سران ابله و فاسد مجاهدین ظاهرا فراموش کرده بودند که همین 17 مهر 1403 بود که ویلیام برنز در حاشیه یک کنفرانس امنیتی در جزیره "سی" (Sea Island) ایالت جورجیا گفت که هیچ شواهدی دال بر تصمیم ایران برای ساخت سلاح هسته ای وجود نداشته و اگر ایران دست به چنین کاری بزند، آمریکا و متحدانش به احتمال زیاد می توانند آن را بلافاصله کشف کنند.

اکنون دو روز از باصطلاح افشاگری اتمی فرقه تروریستی مجاهدین در واشینگتن علیرغم تبلیغات فراوان حول چنین کنفرانسی و برجسته کردن موضوع «ساخت کلاهک اتمی» توسط ایران می گذرد.  

ترفند لو رفته ای که حاصل تلاش سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد) و مجاهدین بود و ماهها روی نحوه ارائه آن با هدف تاثیر گذاری بر سیاست های ترامپ بر علیه  ایران کار کرده بودند.

اما هیچ یک از خبرگزاریهای معتبر بین المللی بدلیل بی اعتباری و صرفا تبلیغاتی بودن آن،  این ادعاها را ولو در حد یک خبر هم منعکس نکردند و نهایتا فیل مجاهدین موش زائید و تنها بازنده این بازی مضحک خبری مجاهدین همراه با کارفرمای اسرائیلی شان بود.

سران ابله و فاسد مجاهدین ظاهرا فراموش کرده بودند که همین ۱۷ مهر ۱۴۰۳ بود که ویلیام برنز در حاشیه یک کنفرانس امنیتی در جزیره “سی” (Sea Island) ایالت جورجیا گفت که هیچ شواهدی دال بر تصمیم ایران برای ساخت سلاح هسته ای وجود نداشته و اگر ایران دست به چنین کاری بزند، آمریکا و متحدانش به احتمال زیاد می توانند آن را بلافاصله کشف کنند.

رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در ادامه صحبت هایش گفت :  ایران تصمیمی برای ساخت سلاح هسته‌ای نگرفته، و تاکید کرد که مقام‌های ارشد ایران و رژیم صهیونیستی به‌دنبال جنگ تمام عیار نیستند.

البته به تلاطم افتادن سران فاسد و بدنام مجاهدین همراه با سایر طیف های ضد انقلاب که تنها امید خود را روی کار آمد ترامپ در آمریکا می دیدند،  قابل درک است تا خود را به هر آب و آتشی بزنند تا شاید بتوانند روی سیاست های ترامپ در مورد  ایران تاثیر بگذارند ولی ظاهرا روند تحولات مطابق خواسته این وحوش ضد انقلاب و ضد مردمی پیش  نمی رود.

این روزها مواضع، اقدام‌ها و رویکردهای ترامپ، بیش از هر کس، فعالان ضدانقلاب را خشمگین کرده ‌است. آنها که طی ۴ سال‌ گذشته به امید بازگشت ترامپ به کاخ‌سفید روزگار می‌گذراندند و طی حدود ۲‌ماه اخیر و با انتخاب او به‌عنوان چهل‌وهفتمین رئیس‌جمهور آمریکا، مشغول جشن گرفتن «آخرین روزهای عمر جمهوری ‌اسلامی» بودند، یکباره با غافلگیری قطع بودجه از سوی کارفرما مواجه شدند.

صدور دستور از کاخ‌سفید برای قطع موقت همه کمک‌های خارجی آمریکا، آب سرد دیگری بر پیکر فعالان ضدانقلاب بود؛ اقدامی که از یک‌سو از شرایط سخت اقتصادی دولت آمریکا حکایت دارد و از سوی دیگر نشان‌دهنده ناامیدی کارفرما از کارآمدی اقدام‌ها و فعالیت‌های معاندان علیه جمهوری ‌اسلامی است.

موضوع قطع کمک به اپوزیسیون خارج‌نشین که تمامی طیف ضد انقلاب و مجاهدین را شوکه کرد، توصیه‌ای بود که از سوی ریچارد هاس، رئیس پیشین شورای روابط خارجی آمریکا تجویز شد. او اعتقاد داشت از طریق اپوزیسیون فعال در خارج از کشور نتیجه‌ای برای آمریکا حاصل نخواهد شد و آنان تنها موجبات هزینه مالی را فراهم می‌کنند و توانایی اقدام خاصی را ندارند. به‌گفته او، نسبت به کسانی که در اپوزیسیون مدعی هستند باید با ایران مواجهه سخت و نظامی داشت، باید بی‌اعتنا بود.

سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده هم ، در زمان ابلاغ رسمی این فرمان اجرایی اعلام کرد: «وزیر امور خارجه، روبیو تمام کمک‌های خارجی ایالات متحده را که توسط یا از طریق وزارت خارجه و آژانس توسعه بین‌الملل ایالات‌متحده (USAID) تأمین مالی می‌شوند، به‌منظور بررسی، موقتاً متوقف کرده است. وی بررسی همه برنامه‌های کمک خارجی را آغاز کرده است تا اطمینان حاصل کند این برنامه‌ها کارآمد و همسو با سیاست خارجی ایالات‌متحده در چارچوب دستورکار «اول آمریکا» هستند.

دونالد ترامپ مدعی است بسیاری از این هزینه‌ها یا به دشمنان آمریکا سود می‌رساند و یا در بهترین حالت هیچ نفعی برای کشورش ندارد، لذا باید از آنها، جلوگیری کرد و به جای هزینه کردن این پول‌ها در خارج از مرزها، آن را داخل کشور و صرف مردم خود آمریکا کند.

«هر دلاری که خرج می‌کنیم، هر برنامه‌ای که تأمین مالی می‌کنیم، و هر سیاستی که دنبال میکنیم، باید با پاسخ به سه پرسش ساده توجیه شود: آیا آمریکا را امن‌تر می‌کند؟ آیا آمریکا را قویتر می‌کند؟ آیا آمریکا را مرفه‌تر میکند؟» این جملات مارکو روبیو وزیر امور خارجه جدید ایالات متحده در مراسم استماع کنگره برای کاندیداتوری وی در این مقام بود، جملاتی که همخوانی کاملی با شعار «اول آمریکا» دونالد ترامپ دارد.

نتیجه اینکه چنین رویکردی هرچند موافقان و مخالفانی در ایالات متحده آمریکا دارد، اما امضای این فرمان اجرایی و اعمال آن در روزهای نخستین دولت جدید را می‌توان نشانی جدی از تغییر مسیر ایالات متحده در فضای بین‌الملل دانست،

بنابراین در چنین فضایی حال و روز  و تقلاهای بی حاصل ضد انقلاب و در راس آنها فرقه تروریستی مجاهدین هم قابل درک است. البته آنها می توانند بدلیل عدم موفقیت در سیاست های ضد ایرانی شان سرشان را به هر در و دیواری کوبیده و خود را نفله کنند و یا شیوه های دیگری را برای سقط کردن خود و اوان و انصارشان انتخاب کنند. خلاصه اینکه  آنها در یک مورد حق انتخاب دارند و آنکه اینکه چگونه می خواهند سقط شده و بمیرند و  از این همه فضیحت و بی آبرویی خلاص شوند.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو