شهادت «آیت الله سید ابراهیم رئیسی» هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران به همراه تیم همراهشان در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد قیز قلعه سی در منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی طی یک سانحه هوایی به تیتر یک اکثر رسانه‌های جهان تبدیل شده است و دل ملت ایران و هر ایرانی وطن پرستی را آزرد.

اما در این میان تنها کسانی که از شهادت رئیس جمهور ایران و همراهانشان خوشحال شدند اسرائیلی های صهیونیست، و ایادی مزدورشان از جمله رهبران فاسد و  بدنام و پفیوز مجاهدین بودند.

اما آنچه که در این میان قابل تامل است، موضعگیری شخص رجوی و بهم بافتن اراجیفی خنده دار و مضحک و ارائه تحلیلی برای شرایط بعد از شهادت رئیس جمهور محبوب ایرانیان است که نشان از کم عقلی و هذیان گویی این مردک کوتوله فاسد الاخلاق دارد.

او همچنان به سیاق چهل سال گذشته با هدف سرکار گذاشتن اعضای نگونبخت گرفتار در حصارهای ذهی و فیزیکی در حال سرهم کردن مشتی چرندیات است که نشان از خرفتی و پرت افتادگی وی از جامعه ایران و ایرانی دارد. همان مردمی که در سال ۱۳۶۰ با پس گردنی این مردک تروریست و قاتل و خائن را از کشورشان بیرون انداختند.

حال این مردک در سن ۷۶ سالگی که پیر و خرفت شده و جرات انتشار حتی یک عکس از چهره  فعلی‌اش هم ندارد و نفسش از هزار سوراخ بدنش در می آید در پی تحلیل شرایط بعد از شهادت رئیس جمهور ایران برآمده است!

استفاده از کلماتی نظیر ؛ «جنگ گرگها» ، «لرزه سرنگونی» «زهر خوردن» و دیگر مزخرفاتی از این دست که بیش از چهل سال  است پای ثابت تحلیل های رجوی است بیش از گذشته ابلهی وی را ثابت کرده است.

رجوی بخوبی می داند اینگونه پیام ها صرفا تلاشی بیهوده برای روحیه دادن به اعضای سالمند و نگونبخت ساکن در اردوگاه مانز در آلبانی و برخی دیگر از کشورهای اروپایی است. و گرنه این فرقه منحوس دهه هاست از جامعه ایران ترد شده است.

در رابطه با همین یاوه گویی ها، توجه رجوی را به صحبت های سردبیر کانال ۱۲ اسرائیل جلب می کنم که در پاسخ توهمات شبکه صهیونیستی اینترنشال که از نوع توهمات رجوی است می گوید: ایران حکومتی ساختاریافته است که تحت تاثیر فقدان افراد قرار نمی گیرد. و فکر نمی کنم این موضوع (یعنی شهادت رئیس جمهور و همراهانش) بر سیاست های منطقه ای ایران تاثیر بگذارد.

حال باید گفت: این مردک وقیه که بدلیل وضعیت جسمی خرابش همیشه شلوار راحتی می پوشد و قادر به کنترل خود هم نیست  و اخیرا هم به پوشک سواری روی آورده است، می خواهد همچنان در موضع «فرمانده» برای فریب اعضایش ایفای نقش کند.

اما آنچه که باید به این ابله و مردک کوتوله بیمار یادآوری کرد اینکه او می تواند همچنان به روال سالهای قبل به سیاق آنچه که فوقا آمد بندبازی کند اما هرگز نخواهد توانست زمان را به عقب بازگرداند.

رجوی چند ماه دیگر پای در سن ۷۷ سالگی می گذارد. زمان بسرعت در حال پیش رفتن و رجوی مفلوک در حال عقب رفتن و پیرتر شدن است. پس تنها راه باقیمانده در پیش روی رجوی قبری در خاک یک کشور بیگانه است. همین و بس.