سیل ویرانگر همچنانکه در مناطق سیل زده انواع و اقسام جانوران موذی و خطرناک را با خود به محیط زندگی مردم آورد. در عرصه سیاسی نیز این چنین شد. جانوران سیاسی از هر مدل و در هر رنگ و لعابی فرصت یافتند تا چند صباحی از لانه های تاریک و نمور خود به روی خاک آمده  و قلم های زهرآگین شان را بسوی مردم ایران نشانه بگیرند. و هر آنچه در چنته شان از لقمه حرام انبان شده را بیرون بریزند.

همان کسانی که نه تنها حیات سیاسی شان،  حتی حیات فیزیکی شان بدست اربابان فاسد غربی و عربی است.

کسانی که در طول هشت سال جنگ ایران و عراق در کشتن حافظان این مرز و بوم ارتش عراق را همراهی کردند، کسانی که به هر شکل ممکن به فعالیت های جاسوسی و هر اقدام شنیع دیگری دست زده اند،  حال تلاش می کنند مردم را در مقابل سپاهیانی قرار دهند که ایران را از چنگال کثیف و اهریمنی عراقیان، حامیان منطقه ای و بین المللی شان و وحوش و خائنین مجاهدین و دیگر گروههای مزدور  نجات داده است.

دائیان مهربان تر از مادر چه یقه درانی هایی که نکردند.  اطلاعیه پشت اطلاعیه دادند،  هزاران شامورطه بازی دیگر درآوردند تا شاید دست ناپاک و کثیف اربابانشان بیشتر از بقیه بر سر و رویشان کشیده شود.

در حالیکه سیل در اغلب استانهای کشور در جریان است و مردم آسیب دیده بیش از هر زمان دیگری به کمک و آرامش روحی و روانی نیاز دارند، این مزدوران بی وطن  از هر ترفندی برای ملتهب کردن امنیت روانی جامعه سؤاستفاده می‌کنند.

از بزرگنمایی گرفته تا پخش شایعه و حتی اینکه این سیل عمدی بوده و توسط سپاه صورت گرفته ضمن توهین به شعور مردم سعی کردند با  انواع و اقسام دروغ های دیگر مردم را مایوس و در نهایت آنان را در مقابل نیروهای امدادگر بویژه سپاه پاسداران قرار دهند تا شاید به اهداف شومی که توسط اربانشان به آنان دیکته شده برسند.

آنان در ظاهر خود را حامی مردم قلمداد می کنند ولی وقتی می بینند حتی هنرمندان این کشور نیز برای کمک به مردم ، خود را به مناطق سیل زده می رسانند آنان را به باد توهین و تمسخر گرفته و «دورویشان» خطاب می کنند.

این مزدوران هرگز دلشان به حال مردم سیل زده نمی سوزد آنان فقط دنبال ایجاد بحرانی هستند که بتوانند با ایجاد اختلاف بین مردم و سپاه پاسداران و در قلب آن قرارگاه خانم الانبیاء اهداف خود را پیش ببرند.

بدیهی است اگر هر کشور دیگری غیر از ایران بود مسلما تاب تحمل این همه خسارت در مقابل چنین سیل ویرانگری را نداشت.  چرا که می توانست به انبوه بحران در حیطه های امنیتی، بهداشتی، انسانی، اجتماعی و . . .  و البته کنترل ناپذیر تبدیل شود.

نیرویی که این چنین دوشادوش مردمش در مقابل سیل سد سدیدی ایجاد کرد و همدل و همزبان با مردم و با تمام توان و امکانات شان به مقابله برخاستند خواب  شوم بدخواهان ایران را نقش بر آب کرد. و یک بار دیگر مثل زمان جنگ پیوند بین مردم و نظامیان که حافظان این مرز و بوم هستند دیده شد.

خودزنی مجاهدین در عرصه سیاسی زمانی بیشتر آشکار شد که در یک همسویی مشمئز کننده همگام با آمریکا که سپاه پاسداران را در لیست گروههای تروریستی قرار داد،  بر علیه این نیرو وارد جنگ روانی شدند.

مریم رجوی این روزها که سخت به بیماری «توئیت» کردن دچار شده در دنیای خیالی خود در میان خرابه های سیل پرسه زده و  برای مردم فرمان جنگ و مقابله با سپاه را صادر می کند!!؟؟

یک روز به نام خود «فراخوان تشکیل شوراهای مردمی برای مقابله با سیل» می دهد، روز دیگر  بنام مسعود رجوی که از قبر خود سربر آورده پیام میدهد.  و  زمانی هم  با نام «سخنگوی مجاهدین» مشتی مزخرفات را بر زبانش می راند.

بدین ترتیب باید گفت: مردم ایران هرگز مواضع خصمانه آنان را در چنین شرایط سخت فراموش نخواهد کرد. که چگونه با حمایت از تحریم های استعماری، بر مشکلات شان  افزودند.

ولی درد ضد انقلاب بویژه فرقه مجاهدین ، آنجایی بالا گرفت که مردم ایران نه تنها در مقابل انواع و اقسام  فشارهای خارجی که توسط این جانوران موذی همراهی میشد، سر خم نکردند بلکه با اتحاد و همدلی که بین تمامی اقشار مردم  ایجاد شد یکبار دیگر یکپارچگی وصف ناپذیر خود را علیرغم تمامی مشکلات طاقت فرسا در معرض دید جهانیان به نمایش گذاشتند.