تجربه نشان داده است که مردم ایران به خوبی میان مطالبه‌گری صنفی و عملیات براندازانه تمایز قائل می‌شوند. آنان در بزنگاه‌های مختلف ثابت کرده‌اند که دست یاری به سوی هیچ بیگانه‌ای دراز نمی‌کنند، چه رسد به فرقه‌ای که دستش به خون هزاران ایرانی آغشته است.

با آغاز برخی اعتراضات صنفی در ایران، از جمله اعتصاب کامیون‌داران، بار دیگر فرقه بدنام مجاهدین تلاش کرد با موج‌سواری بر مطالبات مردم، پروژه‌ای تبلیغاتی و ضدایرانی خود را به پیش ببرد. اما واکنش هوشمندانه جامعه و نهادهای مسئول به این تلاش‌ها، یک بار دیگر نشان داد که این فرقه تروریستی نه‌تنها در داخل کشور هیچ پایگاه اجتماعی ندارد، بلکه حتی در فضای مجازی نیز با موجی از بی‌اعتمادی و انزجار عمومی مواجه است.

در حافظه تاریخی ملت ایران، خیانت فرقه مجاهدین هرگز فراموش نمی‌شود. از نقش مستقیم آنان در عملیات‌های نظامی علیه کشور در دوران جنگ تحمیلی گرفته تا جاسوسی برای دشمن، بمباران شهرها و همکاری با ارتش صدام، همگی سبب شده که مردم ایران این گروه را مترادف با وطن‌فروشی بدانند. امروز نیز با وجود تغییر ابزارها، ذات آنان تغییری نکرده است: همان خیانت، این‌بار با چهره‌ای رسانه‌ای.

رهبران این فرقه که در سال‌های اخیر در فضای بسته اردوگاه مانز در آلبانی زیست می‌کنند، هیچ درک واقعی از تحولات اجتماعی ایران ندارند. آنان هر تجمع یا اعتصاب صنفی را به‌اشتباه زمینه‌ای برای شورش تلقی می‌کنند؛ تحلیلی ساده‌انگارانه که بارها با شکست مواجه شده است. جامعه ایران با تمام مشکلات اقتصادی، مطالبات خود را از مسیرهای قانونی دنبال می‌کند و هرگز در زمین دشمن بازی نمی‌کند.

در جریان اعتراض کامیون‌داران، مجاهدین با روش‌هایی نخ‌نما تلاش کردند فضای اعتراض را متشنج کنند. از جعل بیانیه‌ به نام کامیون‌داران و انتشار کلیپ‌های ساختگی، تا راه‌اندازی صفحات جعلی با نام رسانه‌هایی چون «شبکه یک» و . . . ، همه و همه نشان‌دهنده بی‌مایگی و ناتوانی آنان در تولید محتوای قابل‌اعتماد است.

اما ماجرا به همین‌جا ختم نشد. این فرقه با اجیر کردن عناصر نفوذی، تلاش کرد فضای میدانی را نیز به خشونت بکشاند. افرادی توسط مجاهدین ترغیب شدند تا با سنگ‌پراکنی به کامیون‌های در حال حرکت یا تهدید رانندگان فعال، ناامنی ایجاد کنند. خوشبختانه با اقدام سریع نیروهای امنیتی، این عناصر شناسایی و دستگیر شدند و مشخص شد این اقدامات به‌صورت کاملاً سازمان‌یافته و با هدایت بیرونی انجام شده بود.

مجاهدین به خوبی می‌دانند که هیچ‌گونه مشروعیت مردمی در ایران ندارند؛ به همین دلیل، در شبکه‌های اجتماعی نیز با نام و هویت واقعی فعالیت نمی‌کنند. آنان با ساختن حساب‌های کاربری جعلی تحت عناوینی مانند «فعال صنفی»، «خبرنگار مستقل» یا حتی «راننده معترض»، «کامیونداران فارس»، و . . . تلاش می‌کنند خود را در دل جریان‌های مردمی جا بزنند. اما کاربران فضای مجازی ایران، آگاه‌تر از آن هستند که فریب این ترفندهای ساده را بخورند. بسیاری از این حساب‌ها توسط کاربران افشا و گزارش شده‌اند.

نقش‌آفرینی ناموفق مجاهدین محدود به اعتراض کامیون‌داران نیست. این فرقه بارها در اعتراضات دیگر اقشار جامعه مانند معلمان، بازنشستگان، کارگران و حتی فعالان محیط‌ زیست تلاش کرده موج‌سواری کند. با انتشار عکس‌های قدیمی، شعارسازی‌های جعلی و محتوای هدایت‌شده، آن‌ها خواسته‌اند خود را بخشی از بدنه اعتراضی کشور نشان دهند. اما پاسخ اقشار مختلف روشن بوده است: ما مشکلات داریم، ولی بازیچه دست دشمنان ملت نمی‌شویم.

تجربه نشان داده است که مردم ایران به خوبی میان مطالبه‌گری صنفی و عملیات براندازانه تمایز قائل می‌شوند. آنان در بزنگاه‌های مختلف ثابت کرده‌اند که دست یاری به سوی هیچ بیگانه‌ای دراز نمی‌کنند، چه رسد به فرقه‌ای که دستش به خون هزاران ایرانی آغشته است. فرقه مجاهدین امروز، نه یک نیروی سیاسی، بلکه یک پدیده شکست‌خورده تاریخی است که حتی در فضای مجازی نیز جز جعل و فریب، چیزی برای ارائه ندارد.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو