتن جدایی اعضاء از این فرقه در آلبانی، فوتی های اخیر  اعضاء که منشاء آن پیری و انواع بیماریها، بویژه سرطان است، به گل نشستن آنچه که استراتژی […]

می گویند اوضاع و احوال این روزها و ماههای اخیر مجاهدین خوب نیست و روزگار بر وفق مراد مریم رجوی نمی چرخد. مشکلات عدیده تشکیلاتی و شتاب یافتن جدایی اعضاء از این فرقه در آلبانی، فوتی های اخیر  اعضاء که منشاء آن پیری و انواع بیماریها، بویژه سرطان است، به گل نشستن آنچه که استراتژی مضحک «کانون های شورشی» خوانده میشود، بی رونقی بازار سیاست، بد بیاری های پشت سرهم دمار از روزگار مریم رجوی درآورده است.

دورهمی اخیر در آلبانی با سه تن از یاران شیطان، مریم رجوی،  در تیرانا، که با  عنوان دهان پر کن «دیدار نمایندگان پارلمان اروپا با مریم رجوی در آلبانی» در رسانه های وابسته به این گروه خودنمایی می کرد ، از جمله سرگرمی های این روزهای مریم رجوی در آلبانی شمرده می شود. گفتنی است  اعضای شرکت کننده  در این دورهمی بلحاظ  سن و سال هم با مریم رجوی همخوانی کامل داشته  و همگی در طیف بازنشسته ها محسوب می شوند؛ تونه کلام عضو کمیسیون خارجی و نایب رئیس باصطلاح گروهِ «دوستان ایران آزاد»  ، یارومیر اشته تینا Jaromir Stetina عضو کمیسیون خارجی و نایب رئیس زیر کمیسیون امنیت و دفاع و استرون استیونسون نماینده سابق و باصطلاح هماهنگ‌کننده «کارزار برای تغییر در ایران».

البته کار به اینجام ختم نشد. این افراد بازدیدی هم از  اردوگاه مجاهدین در تیرانا داشتند. که خبر آن در سایت مجاهدین در تاریخ ۰۷/۰۹/۹۷ درج گردید.

البته هدف مریم رجوی از این تبلیغات مضحک نیز کاملا مشخص بود و  این همان کاری بود که مجاهدین در زمان جنگ ایران و عراق و در خاک این کشور هم کردند. مجاهدین برای جذب  ایرانیان اسیر در اردگاههای عراق اقدام به تهیه یک فیلم تبلیغاتی از قرارگاه اشرف نمودند. و آنرا در برنامه تلویزیونی این گروه به نام «سیمای مقاومت» از تلویزیون عراق هم پخش کردند که در مناطق مرزی قابل رویت بود.

پر زرق و برق ترین قسمت این فیلم نیز بخش آشپزخانه،  و امکانات رفاهی و پزشکی مجاهدین در اشرف بود. رهبران مجاهدین بخوبی می دانستند که اسرای ایرانی در اردگاههای عراق بشدت تحت انواع شکنجه های روحی و روانی و جسمی هستند و بلحاظ تغذیه و رسیدگی های پزشکی نیز در حداقل ها قرار دارند.  لذا سعی کردند یک وضعیت مطلوب و استاندارد از وضعیت تغذیه و امکانات پزشکی در قرارگاه اشرف را به تصویر بکشند تا هم بتوانند اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق را جذب مجاهدین کنند و هم افکار عمومی را  از تمرکز بر ساختار ها و مناسبات فرقه ای، نقض حقوق بشر و  فشارهای روحی و روانی که هر لحظه بر اعضای  این گروه وارد می شد،  منحرف کنند.  البته تا حدودی موفق هم شدند.  و تعدادی از  اسرا نیز به مجاهدین در عراق پیوستند. البته بیشتر از یک هفته طول نکشید، اسرایی که به مجاهدین پیوسته بودند  علیرغم انبوه رسیدگی های رفاهی،  پزشکی و تغذیه ، تنها بدلیل مناسبات بغایت فرقه یی، خواهان بازگشت به اردوگاه عراق شدند. ولی مجاهدین هرگز چنین اجازه ای را به آنها ندادند. تا اینکه جنگ تمام شد و  اکثر آنها از طریق صلب سرخ جهانی این  گروه را ترک و به ایران بازگشتند.

اکنون مجاهدین بار دیگر می خواهند  با همان شیوه،  افکار بین المللی و بویژه ایرانیان را فریب داده  و با نشان دادن اینکه مجاهدین در این اردوگاه در رفاه کامل بسر می برند باز هم  بر  مناسبات بغایت  فرقه ای این گروه سرپوش بگذارد.

از دیگر اقدامات مجاهدین طی این ماه که در تاریخ ۱۳/۰۹/۹۷ در سایت مجاهدین درج شد ، پیام مریم رجوی   به «سیمای آزادی » تلویزیون وابسته به این گروه به مناسبت آنچه که «بیست و سومین همیاری ملی» نامیده می شد بود.

این تلاش بی حاصل که بیش از  دو دهه  و اندی است ادامه  دارد ،  هرگز نتوانسته است  دید مردم  نسبت به اینکه مجاهدین مزدور بیگانگان اند و سالها در خدمت اربابان منطقه ای و بین المللی  خود بوده اند بکاهد.

در بخشی از این پیام آمده است:

« . . . هم‌چنانکه هموطنانمان در این سه روز، بارها و با شیواترین و نافذترین بیانها، خاطرنشان کردند؛ استقلال و خودکفایی مقاومت ایران را در برابر همه قدرتها و دولتها مُهر کرد، همه تبلیغات و یاوه‌های آخوندها و پاسدارانشان را به باد داد، پایگاه اجتماعی مجاهدین و تنها آلترناتیو دموکراتیک را در برابر چشم‌ها گذاشت و به‌خصوص نشان داد که توفان قیام مردم ایران برای آزادی سربازایستادن ندارد . . . »

بدین ترتیب باید گفت؛ «همیاری ملی»  در واقع سرپوش گذاشتن بر پولشویی و قانونی و مردمی جلوه دادن منابع مالی کثیف مجاهدین است که بهای ریختن خون هزاران بی گناه نصیب آنان  شده است.

مجاهدینی که سالهای سال در خلال جنگ ایران و عراق برای کشتن سربازان ایرانی در جبهه های جنگ، و جاسوسی برای عراق،  از صدام حسین پول گرفته  و روزگار گذرانند. مجاهدینی که در شرایط  فعلی نیز تحت پوشش مالی شیوخ مرتجع عرب منطقه،  بویژه آل سعود  هستند و همکاری های اطلاعاتی و تروریستی با اسرائیل و آمریکا را در پرونده   خود دارند،  نمی شود بر روی  این همه  خیانت و جنایت صرفا با یک شو تبلیغاتی تلویزیونی سرپوش  گذاشت.

اما در مورد قتل خاشقچی نیز سکوت  رهبر مجاهدین مریم رجوی قابل توجه و توجیه  است.  چرا که وی هرگز نمی تواند علیه  ارباب خود موضعگیری کند. ضمن اینکه اینگونه  حذف  فیزیکی مخالفان،  در درون تشکیلات مجاهدین نیز یک روال عادی محسوب می شود. که در گذشته بارها  اتفاق افتاده است.

ولی آنچه که این سکوت را برای مریم رجوی دردآور می کند. حمایت ترکی الفیصل  از حامیان مریم رجوی از این قتل  است.

مریم رجوی که  به حضور این شخص جنایتکار در نمایش سالانه این گروه در ویلپنت پاریس در تیر ماه ۹۶  افتخار می کرد حال حامی قتل خاشقجی بطور علنی شده است. و این نشان دهنده حضور  بی عیب و نقص جنایتکاران در یک صف واحد است.

در تاریخ ۱۱/۰۸/۹۷ اغلب خبرگزاری ها صحبت های «ترکی فیصل» رئیس کنونی شورای تحقیقات ملک فیصل و رئیس سابق سازمان اطلاعات سعودی که روزی خاشقچی روزنامه‌نگار مقتول سعودی در جایگاه مشاور وی بود،  علیه مواضع آمریکا را منعکس کردند.  بدین ترتیب او هم پته ارباب خود یعنی آمریکا را روی آب ریخته است.

وی که در نشست شورای ملی روابط آمریکایی – عربی سخنرانی می‌کرد، گفت: «کسی که در خانه شیشه‌ای نشسته است، به سوی مردم سنگ نمی‌اندازد.»

ترکی فیصل در ادامه انتقادات صریح خود از مقامات آمریکایی که خواستار مجازات عاملان قتل خاشقچی شدند، افزود: «کشورهایی که افراد بی‌گناه را شکنجه و زندانی می‌کنند و جنگ‌هایی راه انداخته‌اند که در آن هزاران نفر بر اساس اطلاعات اشتباه کشته شده‌اند، باید از انتقاد کردن از دیگران خجالت بکشند.»

رئیس سابق سازمان اطلاعات عربستان سعودی تاکید کرد، «کشورهایی که در حق خبرنگاران و حتی مردم عادی ظلم می‌کنند، نباید ادعای حمایت از آزادی بیان داشته باشند.»

از سوی دیگر مجاهدین تلاش می کنند  بر روند تحولات داخل ایران نیز تاثیر گذار باشند. و با سوار شدن بر مشکلات مردم نیات خود را پیش ببرند که از این  منظر نیز رهبران مجاهدین بویژه مریم رجوی سرخورده شده اند. البته پر واضح است که در قدم اول منشاء سرخوردگی مریم رجوی  بی توجهی مردم   به ۱۱ پیام منتسب به مسعود رجوی بود که سعی شده بود در این پیام در حد بالایی از کلمات احساسی استفاده  شده و با  موزیک به آن هیجان خاصی داده شود.  تا بر روی مخاطبان تاثیر گذار باشد.  ولی بنظر میرسد برای مخاطبان نگاه کردن به کارتون تام و جری بیشتر از این پیام جذابیت داشته است.

انعکاس هیجانی اخبار  ؛ اعتصاب کامیونداران و رانندگان،  اعتصاب کارگران هفت تپه اهواز ، اعتصاب و تجمعات کارگران گروه ملی فولاد اهواز ، و . . . در تعداد زیادی از کانال های تلگرامی وابسته به مجاهدین و تکرار مکرر آنها ،  با انبوه تبلیغات دروغ   هم از  درد بی درمان مریم رجوی دوا  نکرد.

از دیگر تحولات روزها و هفته های اخیر اعتراضات و تجمعات خیابانی مردم  فرانسه است. گفته می شود حمایت دولت فرانسه از ثروتمندان و فرار آنها از پرداخت مالیات، و  عوامل دیگر  باعث شده است که معترضان فرانسوی را که از قشرهای پائین جامعه هستند و  اکنون به جلیقه زردها معروف شده اند  در پاریس و دیگر شهر‌های این کشور به خیابان‌ها بکشاند.

سرکوب عریان و کشته شدن تعدادی از معترضان  و دستگیری صدها تن در این تجمعات آن روی سکه دولت های دموکراتیک اروپایی از جمله  فرانسه را به نمایش گذاشته است.

ولی آنچه که  جای سوال دارد  اینکه چرا مجاهدین تلاش می کنند کمترین اخبار در این رابطه را در رسانه های رسمی و غیر رسمی خود انعکاس دهند ؟  و چشم های خود را بر روی طوفانی که هم اکنون فرانسه را درنوردیه است ببندند.

جالب است بدانیم بنا به گزارش خبرگزاری آنا در تاریخ ۲۳/۰۹/۹۷  الکساندر بیووایس چیوا از سخنگویان جلیقه زردها گفته است از انقلاب ۱۹۷۹ ایران الهام گرفته ایم و این یک فشار مضاعف برای مجاهدین بویژه مریم رجوی است که ضد انقلابی ترین گروه طی ۴۰ سالی است که از عمر انقلاب ایران می گذرد.

باید گفت مجاهدینی که در قالب ستون پنجم دشمن قول ایجاد آشوب  و اغتشاش در ایران را به مسئولین امنیتی برخی از کشورهای  منطقه ای و اروپایی  می دادند،  حال خود این کشورها گرفتار بحران و آشوب شده و بازار اخاذی مجاهدین از این دولت ها نیز  فعلا  تخته شده است.

بنظر میرسد  استراتژی «کانون های شورشی» مجاهدین به جای ایران بیشتر در فرانسه جواب داده است. و اگر شرایط فرانسه به همین منوال پیش برود مریم رجوی نیز باید  از فرانسه به اردگاه «اشرف ۳ » در آلبانی کوچ کند چرا که دیگر فرانسه نمی تواند برای فعالیت های تروریستی ،  اشاعه فرقه گری، پولشویی و دیگر اقدامات ضد انسانی و ضد ملی این گروه  جای امنی باشد.

  • نویسنده : سردبیر
  • منبع خبر : راه نو