جمله: «دوباره و صد باره می‌گوییم، که بفرمایید هرچه می‌خواهید با این رژیم مذاکره و معامله و مصالحه کنید» در پیام اخیر رجوی همان جمله معروفی است که وی بعد از پایان جنگ ایران و عراق نیز به زبان راند و نهایتا با سقوط صدام از کشور عراق اخراج و سر از آلبانی درآورد. کد واژه ای که نشان می دهد رجوی «فَشل» شده و کارخانه بافندگی استراتژی هایش نیز در حال ته کشیدن است. بنظر می رسد اینبار هم با تکرار این جمله توسط رجوی گزینه انتقال مجاهدین به اتیوپی یا اریتره در حال محقق شدن است.

وضعیت این روزهای فرقه رجوی که تنها کارشان راه اندازی مزرعه ترول (اوباش اینترنتی) در آلبانی و پرسه زدن در فضای مجازی با هدف ایجاد سرگرمی برای اعضای پیر و سالمند این گروه از یک سو و پیشبرد جنگ روانی بر علیه مردم ایران از سوی دیگر، واقعا تماشایی است که چگونه در کارگاه شیطان، شب و روز در حال بافتن طناب دار خودشان هستند.

البته حذف صدها حساب جعلی متعلق به این اوباش اینترنتی توسط موسسه فیسبوک در روزهای اخیر باعث رسوایی بیش از پیش این فرقه ضد ایرانی گردید.

تولید انبوه حساب های جعلی در شبکه های اجتماعی برای حمایت از رهبر تروریست این فرقه و پیشبرد اهداف ضد مردمی شان نه تنها بر محبوبیت آنان چیزی اضافه نکرده است بلکه بیش از پیش عدم مشروعیت و زوال پایگاه اجتماعی شان را به نمایش گذاشت.

التماس و زاری و آویزان شدن رهبری مجاهدین از آمریکا در پوشش « نامه بیش از ۳۰۰ تن متخصصان ایرانی مقیم آمریکا به جو بایدن » که در تاریخ ۱۹ فروردین رسانه ای شد رونمایی از حرکت جدید ضد مردمی فرقه رجوی است.

در این نامه از جو بایدن خواسته شده است تحریم ها علیه مردم ایران را لغو نکند. رجوی در اوج فریبکاری موضوع حقوق بشر، از یک سو و حمایت ایران از «گروههای نیابتی در منطقه» را از سوی دیگر چاشنی خواسته های خود قرار داده است تا مواضع ضد مردمی و ضد ایرانی اش  بیشتر از این مایه آبروریزی این باند مفلوک نشود.

در بخشی از این نامه آمده است: « هیچ تحریمی علیه این رژیم (بخوانید مردم ایران) نباید لغو شود و هیچ امتیازی نبایستی داده شود مگر اینکه به‌صورت اثبات‌شده به نقض حقوق بشر در داخل و به صدور تروریسم در خارج پایان دهد و از حمایت مخرب خود از گروه‌های نیابتی در منطقه دست بردارد . . . »!؟

رجوی دو روز بعد از این حرکت ضد مردمی یعنی در تاریخ ۲۱ فروردین مجددا در لباس رهبر فرقه مجاهدین ظاهر شد و هارت و پورت یا همان فریادهای توخالی خود را که پر از تناقض خنده دار است به زبان راند.

رجوی مثل همیشه در این پیام نیز به سبک و سیاق کبکِ سر در برف، لاف و گزاف بافت و شیادانه سخن گفت.

تلاش برای روحیه دادن به انبوه عضو بیمار و سالمند در اردوگاه این فرقه در آلبانی با ادعاهای مضحک و البته خنده دار، بخش اصلی این پیام چند خطی است.

رجوی در این پیام  از پیشرفت های اتمی ایران  تحت عنوان « مانورهای بچه‌ترسان و پوشالی اتمی در روز فناوری» نام می برد. اما کسی نیست به این ابله کودن و پیر خرفت بیمار بگوید اگه فناوری اتمی در ایران پوشالی است پس چرا آمریکا و اسرائیل و اروپا و . . . همگی سالهاست بدنبال نابود کردن و از بین بردن  آن هستند و حتی دانشمندان هسته ای ما را هم با کمک شما مزدوران وحشی ترور می کنند!؟

سپس رجوی ادعا می کند جمهوری اسلامی ایران روی «نه‌جنگ» در سیاست آمریکا حساب باز کرده است!

در جواب باید گفت اگر ایران از جنگ با آمریکا می ترسید هرگز در مقابل ترامپ دیوانه که چهار سال  سیاست فشار حداکثری در قالب «تحریم» و جنگ طلبی در مقابل ایران را پیش گرفت ایستادگی نمی کرد. و مقتدرانه ۲۳ موشک به پایگاه آمریکایی ها در عین الاسد عراق نمی زد. کاری که بعد از جنگ جهانی دوم به این سو هیچ کشوری جرات آنرا نداشته است.

اما در ورای همه اینها بنظر می رسد تاریخ بار دیگر در حال تکرار شدن است. جمله: «دوباره و صد باره می‌گوییم، که بفرمایید هرچه می‌خواهید با این رژیم مذاکره و معامله و مصالحه کنید» در پیام اخیر رجوی همان جمله معروفی است که وی بعد از پایان جنگ ایران و عراق نیز به زبان راند و نهایتا با سقوط صدام از کشور عراق اخراج و سر از آلبانی درآورد.

کلید واژه ای که نشان می دهد رجوی «فَشل» شده و کارخانه بافندگی استراتژی هایش نیز در حال ته کشیدن است.

بنظر می رسد اینبار هم با تکرار این جمله توسط رجوی گزینه انتقال مجاهدین به اتیوپی یا اریتره در حال محقق شدن است.

نکته آخر اینکه در برخی از محافل سیاسی، حذف صدها حساب کاربری مجاهدین توسط موسسه فیسبوک آنهم در بحبوحه نشست های هسته ای ایران با کشورهای ذیربط، به بخشی از تلاش آمریکا برای نزدیکی به ایران تفسیر شده است.

این در حالی است که به گفته برخی از مقامات آمریکا تبادل زندانیان دو طرف نیز از جمله موضوعاتی است که قرار است در حاشیه این نشست ها مورد بررسی قرار گیرد.

اما آنچه مسلم است اینکه، اقدام نمادین  آمریکا از دید مردم ایران کافی نیست و این کشور باید به برخورد دوگانه با مقوله تروریسم در جهان نیز پایان بدهد. شاید اولین گام و نشان دادن حُسن نیت این کشور، استراد مجرمین و رهبران گروههای تروریستی از جمله سازمان مجاهدین است که در سایه حمایت های آمریکا حیات جنایتکارانه شان ادامه یافته و دست شان به خون هزاران ایرانی آغشته شده است.

شاید محاکمه چنین جنایتکارانی در دادگاههای ذیصلاح در ایران بتواند بخشی از آلام و دردهای هم خانواده های ایرانی کشته شده بدست مجاهدین و هم خانواده های دردمند اعضای گرفتار و همچنین جداشدان از این فرقه منحوس را تسکین دهد.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو