تمامی طیف های ضد انقلاب از فرقه تروریستی مجاهدین گرفته تا تجزیه طلبان، دیگر گروهها و تشکل های باصطلاح مارکسیستی، جمهوری خواهان و ملی گراها همگی ماهیتی یکسان در اشکال مختلف دارند . ماهیتی که رفتارهای خشونت آمیز، دین ستیزی و ضد اخلاق بودن وجه مشترک همگی آنهاست. لذا این تنها مرزی است که آنان را از قاطبه مردم فهیم ایران جدا می کند. چیزی که هنوز غرب از فهم و درک آن عاجز است و همچنان از این اوباش حمایت می کند.

در دین داری مردم ایران و تفاوت شان با اوباشی که نام اپوزیسیون بر خود نهاده اند نام بردن از پیاده روی اربعین کافی است. اپوزیسیونی که روی سه  محور خشونت طلبی و تروریبسم، رفتارهای ضد اخلاقی و دین ستیزی پایه گذاری شده است که هرگز سنخیتی با مردم ایران ندارد.

پیاده‌روی و زیارت اربعین، قدرت نرم جهان تشیع در برابر معاندان، مخالفان و فرهنگ غرب است که جنبه سیاسی قدرتمندی دارد.

با آنکه مراسم اربعین در رسانه‌های مطرح جهان بایکوت شده، اما قدرت نرم این کنگره الهی آنقدر گسترده است که حتی سانسور خبری این رویداد عظیم از سوی رسانه‌های شرکتی غرب هم موفق نشده و هر سال تعداد بیش‌تری به راهپیمایی اربعین می‌روند.

پس آنچه که می تواند مردم ایران را به جهانیان معرفی کند دینداری شان است که در پیاده روی اربعین به اوج خود می رسد و جهانی را در حیرت فرو می برد. و نه حرکات زشت و ضد اخلاقی مشتی اوباش وطن فروش و خشونت طلب.

اتاق فکر مشترک شبکه‌های ضد ایرانی، امسال بیش از گذشته پروژه تخریب محرّم و توهین به عزاداری مردم ایران را در دستور کار خود قرار دادند تا بلکه بتوانند از این طریق شکست خود را در عرصه‌های سیاسی بویژه در پروژه اغتشاشات سال گذشته را پنهان و اینگونه عقده‌ گشایی کنند.

بقول یکی؛ خاک غربت توهم زاست، یکی انقلاب سفید می کند. آن یکی با تروریسم و همکاری با دشمن مردم ایران هم سنگر می شود ، دیگری با اقدامات ضد دینی می خواهد مردم را مرعوب کند و عده ای هم با زشت ترین رفتارهای ضد اخلاقی می خواهند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند!

بنابراین باید گفت اغتشاشات شهریور پارسال به بهانه فوت مهسا امینی بدترین اتفاق تاریخ ایران بود. دین ستیزی، خشونت آمیز و ضد اخلاق بودن و ترویج فرهنگ برهنگی و فساد و فحشا از نمادهای بارز آن است.

آنها با ادبیاتی زشت و موهن و الفاظی رکیک وسط خیابانها و دانشگاههای ما  آمدند. تا آنچه که ذاتشان هست را نشان دهند. اما مردم فهیم ایران از این دین ستیزی، اقدامات ضد اخلاقی بیزارند و هرگز تن به هژمونی چنین اوباش فاسد الاخلاقی نمی دهند.

هتاکی‌های معترضین در برخی از دانشگاههای کشور در آبانماه پارسال هم نمونه ای از جنس انقلاب اپوزیسیون وطن فروش و  اوباش ضد دین و فاسد الاخلاق  است.

الفاظ رکیک و فحش‌های ناموسی و جنسی و شعار‌های حرمت‌شکنانه که به سوی اعتقادات و ارزش‌های مردم این سرزمین روانه شد،  روسری‌ها و شال‌هایی که چرخانده شد و فحش های ناموسی که داده شد.

کلماتی که گوش از شنیدن‌شان و قلم از بیان‌شان شرم می‌کند.

آنها حتی از رسانه هایشان به مردم ایرن فحش و ناسزا می گویند و اینکه چرا با اندک اوباشان ضد دین، ضد مردم که تماما جیره خوار اربابان غربی شان هستند همراهی نکردند.

نتیجه اینکه تمامی طیف های ضد انقلاب از فرقه تروریستی مجاهدین گرفته تا تجزیه طلبان، دیگر گروهها و تشکل های باصطلاح مارکسیستی، جمهوری خواهان و ملی گراها همگی ماهیتی یکسان در  اشکال مختلف دارند . ماهیتی که رفتارهای خشونت آمیز، دین ستیزی و ضد اخلاق بودن وجه مشترک همگی آنهاست. لذا این تنها مرزی است که آنان را از قاطبه مردم فهیم ایران جدا می کند. چیزی که هنوز غرب از فهم و درک آن عاجز است و همچنان از این اوباش حمایت می کند.

  • نویسنده : سعید پارسا
  • منبع خبر : سایت راه نو