سران مجاهدین در سال 1400 در دو جبهه داخل تشکیلات و داخل کشور بسختی شکست خوردند. یکی جداشده های هرچه بیشتر در داخل تشکیلات فرقه و دیگری شکست در  بُعد عملیات روانی در داخل کشوربود.

گویی همین اسفند ماه ۱۳۹۹ بود که مریم رجوی سال ۱۴۰۰ را سال تعیین کننده نام گذاری کرد.

البته این نوع نامگذاری صرفا مصرف داخلی  دارد تا اعضای بخت برگشته خود را با وعده های دروغ  برای یکسال هم که شده به عنوان برده نزد خود نگه دارند.

اما سوال این است در سال ۱۴۰۰ که مریم رجوی آن را سال تعیین کننده نام گذاری کرده بود چه اتفاقاتی افتاد؟

مسلما در این سال اعضای گرفتار در فرقه یکسال دیگر پیرتر شدند تا آن حد پیر که ۹ نفر از آنها به علت ابتلا به بیماری های مختلف فوت کردند. و البته بسیاری دیگر نیز در حال دست و پنجه نرم کردن با بیماری های لاعلاج بسر می برند. تا آنها هم همان راهی را بروند که پیشتر از آنها دوستانشان رفته اند.

این فرقه اگر در بهترین شرایط زندگی هم باشند باید موضوعی را پیدا کنند که با آن مقابله کنند این ذات ایدئولوژی آنهاست چه زمانی که در خاک عراق  در اشرف محبوس بودند و چه زمانی که امروز در بخشی از اروپا هستند بازهم همان اشرف و همان محدودیت ها پابرجاست. و در شعارهای سران فرقه چیزی به نگونبخت های گرفتار در فرقه رجوی نمی رسد.

اما در آن سوی میدان، بخت با جداشدگانی بود که توانستند علیرغم تمامی سختی ها خود را از دست فرقه رجوی رها سازند و به زندگی بازگردند. در سالی که گذشت دولت آلبانی اجازه داد که ایرانیان ساکن در آلبانی بتوانند دارای کارت شناسایی شوند و مانند سایر افراد زندگی آزاد داشته باشند. البته فقط جداشده ها از فرقه رجوی توانسته اند به این مهم دست پیدا کنند و سران فرقه هنوز به اعضا داخل سازمان اجازه نداده اند که هویت فردی مستقلی داشته باشند.

در همین «سال تعیین کننده» که اکنون در ماه پایانی آن هستیم، جداشده های ساکن آلبانی توانستند نه تنها توانستند زندگی آزادی در البانی داشته باشند بلکه با کمک مردم این کشور توانستند انجمنی به نام آسیلا تاسیس کنند تا بتوانند به سایر ایرانیان مقیم آلبانی کمک کرده و فرهنگ ایرانی را در میان مردم آلبانی گسترش دهند.

سالی که گذشت فرقه رجوی هرچه در توان داشت بکار بست تا بتواند در سایه مشکلات معیشتی و گرانی که حاصل تحریم های حداکثری آمریکاست عملیات روانی خود بر علیه مردم ایران را در فضای مجازی پیش ببرد.

یکبار سیستم سوخت رسانی کشور دچار مشکل شد و هرچه تلاش کردند که کشور را به آشوب بکشند که مردم فریب آنها را نخوردند و از ایران محافظت کردند. یا موضوع کم آبی را به «ناکارآمدی» دولت گره زدند که باز هم چیزی دستشان را نگرفت و در آخر در حرکتی مضحک و از سر ناچاری شبکه های تلویزیونی را دچال اخلال کردند و به نوعی خواستند صدایشان را به گوش مردم برسانند که آنهم نشد.

البته لازم به توضیح است صدایی که پخش شد صدای چند دهه پیش رجوی بود که در همان ایام هم این صدا خریداری نداشت چون این صدای قاتل هزاران نفر از ایرانیان بیگناهی بود که توسط گرگی به نام مسعود رجوی دریده شده اند.

بنابراین سران مجاهدین در سال ۱۴۰۰ در دو جبهه ی داخل تشکیلات و داخل کشور بسختی شکست خوردند. که نتیجه آن جداشده های هرچه بیشتر در داخل تشکیلات و شکست در  بُعد عملیات روانی در داخل کشور بود.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو