براساس بحت های روانشناختی در اغلب فرقه ها ، رهبران آنها انسان های نرمال و عادی نبوده و حداقل به یکی از بیماری های روانشناختی متبلا هستند. سازمان مجاهدین نیز که بعنوان یک فرقه شناخته می شود مشمول همین قانونمندی است. و اغلب در ذهن رهبران آنان دنیای تخیلات با واقعیات مخلوط شده و اینجاست […]
براساس بحت های روانشناختی در اغلب فرقه ها ، رهبران آنها انسان های نرمال و عادی نبوده و حداقل به یکی از بیماری های روانشناختی متبلا هستند. سازمان مجاهدین نیز که بعنوان یک فرقه شناخته می شود مشمول همین قانونمندی است. و اغلب در ذهن رهبران آنان دنیای تخیلات با واقعیات مخلوط شده و اینجاست که مشکل ساز می شوند . در نتیجه رفتارها و قوانین غیر معمولی را هم که در فرقه ها ساری و جاری می کنند اغلب پایان خوشی برای اعضاء ، بویژه رهبران چنین فرقه های رقم نمی خورد.
هنگامی که رویا و خیال پردازی افراطی شود، بیانگر یک صفت از اختلال شخصیت خودشیفتگی است.
مریم رجوی نیز بعنوان رهبر فرقه مجاهدین دچار چنین اختلال روان شناختی است. و دروغ گویی های وی نیز ناشی از توهمات غالب وی است. سخنرانی اخیر وی که بصورت کنفرانس ویدئو بوده و در جمع باصطلاح «جوامع ایرانی» صورت گرفته در تائید محتوای همین بحث است.
سایت مجاهدین در تاریخ ۲۴/۰۹/۹۷ می نویسد: روز شنبه ۲۴ آذر مریم رجوی، در یک کنفرانس ویدئو سراسری با حضور جوامع ایرانی سخنرانی کرد که همزمان در بیش از ۴۰ نقطه در اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا برگزار شد.
حال اگر به نحوه چینش کلمات و نوع نگارش این متن توجه کنیم ، رد پای چنین اختلالی را می توان در شخصیت مریم رجوی مشاهده کرد که اعضای نگون بخت این فرقه مجبور به رعایت چنین ادبیاتی در نگارش های خود هستند تا تمایلات روحی و روانی وی ارضاء شود.
حال اگر به صحبت های مریم رجوی در این کنفرانس ویدئو هم توجه شود بیشتر به عمق اختلال شخصیت و رویاهای خیالی این فرد پی خواهیم برد.
مریم رجوی در شروع سخنرانی ، سلام و درود های خود را باصطلاح به «یاران مقاومت» در «بیش از ۴۰ مرکز در سه قاره جهان» می فرستد.
از این جملات چنین تصور می شود که در ۴۰ نقطه جهان از سه قاره تعداد زیادی از جمعیت بنحویکه جای سوزن انداختن هم نیست نشسته و برای شنیدن سخنان مریم رجوی لحظه شماری می کنند. ؟؟!!
در جای دیگر می گوید: « . . . در یکسال گذشته، رژیم بارها و بارها تلاش کرد راه قیامها را ببندد . . . تلاش کرد جلوی کانونهای شورشی را بگیرد، ولی نتوانست. . . »
هرکسی از وضعیت ایران خبر نداشته باشد فکر می کند واقعا خبری است.
کانون های شورشی هم ترفند جدید مریم رجوی برای سرپوش گذاشتن بر تضادهای داخل تشکیلات و بستن دهان معترضین در اردوگاه آلبانی است. مطمئنا این استراتژی نیز پس از مدتی به حال و روزگار استراتژی های قبلی مجاهدین دچار شده و به موزه خواهد رفت.
از این موارد بازهم هست. مریم رجوی می گوید؛
«. . . روزهای اخیر چین از سرمایهگذاری در میدان گاز پارس جنوبی در ایران خارج شده و قبل از آنهم توتال خارج شده بود. بله، تمام مسأله این است که رژیم برون رفتی ندارد . . .»
بدین ترتیب باید از مریم رجوی پرسید : یعنی کار تمام است ؟
وی در بخش دیگری از صحبت هایش ادامه می دهد؛ « . . . در حال حاضر رژیم از تروریسم در اروپا و آمریکا بهمثابه یک پاتک و ابزار ضروری تدافعی در مقابل قیام مردم ایران استفاده میکند».
سپس به اروپا انتقاد می کند که «چرا به کمک رژیمی میروید که شهرهای اروپا را تهدید میکند؟»
سوال اینجاست اگر واقعا حرفهای مریم رجوی درست باشد و حکومت ایران در اروپا و آمریکا دست به ترور می زند و امنیت آنان را تهدید می کند ، آیا قطع رابطه با ایران حداقل ترین اقدام کشورهای اروپایی نخواهد بود ؟ چه برسد به آمریکا.
بنابراین تناقض در حرفهای مریم رجوی خیلی آشکار است و می توان نتیجه گرفت که همه اینها ساخته و پرداخته ذهن خیال پرداز مریم رجوی است که دنیای واقعیت را با دنیای خیالی خود مخلوط کرده است.
حال نگاه کنید به نتیجه گیریهای مریم رجوی از بحث های خودش.
«به موازات تضعیف کیفی موقعیت رژیم در یکسال گذشته، موقعیت آلترناتیو دمکراتیک، شورای ملی مقاومت، در عرصه داخلی و بینالمللی اعتلا پیدا کرده است».
یعنی بدلیل عدم سرمایه گذاری چین در پارس جنوبی و خروج شرکت توتال از ایران موقعیت جمهوری اسلامی بشدت تضعیف شده است!! ؟؟ ضمن اینکه ایشان توضیح نمی دهد، وقتی می گوید: موقعیت آلترناتیو و . . . اعتلا پیدا کرده است یعنی چه اتفاقی افتاده است ؟ ضمن اینکه این حرف با اعضایی که در ماههای اخیر از این گروه در اردوگاه آلبانی جدا شده و مناسبات فرقه ای و بغایت عقب مانده آنان را افشا کرده اند نیز در تناقض است.
بازهم از این افضات هست. مریم رجوی می گوید:
«استقبال چشمگیر هموطنانمان در داخل و خارج کشور از برنامه اخیر همیاری ملی، نشانه روشن و درخشان از موقعیت این مقاومت و مقبولیت و پایگاه اجتماعی آن است».
بعد هم گویی خودش هم باورش شده، که این پولها را مردم ایران برای مجاهدین ارسال می کنند ، می گوید:
«راستی آنان که مدعی بودند مخارج این مقاومت و این سازمان به وسیله این یا آن دولت غربی یا عربی تأمین میشود، کجا هستند؟ و چه میگویند؟»
باید از مریم رجوی پرسید اگر ادعا دارید که این همه پول و طلا و جواهرات را مردم ایران نثار شما کرده و می کنند ؟ پس چرا هیچ حمایت سیاسی و یا اجتماعی از شما توسط مردم ایران طی این سالیان را کسی ندیده است و چرا سالهاست در حسرت حضور ایرانیان خارج از کشور در تجمعات نمایشی خود هستید ؟ و مجبورید از دانشجویان کشورهای اروپای شرقی و مهاجرین رنگین پوست با وعده تفریح و گردش سالن هایتان را پر کنید ؟
سوال دیگر اینکه چرا علیرغم این همه هزینه های میلیون دلاریِ سالیانِ شما برای برپایی نمایشات و شوهای تبلیغاتی، و پرداخت جیره و مواجیب به این همه لاشخورهای سیاسی بازنشسته و . . . هنوز هم این پول ها تمامی ندارد ؟
بنابراین می توان گفت مردم بحق مریم رجوی را فریبکار و مزدور و بیگانه پرست و جنایتکار می نامند ؟ چرا که برنامه «همیاری ملی» هم یک سرپوش برای پولشویی و ایز گم کردن از منابع کثیف مالی این گروه است. این نمایش مضحک که یک برنامه غیر زنده و ساختگی است تلاشی است تا به فعالیت های کثیف مالی مجاهدین مشروعیت بخشیده و در نگاه ایرانیان خارج از کشور و کشورهای حامی آنان مردمی جلوه داده شود دهد تا اتفاقا همین جیره و مواجیب که توسط همین اربابان بی نام و نشان به حساب آنان واریز می شود قطع نشود.
یکی از جداشدگان در خاطرات خود می گوید؛ شخص رجوی در یکی از نشست ها درسطح مسئولین در خاک عراق گفته بود تلاش کنید به هر شکل ممکن به داخل خاک عراق نیرو بیاورید چرا که نگاه مسئولین عراق در میزان و تعداد نیروهای ماست و اگر کسی به ما نپیوندد عراقی ها احساس خواهند کرد که ما پایگاه اجتماعی در داخل کشور نداریم. و این باعث خواهد شد از میزان رسیدگی های دولت عراق به ما کم شود. یعنی جیره آنها را قطع کنند.
به همین دلیل هم بود که مسئولین مجاهدین با هر فریب و دغل کاری و دروغ سعی می کردند جوانان ایرانی در کشورهای همجوار را از جمله با عنوان کاریابی و موارد مشابه فریب داده و به داخل خاک عراق ببرند.
منابع مالی مجاهدین همچنانکه توسط تعداد زیادی از جدا شده ها نیز افشا شده است؛ شامل پول هایی است که توسط صدام حسین از زمان حضور مجاهدین در خاک عراق تا زمان سقوط این دیکتاتور به این گروه، در قبال همراهی سربازان عراقی در جبهه های جنگ، جاسوسی و عملیات در داخل کشور و . . . پراخت شده است. یا پول ها و طلاهایی است که توسط عربستان سعودی در همان زمان حضور مجاهدین در خاک عراق به مجاهدین داده شده است. [۱]
ضمن اینکه در وضعیت فعلی هم مجاهدین به همراه سایر ضد انقلابیون مثل رضا پهلوی و . . . تحت حمایت مالی آل سعود و برخی از شیوخ مرتجع عرب منطقه هستند.
در اینجا لازم است در رابطه با ادعای مریم رجوی مبنی بر داشتن پایگاه اجتماعی در داخل کشور توسط مجاهدین توضیحاتی را بدهم که توسط برخی از جدا شده ها افشا شده است.
زمانیکه مجاهدین در خاک عراق بودند در قسمتی از قرارگاه اشرف محلی بود که هیچ کس به جز تعدادی از مسئولین و دست اندرکاران مجاهدین کسی به آنجا تردد نداشت. در این محل دیوارها و امکانی شبیه به آنچه که در داخل کشور معمول است را ساخته بودند. سپس بر روی این دیوارها شعار نوشته و سپس از آنها عکس می گرفتند. و در مرحله بعدی با نرم هایی مثل فتوشاب و . . . روی آنها کار کرده و آنها را در رسانه های خود یعنی «سیمای آزادی» و فضای مجازی بعنوان اعتراضات داخل کشور منتشر می کردند.
اکنون نیز گفته می شود این تجربه که بهرحال برای منافقین کارآیی های خاص خودش را دارد در اردوگاه آلبانی نیز بکار گرفته می شود. به گفته برخی از جداشدگان مجاهدین محلی برای اینکار اختصاص داده اند ، تا فیلم ها و عکس هایی که در این محل تهیه می شود را در کانال های تلگرامی، صفحات فیسبوک و . . . وابسته به مجاهدین در معرض دید مخاطبان قرار بدهند تا داشتن پایگاه اجتماعی را برای خود ، اعضای این گروه در آلبانی و برخی محافل خارجی حامی این گروه شبیه سازی کنند.
بدین ترتیب باید گفت توهمات و خیالپردازی های مریم رجوی بعنوان رهبر فعلی فرقه رجوی نیز پایانی ندارد. وی نیز همان راهی را می رود که پیشتر مسعود رجوی رهبر مفقود الاثر این فرقه رفته است. او هم سالها بود انواع و اقسام استراتژی ها را طراحی و در دنیای خیالی خود سیر و سفر می کرد و ۴۸ ساعته به تهران می رسید. او در باغ سبز را به اعضای نگونبخت این فرقه نشان میداد . کلید بهشت بر گردن زنان عضو «شورای رهبری » می انداخت که حالیکه همگی سرابی بیش نبود.
[۱] رجوع شود به خاطرات مریم سنجابی عضو پیشین شورای رهبری مجاهدین.
- نویسنده : سردبیر
- منبع خبر : راه نو
Thursday, 19 September , 2024