روزی دو فرد خالی بند در حال صحبت باهم بودند. یکی گفت از درب ورودی تا حیاط خانه مان آنقدر طولانی است که وقتی گاومان از درب خانه وارد می شود تا به حیاط خانه برسد، حامله شده و زایمان می کند!
دومی دید طرف خیلی خالی بسته و باید یه طوری روی او را کم کند گفت: ای بابا این که چیزی نیست، بابای من یه چوب داره آنقدر بلند است که وقتی هوا ابری می شود و می خواهد باران ببارد با چوبش ابرهای بالای خانه مان را چپ و راست می کند تا باران به حیاط خانه ما نبارد و هوا بلافاصله آفتابی می شود!
طرف مقابل با تعجب می پرسد آنوقت بابات این چوبشو کجا نگهداری میکند؟ وی هم بلافاصله جواب می دهد در همان دالان حیاط خانه شما!
داستان رجوی و ربع پهلوی هم شبیه این دو خالی بند است که هر از چندگاهی با خالی بندی هایشان باهم کل کل کرده تا روی همدیگر را کم کنند ولی در نهایت با اینگونه دلقک بازی ها صرفا موجبات خنده مخاطبینشان را فراهم می کنند.
به همین دلیل هم هست وقتی که مسعود رجوی رهبر ابله و کوتوله مجاهدین با قطع موقتی برق در ایران مردم را به «قیام» دعوت می کند!، جای دارد ربع پهلوی هم بگوید: « من بنا به خواست شما (مردم ایران)، آمادگی خود را برای هدایت این تغییر، و رهبری دوران گذار اعلام کردهام!»
یعنی یک ابلهی دعوت به «قیام» می کند و ابله دیگری هم «رهبری دوران گذار» را بر عهده می گیرد. عجب تقسیم کاری!
بنابراین بنظر می رسد مثل همیشه ایندو ابله متوهم که در مسابقه وقاحت نظیر ندارند بوی کباب شنیده اند ولی نمی دانند که در ایران دارند خر داغ می کنند.
- نویسنده : علی صدر
- منبع خبر : سایت راه نو
Saturday, 25 January , 2025