از آنجائي كه رجوي سرنوشت خود را با صدام گره زده بود، بنابراين تمامي تحولات ايجاد شده در عراق بوسطه حملات 11 سپتامبر به نوعی سرنوشت سازمان را نيز تعيين تكليف می کرد. و این آغاز پایان یک گروه تروریستی و وطن فروش در خاک عراق بود که توانسته بود بواسطه جنگ ایران و عراق به حیات خائنانه خود ادامه دهد.

پدیده خشونت همواره در سازمان مجاهدین به تناسب شرایط، مورد بهره برداری قرار گرفته است. فقط اشکال آن متفاوت بوده ، اما نتایج حاصل از آن در راستای یک هدف کلان به تأثیرات مورد نظر مجاهدین منجر شده است.

در تاریخ خفت‌بار سازمان مجاهدین خلق، نحوه برکشیدن مریم رجوی بسیار عجیب است. ازدواج غیرمنتظره او با مسعود رجوی، حتی اعضای سازمان را نیز در بهت و حیرت فرو برد. عجیب‌تر این که قبل از رسمی شدن این پیوند نامبارک، برخی از اعضای رده بالای سازمان از ارتباط غیرشرعی و غیررسمی مریم و مسعود آگاه بودند.

اهدافی را که امروزه فرقه رجوی آنها را دنبال می کند در راستای ایجاد آشوب در ایران است به هر دلیل و هر بهانه ای به دنبال این آشوب ها و اتفاقات هستند از اعتراض به حقوق دریافتی کارگران گرفته تا امروز که متروپل این بهانه را برای آنها فراهم کرده.

بسیاری باور دارند حتی زمانی که صدام حسین خود را پدرخوانده این سازمان می دانست، تشکیلات این سازمان در واقع نقش جاسوس های نفوذی آمریکا در عراق را بازی می کردند و وقتی که آمریکایی ها به عراق حمله کردند کلا از لاک خود بیرون آمدند وگرنه به این سرعت امکان تغییر رنگ و خروج از لیست تروریستی کذایی آمریکا واروپا برایشان وجود نداشت.

مریم رجوی در دیدار با مایک پمپئو نیز بار دیگر دشمنی دیرینه خود با مردم ایران را به نمایش گذاشت. وی نه تنها برای چندمین بار خواستار «تحریم همه جانبه » ایران شد! بلکه از حامیان بین المللی و در راس همه آنها آمریکا خواست تا فعالیت های تروریستی این فرقه در جنگ با مردم و نیروهای مسلح کشورمان به رسمیت بشناسد!

باید به سران مجاهدین گفت نه یک مسجد بلکه اگر تمامی اردوگاه این فرقه در آلبانی را هم تبدیل به مسجد کنید هیچ تغییری در نگاه افکار عمومی جهان از جمله مردم مسلمان کشور البانی و همچنین مردم ایران نسبت به مجاهدین بعنوان یک فرقه با ایدئولوژی دو سر و با اعمال تروریستی ، خائنانه و وطن فروشانه نخواهد کرد.

فرقه رجوی هیچ وقت به عنوان سازمان قانونی در هیچ کشوری فعالیت نکرده به همین دلیل رهگیری درآمدهای آنها قابل پیگیری نمی باشد. هیچ خدماتی برای هیچ کس و حتی برای اعضای خود نمی دهد و تمام درآمدهای آن در دست سران این فرقه بوده و صرف عملیات تروریستی و روانی بر علیه حکومت و مردم ایران شده و می شود.

امروزه جنگجویان مجاهدین خلق توسط حامیان خود به عنوان مزدور در انواع درگیری های نظامی در کشورهایی که ایران حضور دارد یا منافع آن درگیر است، همچون سوریه، عراق، لیبی، افغانستان، درگیری در قره باغ استفاده می شوند.

از مهم ترین استراتژی های فرقه بدنام رجوی در کنار راهبرد سیاست های ایذایی، تضعیف مهم ترین ارکان موثر در حفظ قدرت در ایران از جمله؛ سپاه پاسداران، بسیج، ارتش و سایر سازمان های دولتی یا مردمی بشمار می رود.