اما تغییر هوشمندانه در استراتژی‌های اطلاعاتی همراه با بازیخوانی و داشتن صبری هدفدار، توانست در تغییر آرایش پدافندی و آفندی و نیز تجمیع تحلیل‌های دشمن شکاف ایجاد کند. درواقع در آشوب‌های پاییزی توانستیم بدون استفاده از سلاح گرم، مدار از جا در آمده را دوباره به شکل اولیه تنظیم و مرصادی دیگری خلق کنیم.

اکنون دو سال از شکست اغتشاشات طراحی شده بدست سرویس های اطلاعاتی غربی و اسرائیل در ایران می گذرد. اعتشاشاتی که تمامی طیف ضد انقلاب از جمله فرقه تروریستی مجاهدین، گروههای تجزیه طلب کردی و رسانه های فارسی زبان بیگانه در آن نقش داشته اند.

در روزهای منتهی به ۲۵ شهریور هم فرقه تروریستی مجاهدین سعی کرد با التماس در شبکه های اجتماعی از جمله در کانال های جعلی وابسته به این فرقه در پیام رسان تلگرام همراه با دیگر گروههای ضد انقلاب بار دیگر عده ای را به خیابانها بکشانند اما هیچ موفقیتی نسیب آنان نشد و دست از پا درازتر در جای خود تمرگیدند.

اما توهم سرنگونی و پیروزهای مداوم که اصلی ترین بیماری سران فرقه تروریستی مجاهدین بشمار می رود اینبار هم رخ نمود و مریم رجوی این عجوزه و درهم شکسته مجاهدین بار دیگر در توهمات خود غوطه خورده و حضور دسته جات چند نفره در تعدادی از شهرهای جهان در باصطلاح بزرگداشت اغتشاشات سال ۱۴۰۱ را نشانه سرنگونی جمهوری اسلامی نامید!!!

حال کمی به عقب برگردیم و به نقل از روزنامه جوان به یاد آوریم روزهایی را که کانال‌های تلگرامی جعلی متعلق  به مجاهدین و تعدادی از گروههای تجزیه طلب به صورت شبانه‌روزی روش ساخت انواع سلاح سرد و گرم را آموزش می‌دادند ازجمله محسن (صمد) سیاه‌کلاه بود که در دهه شصت مسئول بمب‌گذاری‌های سریالی در تهران بوده و حالا از کمپ تروریستی اشرف ۳ در تیرانا ساخت بمب‌های دست‌ساز را به صورت آنلاین آموزش می‌داد. در این مرحله هدف آن بود که پروژه آشوب‌سازی برای اثرگذاری روی دال امنیت به سمت خشونت سازمان‌یافته تغییر جهت بدهد.

در همین رابطه شبکه تروریستی اینترنشنال نیز مدام زیر گوش مخاطبان خود می‌خواند که اگر لازم باشد باید مسلح شد و ایران را سوریه‌ای کرد، شبکه‌های فارسی‌زبان ضدانقلاب اغلب به این موضوع اشاره می‌کردند که ممکن است هزینه تحولات سیاسی را باید بالا برد تا عملیات ژینا به ثمر بنشیند.

هم‌زمان با رسیدن به پایان فصل پاییز، علاوه بر تحرکات نفاق، شاخه تروریستی داعش خراسان و نیز گروه «جیش‌العدل»  که این روزها هم فرقه تروریستی مجاهدین از فعالیت های تروریستی این گروه در شرق کشور حمایت می کند و در رسانه های خود این گروه تروریستی را تبلغ می کند ، نیز فعال‌شده بودند، رصد تحرکات دشمن نشان می‌داد که انتقال هسته‌های ترور از مناطقی، چون کردستان عراق و نیز مرزهای شرقی به ایران افزایش‌یافته بود، این هسته‌های تروریستی و آلوده اغلب در پایگاه‌های نظامی وابسته به سنتکام و نیز مقر تروریستی رژیم موقت صهیونیستی آموزش‌دیده و به درون کشور هدایت می‌شدند، در این تقسیم‌کار عناصر سابق ساواک، چون پرویز ثابتی با راه‌اندازی اتاقی با عنوان «کمیته مشترک خرابکاری» گروههای تروریستی  را باهم هماهنگ می‌کردند.

هدف دشمن در این مرحله عبور از تنگه چهارزبر در عملیات مرصاد بود، زهرا مریخی (آهنگرکلایی) مسئول اول فرقه تروریستی مجاهدین در همان روزها در یکی از آکسوین‌های فنی نفاق پرده از رادیکالیزه کردن فضای آشوب‌ها برداشته و گفته بود که سال ۶۷ نتوانستیم از تنگه چهارزبر عبور کنیم و سازمان در پی آن قفل شد، حالا زمان گذر از آن وضعیت است!

درواقع هدف گروههای  تروریستی در آن برهه طراحی نقشه‌ای بود که یکی از شهرهای ایران مانند بنغازی در لیبی یا درعا در سوریه از دست ایران خارج و به مرکز فرماندهی تروریست‌ها تبدیل شود. برای طراحی چنین عملیاتی حتی ناتو هم وارد کارشده و در کنفرانس امنیت بین‌المللی هالیفکس کانادا این پیشنهاد از سوی ضدانقلاب مطرح شده بود که شهر آزادشده منطقه پروازممنوع اعلام شود تا تروریست‌ها امکان ترانسفر داخلی و خارجی نیز داشته باشند.

از نگاه ضدانقلاب آزادسازی یک شهرمرزی به معنای شکستن سدی بود که یک خط امتدادی میان اغتشاشات و تجاوز خارجی فراهم می‌ساخت، در اغتشاشات سال ۱۴۰۱ دشمن در یک‌فاز کم شیب جنگ شناختی را به جنگ مسلحانه تغییر داد تا محورهای موجود برای سوریه‌ای شدن را بازتر کند.

اما تغییر هوشمندانه در استراتژی‌های اطلاعاتی همراه با بازیخوانی و داشتن صبری هدفدار، توانست در تغییر آرایش پدافندی و آفندی و نیز تجمیع تحلیل‌های دشمن شکاف ایجاد کند. درواقع در آشوب‌های پاییزی توانستیم بدون استفاده از سلاح گرم، مدار از جا در آمده را دوباره به شکل اولیه تنظیم و مرصادی دیگری خلق کنیم.

بدین ترتیب دشمن همچنان در توهمات بی پایان خود بسر می برد و در این جنگ راهبردی تنگه همچنان در دست ماست.

  • نویسنده : علی صدر
  • منبع خبر : سایت راه نو