با آغاز دور تازه مذاکرات رفع تحریمی در وین اتریش، آمریکا برای افزایش فشار در مذاکرات و تضعیف ایران به یک جنجال رسانه ای جدیدی نیاز داشت. بنابراین موضوع مشکل آب در اصفهان و تجمع کشاورزان و مردم در بستر رودخانه زاینده رود بهترین بهانه ای بود که آمریکا همراه با ایادی میدانی شان یعنی مجاهدین، سلطنت طلبان و رسانه های فارسی زبان معاند می توانستند روی آن مانور دهند. اما با توجه به تحصن و اعتراضات مصالمت آمیز کشاورزان اصفهانی عملا تیر آمریکا به سنگ خورد.
در سوم آذر، کشاورزان اعلام کردند که با دولت توافق کردند و دیگر نیازی نیست که به تحصن خود ادامه دهند این خبر برای فرقه رجوی یک فاجعه بود که باید دست خالی از آن باز می گشتند.
اما با تهیج افکار عمومی و با اتفاقاتی مانند پاره کردن چادرهای کشاورزان و یا آتش زدن آنها که بصورت مشکوک رخ داد توانستند عوامل میدانی خود را به صحنه بیاورند و اتفاقات ۵ آذر را رقم بزنند.
از فردای آن روز باز هم مانند آبان ۹۸ شروع به خبرسازی های عجیب و ارائه آماری غیر واقعی کردند اما با توجه به هوشیاری عوامل امنیتی این بار موفق نشدند در اصفهان کشته سازی کنند و غائله در همان روز درگیری تمام شد.
سازمان ها و کشورهای دیگری وارد مسئله درگیری بر سر آب نشدند و بیشرین واکنش ها را آمریکا و اسرائیل داشتند و با توجه به واکنش زود هنگام این کشورها و درج واکنش های آنها در رسانه های فرقه رجوی می توان نتیجه گرفت که پشت این واقعه کدام کشور ها حضور داشتند.
فرقه رجوی انتظار داشت وقایع اصفهان برد رسانه ای بیشتری داشته باشد اما بیشتر آنها در روز وقوع اعتراضات و روز بعد از آن بود و بیشتر از این دوام نداشت.
حال مجاهدین مجبور است فعلا رسانه های خود را با این خبر سرگرم نگه دارد و از هرجایی و هرکسی سخنی را حتی جعلی و دست ساز خود این فرقه هم شده به خورد مخاطبانش بدهد.
حال در این میان مجاهدین توانسته دو گروه میکروسکوپی را پیدا کند که در مورد اعتراضات اصفهان نظر بدهند. مثلا سازمان «برابری حقوق و آزادی ها در یمن»! و یا بیانیه «رئیس جبهه ملی عراق»!
یا تشکل هایی که صرفا روی کاغذ بوده و ساخته و پرداخته ذهن قلم به مزدان فرقه رجوی است مثل بیانیهٔ «کمیتهٴ پارلمانترها و شهرداران بلژیک برای یک ایران دمکراتیک»! ایران دموکراتیک هم یعنی همان فرقه رجوی.
اما نکته ای که در این بیانیه ها وجود دارد نزدیکی عبارات استفاده شده در آنهاست که گویا از زبان یک شخص بیان شده و لحن همه متن ها شبیه به هم هستند. بعبارت دقیق تر دست پخت رسانه ای خود مجاهدین است.
این گروه ها را نه کسی می شناسد و هیچ رسانه ای اخبار آنها را دنبال می کند جز رسانه های فرقه رجوی، برای آنها مهم نیست چه کسی حرف را گفته باشد فقط در مخالفت با ایران باشد کافی است. هرچند هیچ بعید نیست برای نوشتن از زبان آنها متحمل هزینه هم شده باشد. چون قبلا نیز مقامات زیادی را با مشتی دلار پای نمایش های خود آورده اند.
نتیجه اینکه در فضای مجازی بی ربط ترین موضوعات می توانند رسانه ای شوند اما مجاهدین با اینکه ادعای قدرت و قدمت دارند ولی هرگز نتوانسته است حتی به اندازه یک فرد در رسانه و افکار عمومی بویژه در داخل کشور تاثیر گذار باشد. بعبارت دقیق تر آنها هیچ اعتبار رسانه ای ندارند. چرا که اساس کار بر روی فریب و دروغ و شانتاژ سوار است.
اما سوالی که سران فاسد و بدنام مجاهدین باید از خود بپرسد این است که کدام راه را رفتند که اکنون به این وضعیت اسف بار دچار شده اند؟ آیا هیچ وقت از خود نپرسیده اند که اگر راه خدمت به مردم را انتخاب می کردیم اکنون در چه جایگاهی بودیم؟ اما آنان راهی را انتخاب کرده اند که در مقابل مردم باشند و هرچه میزان صدمات به مردم ایران بیشتر باشد خوشحالی این فرقه نیز تداوم خواهد داشت.
- نویسنده : علی صدر
- منبع خبر : سایت راه نو
Thursday, 13 February , 2025